• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5721 -
  • ۱۴۰۲ يکشنبه ۲۰ اسفند

بررسي فيلم «بيچارگان» ساخته يورگوس لانتيموس 2023

بلوغ كودكانه

آريو راقب كياني

سينماي «يورگوس لانتيموس» را بايد سينماي متمايزي دانست كه سبك خاص فيلمساز در آن خودنمايي مي‌كند. سينمايي كه هم در شيوه‌هاي به‌كارگيري فرم با حركات نامتعارف دوربين و هم در شيوه‌هاي متفاوت محتوا و روايت‌پردازي منحصر به فرد جلوه مي‌نمايد. البته نمي‌توان از لحن خلاف عرف فيلم‌هاي اين مولف به سادگي گذشت، زيرا زيرمتن‌ و فرامتن‌هاي اين فيلمساز غالبا در ذهن مخاطب باعث ايجاد اما و اگر‌هاي فراواني مي‌گردد و ممكن است اين سبك داستان‌سرايي تجربه‌گرا كه آميخته به فضاسازي‌هاي كمدي‌هاي سياه است تا مدت‌ها فكر مخاطب را درگير خودش گرداند. بايد گفت كه لحظه‌لحظه‌هاي كارنامه سينمايي اين كارگردان يوناني مملو از ايده‌هاي جذاب، جالب، نو و در عين حال آزاردهنده است كه به خود‌شناسي آدم‌هاي جهان فيلميك‌اش منجر شده است و آن را مورد مداقه قرار داده است، ضمن آنكه جهان خلق شده توسط اين كارگردان با اينكه بكر و غريب است، وليكن به دليل نگاه خلاقانه اين سينماگر به شكل‌گيري روابط انساني، پتانسيل بسيار بالايي در جهت سرگرم‌كنندگي تماشاگر را به همراه دارد. بايد اذعان داشت كه مضاميني چون جبر و اختيار و اراده و نقش آن در تقدير هر فرد، درونمايه‌اي مورد دلخواه اين فيلمساز مي‌باشد.  آخرين ساخته «يورگوس لانتيموس» يعني فيلم «بيچارگان» از قواعد برشمرده و توصيف شده نيز مستثني نمي‌باشد. فيلم «بيچارگان» همچنان بسان ساير فيلم‌هاي قابل‌توجه او، برچسب‌هايي چون كافكايي و پوچ‌گرايانه بودن را بر كالبد خود احساس مي‌كند.  «بيچارگان» در تابوشكني و تصوير‌سازي از جنبه‌هاي شرم‌آور روابط انساني و به تبع آن مبدل ساختنش به روابط حيواني، حد و مرزي را براي هيچ قاعده‌اي، قائل نمي‌باشد. با اين حال بسيار تلاش دارد كه در برابر هر جنبه منفي‌ ابزار شده‌اش، وجه مثبت ديگري را در كنار آن قرار دهد كه صرفا مبتلا به هژموني تاريك‌انگاري نگردد و تعادل را در تمامي ابعاد نگه دارد و به يك هارموني بالانس شده‌اي برسد. فيلم شايد در ظاهر امر و نگاه اول شخصيت‌پردازانه با محوريت كاراكتر «بلا» (با بازي اِما استون) به نظر رسد، وليكن در لايه‌ لايه‌هاي فيلم مضامين مختلفي است كه با خاصيت پارادوكسيكال خود جلب‌نظر مي‌كنند. 
قاب دوربين با فيلمبرداري اعجازبرانگيز پارانومايي كه تصاوير كمتر ديده شده‌اي در سينما اين‌گونه ثبت شده است، شخصيت‌ اصلي‌اش را در پس هر اشراقي دنبال مي‌كند و براي برجسته‌سازي او فوكوس بودن لنز دوربين روي اين كاراكتر و كدر كردن پيرامون او را در دستور كار خود قرار داده است. البته كه دنياي فيلم را بايد دنياي زنانه‌اي دانست كه نمي‌خواهد در ورطه و گرداب شعارزدگي فمينيستي افتاد و يكسويه به موضوعيت مورد كنكاش خود دستبرد بزند. بنابراين هم غريزه مادرانگي را انكار مي‌كند و هم هيولاواري را زيست. كاراكتر «بلا» كه به صورت شخصيت تازه متولد شده از دام مرگ خودكشي است، توسط فرانكشتايني به نام گاد باكستر (با بازي ويليام دفو) دوباره پا به عرصه وجوديت گذاشته است. كارگردان با اين رويكرد به نوعي بر فلسفه اگزيستانسياليسم خط بطلان مي‌كشد و اين‌طور عنوان مي‌دارد كه ماهيت بر وجود مقدم است و كاراكتر «بلا» را چه زماني كه خودكشي كرده است و دنيا نزد او بي‌اعتبار شده است و چه زماني كه در مرحله شناخت كائنات است و در پي منزلت انساني است، بي‌اراده نشان نمي‌دهد. در هر دو وجه 
اشاره شده، قصه‌‌ به گونه‌اي پرداخت مي‌شود كه ماهيت زنانگي «بلا» بر انسان بودن او ارجحيت پيدا خواهد كرد و حق انتخاب و تصميم‌گيري را براي كالبد اين زن چه در موقعيتي كه باردار بوده است و چه در حال تجربه‌‌آموزي بوده است، محترم مي‌شمارد. فيلم هم با دنياي سياه و سفيد خود به كمال زيباشناسي‌اش مي‌رسد و هم در زمان 
قتل نفس با رنگ آبي غلوه شده‌اش، دنياي 
رنگي شده‌اي را معنا مي‌كند. فيلم مدام در حال طرح اين پرسش‌ها در پيشگاه مخاطب است كه انسان در آزادي انسان‌تر مي‌شود يا در پناهگاهي منزوي‌طلبانه؟ و اينكه تنهايي بيشتر شكلي دروني دارد يا نمايه‌اي بيروني؟ «بيچارگان» در سير تحول شخصيتي و سفر اديسه‌وار بلوغ كودكانه پرسوناژ ياغي خود، درست همانند زمانسجي يادگيري مكالمه كلامي او پيش مي‌رود و هر لغت واژه كه به كاراكتر «بلا» به عنوان زني با جسمي بالغ و عقلانيتي نارس اضافه مي‌نمايد، تازه‌هايي ديگر در مكاشفات و جهان‌بيني او پديدار مي‌كند. او با رفتارهاي خلاف عرف جامعه (به عنوان مثال رقصيدن اغواگرايانه، كتاب خواندن و نوع لباس پوشيدن متباين) ابتدا خويشتن خويش را مورد كنكاش و واكاوي قرار مي‌دهد و سپس دنياي پيراموني مرزبندي شده‌اش را مي‌شناسد، بنابراين در اين سير تطور شخصيتي هم مخاطب مي‌تواند به او به عنوان لوح سفيد كودكانه حق بدهد و هم نسبت به رفتارهاي جاه‌طلبانه و فراتر از بالغانه او دچار شك و ترديد و ابهام گردد، بنابراين با دو چشم معصوميت و معصيت مي‌توان چنين كاراكتر ايده‌آل‌گرايي را كه در پاره‌هاي آزادي‌خواهانه‌اش در اجتماع گاهي با كشتن يك قورباغه به صورت قصي‌القلب نمايان مي‌گردد و گاهي با بخشيدن اموالش به فقرا و بيچارگان زاغه‌نشين رقيق‌القلب پديدار مي‌شود و در ابتداي راه به صورت سوم شخص خود را مخاطب قرار مي‌دهد، ارزيابي كرد و همانند خالق او يعني گاد، بايد تيغ جراحي نه تنها بر آناتومي و كالبد جسماني او، كه بر تنانگي رواني او زد.   «بيچارگان» را مي‌توان يك فيلم كلاسيك مدرن شده قلمداد كرد كه رنگ و لعاب آوانگارد و امروزي به خود گرفته است كه هم عصر و زمانه ماشين‌هاي بخار را دارا است و هم دورنمايي از تله‌كابين‌ها با پس‌زمينه كادربندي شده در آن و با شكل و شمايل نقاشي‌هاي ونگوگ (سبك پست امپرسيونيسمي) گواه از مدرن شدن شيوه‌هاي حمل و نقل را دارد. البته كه فيلم به ‌طور علني همه ايسم‌ها و مكاتب اجتماعي-اقتصادي (اومانيستي) بالاخص سوسياليسم و كاپيتاليسم را در مواجهه و مصاف اين كاراكتر با بيچارگان نفي مي‌كند و مي‌خواهد اين كاراكتر در حال تغيير كه در حال شكل‌گيري قوه ‌احساسي‌اش است را در بطن اين موضوعات باز تعريف و بازسازي نمايد. بي‌ترديد در اليناسيون اجتماعي و دگرديسي فردي رخ داده براي اين كاراكتر كه در يك پيكار دو شقه‌اي مصالحه گرانه- متخاصمانه‌گرانه با بدن خود است و به نحوي هم بچه خودش است و هم مادر خودش، او براي تبديل شدن به چيزي بهتر، به ‌طور همزمان، هم در نقش يك شيطان دلربا و هم يك فرشته جفاكار ايفاي نقش مي‌دهد و به گونه‌اي پيرنگ فيلم دستخوش بازي و دستكاري با مفهوم نسبيت اخلاق‌گرايي شده و البته كه سعي شده است جهان فيلم فاصله‌اش را از هرگونه قضاوتي نسبت به اين كاراكتر محفوظ بدارد. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون