• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۷ بهمن
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5721 -
  • ۱۴۰۲ يکشنبه ۲۰ اسفند

به مناسبت زادروز «فرهاد فخرالديني» و «مجيد انتظامي»

جويبار نغمه مي‌غلتيد گفتي بر حرير

اميد جوانبخت

افرادي كه وليعصر را در محدوده امانيه به سمت پارك وي مي‌روند ممكن است نام «فرهاد فخرالديني» را بر تابلويي كوچك در ابتداي كوچه‌اي كم‌عرض ديده باشند، هر چند بيشتر گذرندگان عمدتا جوان و با عجله يا سردرگريبانان در پي دارو، حواس‌شان بيشتر به موتوري‌هاي پرشتاب پياده‌رو‌هاست تا اسامي روي تابلوها. هر چند در اوضاع و احوال فرهنگي جامعه ما همين كه هنرمند معتبر زنده‌اي نامش بر معبري گذاشته شده جاي شكرش باقي است، اما نامي پرآوازه و خاطره‌انگيز همچون فخرالديني در شرايطي متعارف و فرهنگي مي‌بايست بر تارك محل و موقعيتي شاخص‌تر باشد تا بيشتر به چشم همگان بيايد. به قول ديالوگ كمال‌الملك در فيلم ماندگارِ حاتمي (كه شروع آهنگسازي فخرالديني براي فيلم‌ها در پس از انقلاب هم بود): «آنها ده‌ها همچو من دارند و يك از يك بالاتر مي‌نهند و شما با من چه مي‌كنيد. «فخرالديني كه در دهه سي تحصيلاتش را در هنرستان عالي موسيقي گذرانده است با ذوق و استعدادي كه داشت توانست با سلسله برنامه‌هاي درخشان گلها در راديو با هنرمندان بزرگي چون ابوالحسن صبا، علي تجويدي و جواد معروفي همكاري كرده و علاوه بر نوازندگي در اركسترها، آهنگسازي تعدادي از برنامه‌ها را نيز انجام دهد. او چندين سال در دهه پنجاه (تا انقلاب) اركستر بزرگ راديو و تلويزيون را نيز رهبري كرده است، پس از انقلاب كه به جز شاخه خاصي از موسيقي كه جنبه تبليغي و انقلابي داشت تقريبا اغلب فعاليت‌هاي مرتبط با موسيقي متوقف شده بود، علي حاتمي كه عشق و علاقه‌اش به موسيقي ايراني (و كلا هر آنچه كه رنگ و بوي ايراني داشت) زبانزد بود، براي آهنگسازي آثار پس از انقلابش به سراغ چهره‌هايي مي‌رفت كه بتوانند اين عطر و بوي شنيداري ايراني را نيز به اثر بيفزايند. در كنار مرتضي خان حنانه براي هزاردستان و محمدرضا لطفي براي حاجي واشنگتن، فخرالديني نيز بنا به سوابق ارزشمندش، انتخاب حاتمي شد براي آهنگسازي كمال‌الملك و ملودي‌هاي زيبا و ايراني او بر جلوه و تاثيرگذاري فيلم افزود و اين فيلم دريچه‌اي شد براي فعاليت‌هاي جديد فخرالديني در برهوتِ موسيقي آن سال‌ها. او كه پيش از انقلاب فقط براي فيلم شوهر آهوخانم (داود ملاپور/47) آهنگسازي كرده بود، در اين عرصه جديد شروع به ذوق آزمايي كرد و در فضاي دهه شصت مورد اقبال و استقبال قرار گرفت. در آن سال‌ها در كنار فخرالديني نسل جديدي از آهنگسازان همچون فريدون شهبازيان، مجيد انتظامي، بابك بيات، محمدرضا عليقلي، كامبيز روشن روان، ناصر چشم‌آذر و فريبرز لاچيني شروع به كار كردند كه پس از تحولي كه در دهه پنجاه با آثار منفردزاده ايجاد شده بود، اين افراد با آثارشان نقش مهمي در ارتقا و تاثير موسيقي در فيلم داشتند، پس از حاتمي، محمدعلي نجفي از فخرالديني و هنرش ابتدا در سريال سترگ سربداران بهره برد (كه خصوصا موسيقي تيتراژ آن بسيار تاثيرگذار بود) و سپس در دو فيلم بعدي‌اش، گزارش يك قتل (65) و پرستار شب (66) نيز موسيقي فخرالديني توانست در دو سال متوالي در جشنواره فجر جايزه بهترين آهنگسازي را دريافت كند. او در ادامه موسيقي فيلم‌هاي روز باشكوه (عياري/67)، شاخه‌هاي بيد (احمدجو/67)، جست‌وجوگر (متوسلاني/68)، ساوالان (صمدي/68)، زندان ديو (محمدزاده/69)، آپارتمان شماره 13 (صمدي/69)، قرق (هاشمي/70) را نيز كار كرد كه عمدتا آثار خوبي بودند. فصل مهم بعدي كارنامه او در همكاري با داود ميرباقري رقم خورد كه در ابتدا موسيقي سريال ماندگار امام علي (ع) را ساخت كه همپاي سريال به سرعت فراگير و ماندگار شد و در ادامه براي آدم برفي (73) و مسافر ري (79) ميرباقري نيز آثار درخوري خلق كرد. او پس از سربداران، آهنگسازي براي سريال‌هاي مهمي چون بوعلي سينا (رهگذر/66)، روزي روزگاري (احمدجو/70)، كيف انگليسي (دري/78) روشن‌تر از خاموشي (فتحي/81) و شهريار (تبريزي/85) را نيز انجام داد كه اغلب‌شان آنچنان با حس و حال آثار عجين بودند كه ملودي‌هايش در خاطره‌ها مانده است. از ميانه دهه هفتاد و با گشايش فرهنگي آن سال‌ها فخرالديني به عنوان رهبر اركستر موسيقي ملي ايران مشغول به كار شد كه در ابتدا از صداي محمدرضا شجريان و در سال‌هاي بعد عليرضا قرباني استفاده كرده و اجراهاي زيادي را در ايران و خارج از ايران با اين اركستر به روي صحنه برد كه خوشبختانه برخي آنها در قالب كاست و سي‌دي نيز عرضه شد كه او با گسترش اين فعاليتش به‌تدريج از موسيقي فيلم فاصله گرفت و تقريبا نزديك به دو دهه است كه كار خاصي در اين حوزه انجام نداده است. وي در زمينه آموزش موسيقي نيز سال‌ها فعال بود و پژوهش‌ها و تاليفات ارزشمندي هم در حوزه موسيقي دارد. فخرالديني يكي از معدود بازماندگان نسل طلايي موسيقي اصيل ايراني است كه توانايي ساخت آهنگ‌ها و ملودي‌هايي تاثيرگذار و ماندگار را داشتند. سال‌هاست كه در حوزه تصنيف‌سازي كمتر آهنگ و آهنگسازي را مي‌توان يافت كه بتواند آثاري هم‌تراز ساخته‌هاي درخشان بزرگاني چون تجويدي، خرم، ياحقي و ملك ارايه كرده كه در گذر زمان از ياد نروند. فخرالديني در اواخر دهه شصت آلبوم بسيار زيباي «ياد يار مهربان» را به ياد زنده‌ياد غلامحسين بنان آفريد كه همراهان او در اين مجموعه فريدون مشيري با اشعار لطيفش، حسين عليزاده با نواي جادويي تارش و كاوه ديلمي (از شاگردان بنان كه متاسفانه چند سال پيش از دست رفت) با صداي اثرگذارش بودند كه آلبومي كم‌نظير بود در شأن استاد بنان. چندي پيش كه سريال شهريار بازپخش مي‌شد در بخش‌هاي پاياني هر قسمت موسيقي پراحساس فخرالديني تاثير خوانش اشعار شهريار را دوچندان مي‌كرد. در سال‌هاي رهبري اركستر ملي توسط فخرالديني چندباري توفيق حضور در آن اجراها را داشتم و يادِ خوش اجراهايش كه عمدتا از ساخته‌هاي خودش يا زنده‌ياد تجويدي بود را فراموش نمي‌كنم. براي فرهاد فخرالديني كه اين روزها در آستانه 86 سالگي قرار دارد آرزوي سلامتي و تداوم احساس و خلاقيت دارم. «مجيد انتظامي» كه با آثار پرشمار و موثرش نقش مهمي در موسيقي فيلم در دهه‌هاي شصت و هفتاد دارد نيز اين روزها در آستانه 76 سالگي قرار دارد و چندي پيش با كنسرتي كه از قطعات خاطره‌انگيز ساخته‌هايش براي فيلم‌ها به روي صحنه تالار وحدت برد تمام خاطرات خوش‌مان را مرور كرد. از موسيقي پرتحرك و درخشان فيلم‌هاي ترن و دوئل گرفته تا ملودي‌هاي فوق‌العاده و بسيار معروف فيلم‌هاي از كرخه تا راين و بوي پيراهن يوسف و موسيقي مالامال از احساس و نوستالژي زال و سيمرغ كه سال‌ها در تيتراژ انيميشن بچه‌هاي مدرسه آلپ فكر مي‌كرديم كه اثري خارجي است. اجراي جديد اين آثار با اركستري بزرگ و سازهايي متنوع رنگ‌آميزي جديدي به آثار داده بود و استفاده از سازهاي الكترونيك در برخي قطعات نيز كه حال و هواي امروزي‌تري به قطعات مي‌داد، از هوشمندي آهنگساز بزرگي چون انتظامي مي‌آمد. شنيده‌ام كه تقاضا براي اجراهاي بيشتري از اين برنامه در مناسبت‌ها و جاهاي ديگري هم بوده كه باز هم به واسطه همان هوشمندي و البته شرايط جسمي او كه دو ساعت بخواهد به صورت سرپا اركستر را رهبري كند، منتفي شده است. او امسال بعد از سال‌ها براي يكي از فيلم‌هاي جشنواره (مجنون) موسيقي ساخته بود كه براي چندمين‌بار سيمرغ بلورين جشنواره را نيز برايش به ارمغان آورد كه به نوعي تقدير از يك عمر فعاليت و يادآور دوران بهتري بود كه او هم پركارتر بود. براي انتظامي كه با همه دغدغه‌ها و دلخوري‌ها و كسالت جسمي، در چشمانش سادگي و صداقت كودكي پرجنب و جوش و با احساس موج مي‌زند، آرزوي روزگار بهتري دارم كه در آن از آن همه عشق و خلاقيت كه سال‌ها در خلق آثارش به كار بسته، كساني سوءاستفاده نكنند و افراد ديگري در سايه سياست‌زدگي، اعتبار ذره‌ذره به دست آمده را زير سوال نبرند.
تيتر: مصراعي از شعر فريدون مشيري 
در آلبوم ياد يار مهربان 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون