كجا به دنبال ايده ميگرديد؟
در مغزم. به عبارتي وقتي با سفارشي روبهرو ميشوم، در ابتدا خودِ آن سوژه به من خط ميدهد كه بايد كجا به دنبال ايده بگردم. در واقع، با تعمق به آن سفارش ايده شكل ميگيرد. جاي خاصي به دنبال آن نميگردم. البته تمرينات و تجارب گذشتهام، به همراه قدرت تحليل، مرا به ايدهاي كه ميخواهم ميرساند.
از نظر حرفهاي، چه شخصي بيشترين تاثير را بر شما گذاشته است؟
افراد زيادي هستند. اما بيشترين تاثير را از رومن سيسلويچ مجاري و هولگر ماتيس آلماني گرفتم. اين دو خيلي در آثارم تاثير گذاشتند.
بزرگترين درس زندگي را از چه كسي گرفتيد؟
بزرگترين درس را از پدرم گرفتم. پدرم نظم را به من آموزش داد كه خيلي در هنر و آينده من موثر بود. نظم پدري من فوقالعاده بود.
بزرگترين دستاورد شما در حرفهتان چيست؟
احساس ميكنم مجموعه آثارم باشد؛ آثاري كه هر هنرمندي از خود باقي ميگذارد تا آيندگان ببينند و اگر درسي هم داشته باشد، با آن روبهرو شوند.
بزرگترين دستاورد شما در زندگي چيست؟
احساس هنري داشتن كه باعث اخلاق هنري ميشود. يعني رئوف بودن و صداقت داشتن در زندگي.
فلسفه شما در حرفهتان چيست؟
هر انساني كه به اين دنيا وارد ميشود داراي مدت زماني است كه به آن حيات گفته ميشود كه به نظر من بايد اين حيات داراي انديشه باشد. انديشه من در واقع «درست زندگي كردن» است. شايد اگر من، فروشنده اتومبيل ميشدم، هيچ وقت به اين موضوع فكر هم نميكردم! ولي حالا كه دارم به كار هنري ميپردازم، به اين موضوع نگاه ميكنم كه چيزي خارج از دنياي هنر انجام ندهم و هر كاري كه ميكنم هنري باشد. اين يعني درست زندگي كنم، درست جواب مردم را بدهم و كسي را از خودم نرنجانم. اينها نكات مهمي در زندگي من هستند.
فلسفه شما در مورد اوقات فراغت چيست؟
ترجيح ميدهم كه اوقات فراغتم بيشتر به من تعلق داشته باشد و هيچ كسي در آن حضور نداشته باشد. آن موقع است كه ميتوانم راحت مطالعه كنم و حتي به گذشته خودم بينديشم.
آيا موضوع مورد علاقهاي داريد كه تا به حال فرصت انجام آن را پيدا نكردهايد و دوست داشته باشيد به آن بپردازيد؟
چيزي نيست، چون هر چه كه ميخواستم را به دنبالش رفتهام و انجام دادهام. همين الان هم همين گونه است. يعني هر لحظه كه احساس كنم دوست دارم نقاشي كنم، ميروم به دنبال نقاشي و انجام ميدهم؛ بخواهم فيلم بسازم همين گونه؛ انيميشن به همين شكل؛ تصويرگري كنم هم، حتما اين كار را خواهم كرد. به همين علت اينقدر مشغله دارم كه قادر نيستم به چيز ديگري فكر كنم؛ حتي گليمبافي و مجسمهسازي كه همه را انجام دادهام و ميدهم.
آيا سرگرمي خاصي داريد؟
آري، تنيس. دوست داشتم يكي از بهترين تنيسورهاي مملكتم باشم؛ ولي متاسفانه زمان كافي براي آن نداشتم. بعد از زمان دانشجويي، ديگر به آن نپرداختم.
هنرمند يا گروه هنري محبوب شما كدام است؟
شايد كمي متضاد باشد. به موسيقي كلاسيك خيلي علاقهمند هستم و به كميتاس وارداپت (سوقومون گئورگر سوقومونيان) كه آهنگساز ارمني فوقالعاده بود. به خصوص اجراهاي اكستر مجلسي او را خيلي دوست دارم و هنوز هم گوش ميكنم و ديگر گروه پينك فلويد كه خيلي به آنها علاقه دارم.
اگر بنا شود يك تا چهار شخصيت را براي شام دعوت كنيد، آنها چه كساني خواهند بود؟
حافظ، مولوي، پُل ميشل فوكو و رولان بارت. ميخواهم بنشينم و ببينم كه دنياشان چگونه است و در كنار هم چه دارند بگويند.
چه چيزي جمعآوري ميكنيد؟
باورت نميشود، «دكمه»! دكمههاي رنگي! عاشق دكمههاي رنگي هستم. به خصوص كه فرمهاي خاصي هم داشته باشند. شايد حدود 10 قوطي بزرگ دكمه داشته باشم. رنگ و وارنگ. از نوجواني دكمه جمع ميكنم تا حالا. خلاصه هر جا دكمه گير بياورم، جمع ميكنم. نزديكانم همه ميدانند.
باارزشترين دارايي شما چيست؟
پسرم.
بزرگترين نگراني و ترس شما چيست؟
باور ميكنيد كه بگويم ندارم، چون مساله برايم حل شده. يك موقع بود كه از همه چيز ميترسيدم. از اينكه دفترم را ببندند يا هر چيزي ... مراقب باشم اين كار را نكنم كه نكند اتفاقي بيفتد. ولي الان اصلا چنين چيزي نيست. رسيدم به مرحله «هيچ»، هيچي كه از نوع مولاناست.
اگر بنا باشد از فردا اين كاري كه انجام ميدهيد را نكنيد، چه حرفهاي را انتخاب خواهيد كرد؟
مسلم بدان كه كوهنوردي را انتخاب خواهم كرد. يك كوهنورد حرفهاي ميشوم. راهنماي كوهستان ميشدم. شايد گروه درست ميكردم براي رفتن به آلپ. به هر صورت، طبيعت تمام زندگي انسان است.
از كتاب يك فنجان قهوه با ...