جوابيه «آبنيرو» به گزارش «اعتماد» درباره «سد خرسان سه»
پيرو درج مطلبي تحت عنوان «حركت برخلاف جريان آب» در آن روزنامه به تاريخ 15 بهمن ماه 1402 كه حاوي برخي مطالب ناصحيح و خلاف واقع است، توضيحات ذيل جهت مزيد اطلاع مخاطبان آن رسانه ايفاد ميگردد.
خواهشمند است نسبت به انتشار آن اقدام معمول صورت پذيرد.
حركت به سمت اقتصاد كمكربن با توليد انرژي پاك برقابي در طرح سد و نيروگاه خرسان3
به نظر ميرسد همگان بر اين نكته توافق داريم كه با توجه به شاخصهاي آلودگي هوا در شهرهاي مختلف كشور، عملاً رشد توليد برق از طريق توسعه نيروگاهها با سوختها فسيلي موضوعي نيست كه بتوان بهسادگي از كنار آن عبور نمود. بحران انرژي از دغدغههاي بشر امروزي است. كشورهاي صنعتي و پيشرفته اين حقيقت را يافتهاند و نه تنها براي اجتناب از گرم شدن بيش از پيش جو زمين كه حيات را تا چند ده سال آينده به خطر خواهد انداخت، بلكه براي تأمين اقتصاد و منافع پايدار ملي خود و نسلهاي آينده، براي تأمين امنيت انرژي و بهويژه كاهش وابستگي به انرژيهاي فسيلي، به انرژيهاي تجديدپذير روي آوردهاند. آنها ميدانند دير يا زود منابع زيرزميني انرژي پايان خواهند يافت. جالب توجه آنكه براساس نتايج بررسيهاي انجام شده از سوي «دفتر تغييرات آب و هوايي- سازمان حفاظت محيط زيست ايران» نيمي از توليد گازهاي گلخانهاي، ناشي از عملكرد نيروگاههاي حرارتي بوده و نتايج همين مطالعات حاكي از ضرورت افزايش سهم انرژي برقابي است.
تنوعبخشي به سبد انرژي از وظايف دولتهاست كه در اين تنوعبخشي، هزينه تمام شده، مباحث زيست محيطي و قابليت اعتماد همواره مورد توجه و تاكيد بوده است. از نگاه دولت تخصيص بودجه براي طرحهاي تملك داراييهاي سرمايهاي تنها زماني به انجام ميرسد كه مجموعه كاملي از گزارشها و آناليزها، اقتصادي بودن طرح را توجيه نمايد. بديهي است از نظر كارشناساني كه در مديريت انرژي سازمان برنامه و بودجه خدمت مينمايند، فرق بين توليد انرژي در نيروگاه برقابي سدها يا نيروگاه خورشيدي تنها مقايسه شاخصهايي نظير حجم سرمايهگذاري اوليه نسبت به ميزان توليد، هزينههاي بهرهبرداري و نگهداري، عمر مفيد، هزينه معادل هر واحد انرژي توليدي و در نهايت شاخص اقتصادي طرح در مقايسه با طرحهاي جايگزين يا مشابه است. به گواهي گزارشهاي متعدد كه در جلسات مختلف كارشناسي در وزارت نيرو و سازمان حفاظت محيط زيست مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفته و مصوب شده، تخصيص بودجه و اولويت به طرحهاي سدسازي تنها زماني به انجام ميرسد كه مشخص شود، طرح در مقايسه با همه طرحهاي جايگزين خود داراي نسبت سود به هزينه بزرگتر و توجيهپذيري آن زماني است كه شاخص آن بالاتر از عدد يك ميباشد كه در خصوص طرح سد و نيروگاه خرسان 3 اين عدد حدود 1.8 است. اين ادعا به صورت رسمي به تاييد سازمان برنامه و بودجه رسيده است و به اين معناست كه با لحاظ همه هزينهها و همه خسارتها اعم از هزينههاي ساختماني، هزينههاي تملك و جابهجايي روستاها، هزينه كاشت درختان جايگزين و غيره، همچنان طرح سد و نيروگاه خرسان 3 از نگاه جامعه منفعتي برابر هشتاد درصد بيشتر از روش جايگزين توليد برق (اعم از بهرهگيري از انواع نيروگاههاي حرارتي، خورشيدي يا بادي) دارد. عدم توليد انرژي برقابي در سد خرسان3، صرفاً به معناي حذف اين نياز ازكشور نيست، بلكه به معناي تكليفِ به توليد اين انرژي، در نيروگاههاي مشابه و محتملترين آنها در نيروگاههاي حرارتي است. توليد انرژي الكتريكي به ميزان انرژي توليدي در طرح سد و نيروگاه خرسان 3 از طريق جايگزيني يك نيروگاه سيكل تركيبي منجر به مصرف بالغ بر 235ميليون مترمكعب گاز و 66 ميليون ليتر گازوئيل (كه در زمستان گاهاً با مازوت نيز جايگزين ميشود) در سال خواهد شد. با توليد انرژي پاك در طرح خرسان 3 و جلوگيري از ميزان مصرف سوخت ياد شده، عملاً سالانه از توليد 600 هزارتن گاز گلخانهاي جلوگيري ميشود. به لحاظ تشريح اهميت موضوع بايد يادآور شويم كه اين حجم از گاز گلخانهاي معادل كاركرد بالغ بر 3.5 ميليون خودرو در سال بوده و جهت جذب ششصد هزار تن گاز گلخانهاي، نياز به بيش از يكصد هزار هكتار جنگل يا دو ميليون اصله درخت است. بررسي گزارشات، گفتوگوها و اخبار در ارتباط با طرح سد و نيروگاه خرسان 3 حكايت از ارايه اعداد و ارقام متفاوت براي مشخصات اين طرح دارد كه بعضاً نيز با هدف بزرگنمايي خسارات و تحقير منافع اين طرح بزرگ ملي به انجام ميرسد. 1) موقعيت و اهداف طرح و تبعيت طرح از قوانين جاري كشوري: ساختگاه سد خرسان3 در استان چهارمحال و بختياري و به فاصله تقريبي 50 كيلومتري از شهرستان لردگان واقع شده است. دسترسي به ساختگاه اين سد از طريق جاده لردگان سردشت آتشگاه امكانپذير است. آنچه مسلم است تعيين ساختگاه يك طرح سدسازي ملي بر پايه شرايط زمينشناسي، شرايط توپوگرافي، آبدهي رودخانه، كاهش هزينههاي اجرايي و خسارتهاي وارد و بسياري شاخصهاي ديگر به انجام ميرسد و تقسيمات جغرافيايي و قرار گرفتن محور يا مخزن سد در اين استان يا استان مجاور نميتواند ملاكي براي اين مطالعات باشد. بر اين پايه تغيير تقسيمات سياسي و جغرافيايي كشور و به تبع آن تغيير محور سد از يك استان به استان ديگر موضوعي در اختيار وزارت نيرو يا طراحان سد نيست. اما به لحاظ اهداف قابل ذكر است كه هدف اصلي از احداث طرح سد و نيروگاه خرسان 3 توليد انرژي پاك برقابي به ميزان سالانه حدود 1100 گيگاوات ساعت است كه اين ميزان برق، قادر به تامين انرژي مورد نياز بيش از 600 هزار نفر خواهد بود. تنظيم جريان رودخانه خرسان در محل اين سد باعث افزايش توليد انرژي در سدهاي پاييندست نيز خواهد شد كه اين موضوع در بررسيهاي اقتصادي مدنظر قرار نگرفته است. نكته حايز اهميت ديگر امكان كنترل سيلاب در مخزن سد خرسان 3 است. تجربه سيلاب سال 1398 نشان داد كه چنانچه امكان ذخيره سيلاب و تنظيم دبي خروجي در سدهايي نظير دز، كرخه، كارون 3 و گتوند و ...ميسر نميشد، حجم سيلاب اين پتانسيل را داشت كه بعضي مناطق شهر اهواز را به زير آب ببرد. نكته ديگر آنكه بيست و پنج درصد سيلاب ورودي به دشت خوزستان از محور سد خرسان 3 (به عنوان يكي از سدهاي واقع در پرآبترين سرشاخه رودخانه كارون) عبور مينمايد و ايجاد شرايطي براي تنظيم دبي سيلابهاي مخرب در اين محل كمك بزرگي براي ممانعت از بروز خسارت در دشت خوزستان است. يكي از موضوعاتي كه در مطلب منتشر شده در روزنامه به آن پرداخته شده، تغييرات ارتفاع سد خرسان 3 از 135 متر تا 195 متر ميباشد. اساساً ارتفاع سد تابعي از ميزان آورد رودخانه و اهداف طرح ميباشد. با توجه به آورد بالاي رودخانه خرسان و هدف برقابي طرح، هر چه ارتفاع سد بالاتر باشد طبيعتاً كنترل بيشتر و به تبع آن توليد انرژي بالاتري انتظار ميرود. علت انتخاب تراز ارتفاع 1440 متر از سطح دريا به عنوان تاج سد، تراز ايستگاه تقويت فشار گاز پاتاوه بوده و در صورت عدم وجود اين ايستگاه امكان افزايش ارتفاع بيشتر نيز وجود داشت. لذا متناسب با نياز كشور، اهداف سد تغيير كرده و به تبع آن ارتفاع آن نيز افزايش يافته است. 2) طرح سد خرسان 3 همه مجوزهاي اجرايي و خصوصاً مجوز زيست محيطي را دريافت كرده است. طرح سد و نيروگاه خرسان 3 با توضيحات و اهدافي كه در بندهاي قبلي به آن اشاره شد داراي همه مجوزهاي لازم براي شروع يك طرح ملي و قرار گرفتن در رديف بودجه مصوب مجلس شوراي اسلامي است. طرح سد و نيروگاه خرسان 3 موافقت استاني زيست محيطي را از مديركل محترم وقت حفاظت محيط زيست استان محل ساخت سد، در سال 93 اخذ نموده است.علاوه بر اين موافقت، بنا بر پيشنهاد سازمان حفاظت محيط زيست به هيات محترم دولت 1396، هيات دولت مجوز زيست محيطي اين طرح مبني بر تداوم عمليات اجرايي طرح سد و نيروگاه خرسان 3 را درسال 96 صادر نموده است. بنابراين سد و نيروگاه خرسان 3 از مراجع ذيصلاح مجوز زيست محيطي دارد و كاملاً قانوني و حقوقي فعاليت اجرايي خود را دنبال ميكند. لازم به توضيح است كه در گزارش تحقيق و تفحص كميسيون كشاورزي، آب منابع طبيعي و محيط زيست مجلس شوراي اسلامي از عملكرد وزارت نيرو در خصوص طرح انتقال آب بين حوضهاي بوده است و در اين گزارش در رابطه با طرح سد و نيروگاه خرسان3 كه همه مجوزهاي مورد نياز براي اجراي طرحهاي عمراني كشور را اخذ نموده است، اظهارنظري نشده است. شايان ذكر است همانگونه كه مطرح گرديد سامانه انتقال آب از سد خرسان 3 در مرحله مطالعاتي ميباشد و هيچ گونه عمليات اجرايي قبل از تكميل مطالعات و اخذ مجوزها از سمت طرح خرسان 3 صورت نگرفته و نخواهد گرفت. 3) كاشت 500 هكتار نهال جنگلي و 700 هكتار بذركاري بنا بر تعهدات مجوز زيست محيطي: به دليل شرايط توپوگرافي، مخزن سد خرسان 3 با عرض متوسط حدود 600 متر و با طول حدود 40 كيلومتر در دره رودخانه خرسان و در استان چهارمحال و بختياري و كهگيلويه و بويراحمد شكل ميگيرد. منطبق بر نقشههاي 2000: 1 كاداستر برداشت شده از مخزن سد خرسان 3، مساحت كل مخزن سد خرسان3 در بالاترين تراز آب معادل 2400 هكتار است كه از اين ميزان 360 هكتار مربوط به رودخانه و حريم آن، 870 هكتار زراعي، 98 هكتار مسكوني و 1072 هكتار مربوط به منابع طبيعي است. در ارتباط با تعداد درختان واقع در مخزن سد خرسان 3 مطالعات كاملي بر اساس بازديدهاي ميداني (با حضور كارشناسان منابع طبيعي و...) و عكسبرداريهاي هوايي به انجام رسيده است. مطابق مطالعات فوق ملاحظه ميشود كه مجموع درختان به زير آب رفته ناشي از آبگيري سد خرسان 3 حداكثر معادل 37 هزار اصله خواهد بود كه البته با توجه به تجارت غيرقانوني زغال بلوط، به جرات ميتوان ادعا نمود كه سالانه از اين تعداد كاسته خواهد شد. علاوه بر اين با توجه به اهميت درختان به زير آب رفته در مخزن سد خرسان 3، شركت توسعه منابع آب و نيروي ايران اقدام به انجام مطالعات بازروياني جنگل در حاشيه مخزن سد و مناطق اطراف آن نموده و در اين ارتباط 13 موقعيت قابل طرح براي جبران خسارت جنگل معرفي شد. بديهي است با توجه به سطح اراضي جنگلي به زير آب رفته در مخزن سد خرسان 3 لازم است تا متناسب با خسارت و پس از تحويل زمين نسبت به باز كشت جنگل در محدودههايي كه داراي اولويت بالاتر از نظر اداره كل منابع طبيعي اقدام شود. لازم به توضيح است كه تا اين تاريخ با هماهنگي اداره كل منابع طبيعي اقدام به كاشت 25 هكتار نهال بلوط و 150 هكتار كاشت بذر بلوط به انجام رسيده است و اين روند براي جبران خسارات وارده به منابع طبيعي در دست پيگيري است و متناسب با پيشرفت طرح كل نهالكاري و بذركاري تعهدات مندرج در مجوز زيست محيطي طرح محقق خواهد شد و حدود شش برابر خسارت وارده به درختان، بذر و نهال كاشته خواهد شد. 4) بحث تملك و اسكان مجدد روستاهاي واقع در مخزن: بحث تملك و اسكان مجدد هموطنان عزيزمان در روستاهاي واقع در مخزن، جزو وظايف شركت توسعه منابع آب و نيروي ايران بوده و حتماً مدنظر قرار خواهد گرفت. لازم به توضيح است كه براي روستاهاي محدوده مخزن سد خرسان3 مستقر در هر دو استان كهگيلويه و بويراحمد و استان چهارمحال و بختياري، برنامه جابهجايي جمعيت روستاها و اسكان مجدد آنها در محلي مناسب و با امكاناتي در محدوده همان مناطق در دستور كار بوده و اين كار با هماهنگي مقامات محترم استانها و شوراي اسلامي روستاها در حال برنامهريزي ميباشد و با لطف خداوند متعال و فعاليت همهجانبهاي كه صورت خواهد گرفت، مردم عزيزمان در منطقه بدون كوچكترين نگراني به شهركهاي جايگزين با تاسيسات زيربنايي مناسب و امكاناتي استاندارد مشتمل بر ساختمانهاي ضد زلزله، درمانگاه، مدرسه و... منتقل خواهند شد. ضمناً موضوع احداث پلهاي عبوري از روي مخزن و احداث راههاي جايگزين مدنظر بوده و كليه طراحيهاي مربوطه به انجام رسيده و منطبق بر برنامه زمانبندي اجراي پل و راهها آغاز خواهد شد. لازم به توضيح است كه در ارتباط با موضوع اشتغال اهالي روستاهاي جابهجا شده، مطالعات جامعي توسط دانشگاه تهران به انجام رسيده است و با لحاظ و بهرهگيري از پتانسيلهاي مخزن ايجاد شده توسط سد خرسان 3، امكان اشتغالزايي قابل توجه به صورت مستقيم و غيرمستقيم فراهم و در صورت برنامهريزي صحيح اين اشتغال مطمئن منجر به «رشد توليد» و به تبع آن «مهار تورم» منطبق بر منويات مقام معظم رهبري خواهد شد.
5) سد خرسان 3 و منطقه حفاظت شده دنا: همانگونه كه ذكر شد مساحت كل درياچه سد در بالاترين تراز آب معادل 2400 هكتار و تلاقي اين طرح با منطقه حفاظت شده دنا حدود 170 هكتار است كه با توجه به مساحت كل منطقه حفاظت شده دنا معادل 93821 هكتار، تداخل طرح با منطقه حفاظت شده حدود دو دهم درصد خواهد بود. نقشههاي توپوگرافي و عكسهاي هوايي و ماهوارهاي نشان ميدهد كه مخزن سد خرسان 3 تنها نوار باريكي از منطقه حفاظت شده دنا را به زير آب ميبرد. اين محدوده در شرايط فعلي و قبل از احداث سد و شكلگيري مخزن به لحاظ عبور جادههاي دسترسي و دخل و تصرف ساكنين محلي، دچار خسارت و تغييرات چشمگيري شده و تقريباً فاقد ذخاير زيست محيطي حفاظت شده تلقي ميشود. در برنامههاي ارايه شده در گزارش زيست محيطي طرح بهطور جامع به راهكارهاي جبران اين موضوع پرداخته شده است. مطلب حايز اهميتي كه بايستي به آن توجه داشت، آن است كه در صورت احداث سد خرسان 3 كليه ساكنان روستاهايي كه اراضي كشاورزي يا اراضي مسكوني آنها در داخل محدود مخزن و در منطقه حفاظت شده دنا قرار دارند به خارج از محدوده حفاظت شده دنا منتقل ميگردند و با آبگيري مخزن، عملا دسترسي شكارچيان از اين ناحيه به داخل منطقه حفاظت شده مسدود ميشود و ديگر مستثنياتي همچون مناطق مسكوني و زراعي نميتواند ايجاد شود.
علاوه بر اين مخزن سد خرسان 3 با مديريت مناسب و بهسازي زيستگاه، ميتواند پذيراي پرندگان مهاجري باشد كه بواسطه كاهش كيفيت و خشك شدن تالابهاي موجود در محدوده زاگرس مركزي، زيستگاه مناسبي را براي گذران زمستان ندارند. با ايجاد امنيت و بهبود زيستگاه همچون كاشت گياهان در اطراف مخزن سد و ساير اقدامات، ميتوان زيستگاه جديدي را براي پرندگان مهاجر ايجاد كرد. 6) ارتباط مخزن سد خرسان 3 و گورستانهاي باستاني: در ارتباط با گورستانهاي باستاني بايد توجه داشت كه در مرحله نخست كشف اين مهم به واسطه مطرح شدن طرح خرسان 3 و با هزينه وزارت نيرو به انجام رسيده است و با توجه به انجام مطالعات شناسايي باستانشناسي طرح توسط مراجع ذيصلاح، پژوهشكده باستانشناسي مجوز ساخت سد را در سال 88 صادر نموده است.
متعاقباً مديركل محترم وقت دفتر حفظ و احياء بناها، محوطهها و بافتهاي تاريخي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري در سال 96 اعلام نمودند كه موضوع طرح سد و نيروگاه خرسان 3 در جلسه شوراي فني معاونت ميراث فرهنگي مطرح و با ادامه عمليات عمراني طرح مذكور مشروط به انجام مطالعات تكميلي و عمليات نجاتبخشي و حفاظت آثار تاريخي موافقت گرديد و عملاً با عنايت به مجوزهاي صادره، طرح سد و نيروگاه خرسان 3 از مراجع ذيصلاح مجوزهاي لازم را اخذ نموده است و كاملاً قانوني و حقوقي فعاليت اجرايي خود را دنبال ميكند.
پيرو مجوزهاي صادره ساخت سد، شركت توسعه منابع آب و نيروي ايران در راستاي انجام تعهدات خود در خصوص نجات بخشي آثار و در جهت اخذ مجوز آبگيري سد، نسبت به انعقاد قرارداد مطالعات عمليات كاوش نجاتبخشي در محدوده مخزن سد خرسان3 در سال 97 با پژوهشگاه ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري اقدام نموده است و به وظايف قانوني خود و مسووليت اجتماعي خويش در اين خصوص پايبند بوده است. طبق قرارداد مذكور، شرايط براي تكميل اين مطالعات در تعامل با پژوهشگاه ميراث فرهنگي فراهم شده و در جهت افزايش تيمهاي كاري و تسريع در انجام كاوشهاي نجاتبخشي و ايجاد بستر كاري مناسبتر و توسعه جبهههاي كاري، اخيراً جلساتي را با پژوهشكده باستانشناسي برگزار نموده است.
در پايان همانگونه كه مطرح گرديد اين طرح طبق نظام فني و اجرايي كشور، كليه مراحل يك طرح قبل از مرحله اجرايي مشتمل بر فازهاي شناخت و پيدايش، فاز يك مطالعاتي و فاز دوم مطالعاتي را گذرانده است و در نهايت ضمن تأييد مطالعات و گزارشات توسط مراجع ذيصلاح داخلي، مطالعات مرحله دوم طرح نيز به تاييد مشاور خارجي رسيده است. متعاقباً نيز كليه مجوزهاي لازم از نهادهاي مرتبط جهت اجراي طرح با طي پروسه قانوني مربوطه اخذ گرديده است و باتوجه به اينكه مهمترين و اصليترين هدف اين طرح، توليد انرژي پاك برقابي به ميزان سالانه حدود 1100 گيگاوات ساعت است، اين طرح استراتژيك جزو طرحهاي اولويتدار دولت سيزدهم در وزارت نيرو قرار گرفته است و با برنامهريزي صورت گرفته بستر لازم جهت سرعت بخشيدن به عمليات اجرايي طرح در آيندهاي نزديك در حال انجام ميباشد.