سازمان سينمايي و خانه سينما پاسخ دهند
يا حمايتهاي معيشتي ناچيز ساليانه و هراز گاهي صندوق هنر، خيالشان را از بابت تامين معيشت سينماگران راحت ساخته است! كه در هر حالت ذكر شده، زير سوالند! خانه سينما پاسخ دهد كه چرا به عنوان يك سنديكاي فعال عمل نميكند؟ توضيح دهد كه موانع چنين حركتهايي چيست و كجاست و چرا انگيزهاي براي ايجاد چنين امكاناتي براي اهالي سينما در اين خانه وجود ندارد؟ هر سنديكايي در اين كشور، كم يا زياد داراي يكسري امكاناتي است، چرا در خانه سينما از اينگونه فعاليتها خبري نيست؟ چرا اعضاي اين مجموعه صنفي كه بالغ بر ۶ هزار نفر عضو رسمي دارد، بايد از يكسري امكانات معمولي و حداقلي مثل تعاوني مصرف رفاهي و غيره محروم بمانند؟ مشكل كار كجاست؟ هيات مديره خانه سينما پاسخ دهند كه كار اصلي و مهم ايشان در اين خانه چيست و در جهت رفاه اعضاي اين خانه كدامين كار مفيد و چشمگير را انجام دادهاند؟ چرا سازمان سينمايي نه خود براي چنين حركتهايي پيشقدم ميشود و نه خانه سينما را براي چنين كارهايي ملزم ميكند و نه تعامل و همكاري بين اين دو براي اينگونه فعاليتها ديده ميشود. وقتي خانه سينما از سازمان سينمايي كشور بودجه ميگيرد چرا به فكر اعضاي خود نيست؟ چرا سازمان سينمايي به عنوان بالاترين مقام اجرايي دولتي به نحوه عملكرد اين خانه نظارت نميكند؟ چرا پرسشگري صورت نميگيرد؟ چرا تعامل و همكاري تنگاتنگ با خانه سينما از طرف سازمان سينمايي كشور احساس نميشود؟ اگر هم چنين همكاريهايي وجود دارد چرا در عمل ديده نميشوند؟ وقتي حركتي در اين زمينهها از هيچ كس و هيچ بخشي ديده نشود، آيا به معناي اين نيست كه چنين مفاهيمي براي مجموعه مديريتي سينماي كشور اهميت چنداني ايجاد نميكند؟ هيات مديره و سخنگوي خانه سينما و مسوول سازمان سينمايي بهطور شفاف توضيح دهند كه چرا كاري براي ارتقاي وضعيت زندگي اصحاب سينما صورت نميگيرد؟ اگر هم موانع و محدوديتهايي براي چنين فعاليتهايي وجود دارد چرا با صراحت اعلام نميكنند تا همگان از آن اطلاع پيدا كنند. خانه سينما يا سازمان سينمايي ملك و اداره و دفتر شخصي كسي نيست كه بخواهد در اين زمينهها كم كاري كند و مورد بازخواست قرار نگيرد. خانه سينما نبايد فعاليتهاي خود را در حد صدور بيانيههاي مختلف صنفي هر از گاهي محدود كند. وقتي تلاش و فعاليتي از سوي اين دو واحد صنفي و سازمان دولتي در جهت رفاه سينماگران كشور كه اولويت مهم و امروز اين قشر فرهنگي است، مشاهده نشود، پس حضور اين عزيزان در پشت اين ميزهاي مديريتي چه معنايي ميتواند داشته باشد؟ سكوت و بيتفاوتي و كم توجهي مديران فرهنگي كشور تا كي قرار است نسبت به چنين مقولههاي مهمي كه با زندگي خانوادگي تكتك اعضاي خانه سينما ارتباط پيدا ميكند، ادامه داشته باشد؟ ايجاد يكسري امكانات فروشگاهي حداقلي، با كمك دولت براي سينماگران اين كشور كه بيشترين آسيبها را از وضعيت موجود اقتصادي جامعه ميبينند، چرا بايد اينقدر كار سختي باشد؟! يعني با وجود اين همه مدير در سازمان سينمايي و خانه سينما تا به امروز برايشان مهم نبوده كه جايگاه امور رفاهي سينماگران كجاست؟ سازمان سينمايي كه موضوعي مثل ممنوعالفعاليتي بازيگران سينما را بلافاصله و با شتاب و سرعت بيشتري رسانهاي ميكند، چرا جهت ايجاد يك تشكيلات رفاهي براي سينماگران كه با زندگي و معيشت آنها ارتباط مستقيم پيدا ميكند، تعجيل نميكند؟ اگر هم بحث محدوديت بودجه و منابع مالي اين وسط مطرح است، همگان به خوبي ميدانيم كه هيچ مرجع و مقام دولتي يا حتي خصوصي در اين كشور براي اينگونه فعاليتهاي مفيد و تامين امكانات و ملزومات هنرمندان جامعه نه تنها مخالفتي نميكند، بلكه به دليل اهميت كاركرد اين قشر فرهنگساز كشور با افتخار نيز پيشقدم ميشود . منتها مهم حركت و خواستن است كه از آن خبري نيست. اگر هم پاسخ اين است كه در بخشهايي مثل ساخت مسكن و سالنهاي جديد سينما و... به كارهاي بنيادي دست زدهايد، بايد گفت كه متاسفانه اولويتها را تشخيص ندادهايد. يك سينماگر براي اينكه بتواند به كارهاي فكري و هنري امروز خود بپردازد، نيازمند يك آرامش نسبي و حداقلي است كه آن هم با تامين مايحتاج عمومي و ملزومات اوليه مسكن او مثل تامين رهن و اجارهخانه و... ارتباط پيدا ميكند. نكته مهمي كه متاسفانه بدان توجه كافي نميشود و نيازمند تعمق و ژرفانديشي بيشتر است.
مستندساز و منتقد