تندروها آرمان های انقلاب را منحرف کردند
فاطمه راكعي
انقلاب سال 57 ايران، حادثهاي شگفتانگيز بود كه برآمده از خواسته يك ملت به ستوه آمده از فقدان آزادي شكل گرفت. در واقع اگر قرار باشد يك گزاره اصلي و بنيادين را به عنوان ريشه اصلي شكلگيري انقلاب مردم ايران ياد كنيم، ميتوان از واژه «آزادي» ياد كرد. در بررسي ريشههاي آزادي هم «آزادي سياسي و انتخاباتي» مهمترين وجه از وجوه گوناگون آزادي بود كه مردم ايران خواستار آن بودند.در اين يادداشت با عبور از 45سالگي انقلاب تلاش ميكنم نگاهي به مهمترين گزارههاي مورد نظر امام ملت براي ايجاد يك حكمراني مردمي و ديني بيندازم.
1) يكي از ايرادات اساسي رژيم شاه، عدم توجه به امر انتخابات آزاد و به رسميت شناختن آزاديهاي انتخاباتي مردم بود. ايرانيان ميخواستند در يك فضاي آزاد، رقابتي، سالم و فراگير مديران و حاكمان خود را انتخاب كرده و به كار بگمارند. به همين دليل است كه امام (ره) بلافاصله پس از پيروزي انقلاب، راي به برگزاري انتخابات پي در پي داد تا اين پالس به افكار عمومي ارسال شود كه ساختار تازه، مطالبات آنها را درك كرده و زمينه تحقق آن را فراهم ميسازد. از ابتداي انقلاب تا سال 58 حدود 5 انتخابات مهم در ايران برگزار شده كه همه آنها قابل دفاع و فراگير و رقابتي بودهاند. من در آن ايام به عنوان دانشجو فعاليت ميكردم و ميديدم كه امام(ره) گزارههايي چون آزادي، تحقق عدالت، استقلال كشور و نهايتا شكلدهي به يك جمهوري مبتني بر هويت ايرانيان را در نظر داشته و براي تحقق آنها تلاش ميكردند. هويت ايرانيان هم اسلامي بود كه امام(ره) در نوفل لوشاتو چارچوبهاي آن را تعيين كردند. اسلامي كه نه ارتباطي با رويكردهاي راديكال و تند داشت و نه راي مردم را تزئيني ميدانست. امام(ره) در برابر خواستههايي كه از جمهوري دموكراتيك يا حكومت اسلامي دم ميزدند، جمهوري اسلامي را به عنوان مطالبه مردم مطرح كردند.
2) موضوع مهم بعدي كه امام روي آن تاكيد داشتند، حمايت از اقشار مستضعف و محروم جامعه بود. امام(ره) تلاش داشتند از طريق بهبود شاخصهاي اقتصادي، شرايطي را فراهم كنند كه اقشار محروم بتوانند رشد كنند، باليده و به پيشرفت ادامه دهند. اين رويكرد را ميتوان بخشي از ميراث از ياد رفته امام(ره) تلقي كرد. امروز در بطن تصميمسازيهاي دولت و مجلس، گزارهاي كه كمتر به آن توجه ميشود، معيشت و زندگي دهكهاي محروم و متوسط است. بودجه نهادهاي برخورداري مثل صدا و سيما و ساير نهادهاي با نفوذ چند برابر افزايش مييابد، اما دولت حاضر نيست مطابق قانون، دستمزدها را مطابق نرخ تورم افزايش دهد. اين روند باعث شده تا قدرت خريد دهكهاي محروم كاهش يابد، فقر افزايش پيدا كرده و آسيبهاي اجتماعي بيشتر شود؛ در واقع فقرا هر روز فقيرتر شده و اغنيا هر روز غنيتر ميشوند. بايد به سمت تحقق جامعهاي حركت كنيم كه دهكهاي محروم بتوانند از حداقلهاي آبرومند براي زندگي برخوردار شوند.
3) امام(ره) منادي اسلام رحماني و اسلام انساني بود. امام(ره) قرائتي از اسلام داشت كه در آن مهرباني و مهرورزي و مردمسالاري در راس قرار داشت. امام(ره) تاكيد داشتند كه اسلام هيچ منافاتي با دموكراسي نداشته و آزادي واقعي را به مردم هديه ميكند. بر اين اساس عدم تفتيش عقايد، عدم تجسس در زندگي خصوصي مردم، مخالفت با هرگونه اجباري در گزارههاي ديني (مانند حجاب)، آزادي انتخاب مردم، مخالفت با نظارت استصوابي و... ذيل اركان اصلي مانيفست انقلاب 57 قرار داشتند. امام(ره) در سالهاي ابتدايي انقلاب در برابر افرادي كه براي افراد كم حجاب يا بيحجاب، مزاحمت ايجاد ميكردند ايستادند و فرمان دادند با افرادي كه با رويكردهاي تند با جوانان و زنان مقابله ميكنند، برخورد شود. در آن برهه برخي افراد به دنبال ديواركشي و پردهكشي ميان زنان و مردان در محيطهاي دانشگاهي و ساير بخشهاي جامعه بودند كه امام(ره) با اين رويكردها مخالفت جدي كردند.اين ديدگاهها و قرائتهاي آوانگارد امام(ره) اما پس از فوت ايشان با تغييراتي همراه و رويكردهاي تند در تصميمسازيها حاكم شد.
4) با گذشت زمان مشخص شد، افراد و جرياناتي كه قبل از انقلاب با ديدگاههاي سياسي، فرهنگي و حاكميتي امام مخالفتها و حتي در برابر ايشان موضعگيريهاي جدي داشتند، اعلام ميكردند نبايد از ظرف آبي كه فرزند امام نوشيده، آب خورد، در دوران جنگ در پستوهاي عافيت خزيده بودند و... پس از فوت ايشان صحنهگردان برنامههايي شدهاند تا ميراث امام را به حاشيه رانده و قرائت خود را از اسلام و انقلاب حاكم سازند. دردآور اينكه اين افراد و گروهها با عناويني چون ذوب در ولايت و طرفداران انقلاب و...وارد ميدان شدند و آرام آرام مسير اصلي انقلاب را به انحراف كشاندند.امروز كه اين گروهها سيطره قابل توجهي بر نهادهاي تصميمساز دارند، ميتوان ديد تا چه اندازه ديدگاههاي اين جريانات با جمهوري اسلامي مورد نظر امام(ره) منافات دارد. بايد ديد تا چه اندازه به قرائت امام(ره) كه تاكيد داشتند نظاميان نبايد در حكومت دخالت كرده و بايد كار خود را بكنند، امامي كه در فاصله يكسال پس از پيروزي انقلاب 5گزينش مهم از جمله رفراندومهاي بنيادين برگزار كرده، امامي كه نظارت استصوابي را مغاير تحقق اراده مردم ميدانستند، امامي كه يك تار موي كوخنشينان را برتر از كاخنشينان ميدانستند و...توجه شده است. اساسا امام(ره) اگر ميديدند دامنه وسيعي از ياران راستين انقلاب ردصلاحيت ميشوند، بسياري از اقشار محروم اين كشور ثروتمند سر در زباله كرده و روزي خود را از ميان سطلهاي زباله جستوجو ميكنند، ارتباط ايران با جهان پيراموني قطع يا محدود شده، توجه نسلهاي جديد با ارزشهاي اسلام و انقلاب كم شده و با بسياري از زنان و دختران اين كشور به بهانه حجاب برخورد ميشود و... چه واكنشي به حكمرانان و سياستگذاران نشان ميدادند و آيا دوباره خطبههاي آتشين خود را در نقد وضع موجود ايراد نميكردند؟