در شادباشِ چهلسالگي مركز دايرهالمعارف بزرگ اسلامي
مظهرِ فضل و فخر
حميدرضا محمدي
مركز دايرهالمعارف بزرگ اسلامي، امروز (پنجشنبه، سوم اسفند) به چهلسالگي رسيد و چهاردهه كار دانشنامهنگاري هيچ كم و كوچك و كوتاه نيست. در سرزميني و در روزگاري كه عمر نهادهاي پژوهشي بهويژه در بخش خصوصي به زحمت، شايد به چندسال برسد و كسي براي عرصه فكر و فرهنگ دل نميسوزاند و سر در گرو آن ندارد، گامنهادن به اين پله، سرشار و سراسر است از فضل و فخر. موسسهاي كه در همه اين بيش از 14هزار و 600 روز كه از بنيادگذارياش ميگذرد، يكسره در اين مسير و طريق قدم و قلم زده و آني و دمي از آن عدول و قصور نورزيده و همچنان بر همان ايدهها و آرمانهايي كه هنگام تأسيس در سر ميپروراند و به آن ميانديشيد، پاي ميفشارد و به پيش ميرود.
نهادي كه به سعي والاي «كاظم موسوي بجنوردي» پايه گذاشته شد و با همه مصائب و مسائل، خود را تا امروز و اكنون كشانده و رسانده است. اگر وقتي راه افتاد، جمعي از نخبگان و زبدگان ايران را گرد هم آورد و جمع كرد و آناني چون زندهيادان شرفالدين خراساني، عنايتالله رضا، عبدالحسين زرينكوب، احمد تفضلي و عباس زريابخويي را كه تندباد حوادث انقلاب، منجر و منتج به راندهشدنشان از دانشگاه و پژوهشگاه شده بود، در بر گرفت و با قدرت بسيجكنندگي فوقالعادهاي كه داشت - و هنوز هم دارد - نگذاشت تا آن همه فرهيختگي و فرزانگي در كنج خانه خاك بخورد- و اگر او همين يككار را در زندگياش كرده بود، فرهنگ اين كهنبوم را تا هميشه مرهون و مديون خود ساخته بود- حالا در آستانه دهه پنجم فعاليت خود، با فقدانِ ناگزير و ناگريزِ آن نسل طلايي تكرارنشدني بيجايگزين، در حال پوستاندازي است و با نسل جديد و جوان براي نيل به همان اهداف و اغراضِ روز نخست، اين قطار را به پيش ميراند و همچنان خود، در آستانه هشتادوسهسالگي، با همه توش و توان، مدام و مداوم، داهيانه سكاندارياش ميكند. هرچند كه هنوز و همچنان خوشهچين خوان پرنعمت برجستگاني چون سيدفتحالله مجتبايي، محمدحسن سمسار، عنايتالله مجيدي، علي بلوكباشي، اصغر دادبه، مهدي رفيع، محمد خاكي، نصرالله پورجوادي، مسعود جلالي مقدم، عزتالله فولادوند، حسين معصومي همداني، سيدمصطفي محقق داماد، علياشرف صادقي، محمدعلي موحد، رضا داورياردكاني، حسن انوري، غلامرضا اعواني، ژاله آموزگار، مهدي محقق، جلال خالقي مطلق، محمد مجتهد شبستري، غلامحسين ابراهيميديناني، مجدالدين كيواني، كامران فاني، عبدالحسين آذرنگ، عباس سعيدي، سيدعلي آلداود، گرچه وقتي بيستودو سال بيشتر نداشت، راه مبارزه مسلحانه پيش گرفت و به تحزب و تشكل روي آورد اما وقتي از پس نزديك به سيزدهسال، از محبس به درآمد، خود را به جد و جهد، معطوف و مصروف فرهنگ و نهفقط انتشارِ كتابِ صرف كه حركتِ زيربنايي دانشنامهنگاري كرد و سياست را به كناري نهاد چنانكه حتي حالا از آنچه در عهد شباب گمان ميكرد، سخت رويگردان است و راه صلاح و فلاح ايرانزمين و مردمانش را در فرهنگمداري و خردورزي ميداند. او حالا درتپههاي دارآباد، يعني همانجايي كه در نيمه اسفند 1344 گرفتار آمد، چهلسال است كه مركز دايرهالمعارف بزرگ اسلامي را مديريت ميكند و چرخ دوران چنان چرخيد كه او را دوباره به دارآباد كشاند و آن زنداني سابق را به فرهنگي لاحق بدل كرد.
حال در چهلمين سال تأسيس اين مركز، جلد بيستوپنجم دايرهالمعارف بزرگ اسلامي منتشر شد تا- بر مبناي آن انديشه نخستين- نيمي از راه رفته شده باشد و البته در كنار آن، مجموعههاي ديگري چون دانشنامه فرهنگ مردم ايران، دانشنامه تهران بزرگ، تاريخ و جغرافياي جامع ايران، فهرستواره كتابهاي فارسي، فهرست مقالات فارسي در زمينه تحقيقات ايراني و در آينده نزديك دانشنامه خليج فارس، دانشنامه حقوق ايران و دانشنامه زبانها و گويشهاي ايراني را به اهل ايران تقديم ميكند و همچنين نسخه عربي (دايرهالمعارف اسلاميه الكبري) و انگليسي (Islamica Encyclopedia) آن را نيز نشر ميدهد.
افزونبراين، نبايد از كتابخانه سترگ و بزرگ آن گذشت كه فارغ از گنجينه يكميليون و 300هزار جلدياش، صاحب حدود يكصدوهفتاد كتابخانه و مجموعه اهدايي است كه بيشك سرآمدشان گنجينه پژوهشي ايرج افشار محسوب ميشود.
نهادي كه بهويژه در سالهاي پس از انقلاب، مجدانه و مجاهدانه، نهضت دانشنامهنگاري را هدايت ميكند و بهنوعي پرچمدارِ اولِ آن است، در آغاز فصلي تازه از عمر خود بهسر ميبرد.روزنامهنگار