• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5728 -
  • ۱۴۰۲ دوشنبه ۲۸ اسفند

آيت‌الله موسوي‌خوئيني ها در يادداشتي درباره انتخابات مطرح كرد

چرا كار انتخابات به اينجا كشيد؟

تندروها به خاتمي به عنوان شخصيتي كه يكي از محبوب‌ترين‌هاست، مي‌تازند

گروه سياسي | «آيا مي‌شود از مشاركت ادعايي ۴۰درصدي (با احتساب آراي باطله) ابراز خشنودي كرد؟» اين پرسشي است كه آيت‌الله موسوي‌خوئيني‌ها با طرح آن در يادداشتي درباره انتخابات اسفند 1402 تلاش مي‌كند به بخشي از مهم‌ترين چالش‌هاي پيش روي كشور اشاره كند. 
او همچنين به برخي افراد و جريانات اشاره مي‌كند كه كاهش مشاركت مردم در انتخابات را مطلوب ارزيابي كرده و رضايت از نتايج انتخابات اخير را به معناي تقويت و تاييد همين برداشت معنا مي‌كنند.
آيت‌الله سيدمحمد موسوي‌خوئيني‌ها مي‌نويسد: برگزاركنندگان اين انتخابات و انتخابات قبل و آنها كه در اين دو دوره سر برآوردند گويا براي خودشان سهمي در پيدايش وضع اسفناك كنوني قائل نيستند؛ شايد هم اين وضع را آنچنان اسفناك نمي‌دانند. احتمال دارد عامل تنگناهاي طاقت‌فرساي كنوني را خيل عظيم مردمي بدانند كه در انتخابات شركت نكردند. متن كامل يادداشت آيت‌الله‌خوئيني‌ها در پي مي‌آيد: 
بسم‌الله الرحمن الرحيم
انتخاباتِ يازدهم اسفند برگزار شد و آمارها و تحليل‌ها ميزان مشاركت را ۳۰ تا ۴۱درصدِ واجدين شرايط راي‌ تخمين زدند. اين ميزان مشاركت بسيار كمتر از حدي است كه برگزاركنندگان انتخابات انتظار داشتند؛ آنان به مشاركتي ۶۰درصدي و چه‌بسا بيشتر فكر مي‌كردند.
پس از انتخابات، عده‌اي با ابراز خوشحالي از همين ميزان مشاركت، آن را نشانه شكست دشمن و مُشتي محكم بر دهان بدخواهاني دانستند كه مشاركتي كمتر از اين را پيش‌بيني مي‌كردند. بسياري هم پيش از انتخابات براي مشاركت حداكثري تلاش كردند و تمام امكانات و ابزار تبليغاتي را براي رسيدن به اين آرزو به كار بستند و البته خيلي زود متوجه ناكامي خود در اين كارزار شدند. اين عده كه طرفداران شيوه حكمراني كنوني‌اند، در ادامه آنچه جهاد مي‌پندارند، به جست‌وجوي علل اين ناكامي پرداخته‌اند، اما متاسفانه به راهي مي‌روند كه آنان را به كشف و درك علل واقعي نمي‌رساند، بلكه مشكلاتِ اين شيوه حكمراني ناكارآمد را دوچندان مي‌‌سازد. 
اين گروه تبليغات دشمنان خارجي را يكي از علل عدم مشاركتِ حداكثري معرفي مي‌كنند و به اكثريت مردم اين سرزمين كه در انتخابات شركت نكردند، تهمت همراهي با بدخواهانِ مُلك و ملّت و دين مي‌‌زنند و گويي توجه ندارند كه با اين كار به ده‌ها ميليون شهروندي توهين مي‌كنند كه در ميان‌شان دانشمندان، فرهيختگان، اساتيد و دانشجويان حوزه و دانشگاه، متخصّصانِ دانش و فنّ، پزشكان، مهندسان، صاحبان حرفه‌ها و مشاغل، تجار و توليدكنندگان و... نيز حضور دارند و همين علت‌يابي‌هاي دستوري و اهانت‌آميز است كه سبب فاصله بيش از پيشِ مردم با اين شيوه حكمراني مي‌شود. با اين‌گونه تحليل‌ها و اين قبيل تبيين موضوعات و مسائل كشور و از آن جمله انتخابات، آيا اكثريت مردم حق ندارند بگويند كساني كه بر سرنوشت ما و كشور ما و هويت ملي و ديني ما حكم مي‌رانند، به‌ جاي قبولي ناكارآمدي خود در حكمراني، ما را فريب‌خورده مي‌خوانند و پرواي اهانت هم ندارند؟! عده‌اي از شدت و گستردگي تبليغات دشمنان عليه انتخابات سخن مي‌گويند ولي باتوجه به انبوه تبليغاتي كه برگزاركنندگان انتخابات و طرفداران‌شان، به ‌ويژه از طريق صداوسيما، براي توجيه و اقناع مردم به كار بستند -آنقدر زياد كه شايد گوي سبقت را از تمام انتخابات‌هاي پس از انقلاب اسلامي ربوده باشد- شايسته است كه عدم مشاركت را به حساب هوشمندي مردم ايران بگذارند، نه به حساب تبليغات دشمنان. يادآوري اين نكته شايد مقبول افتد كه تأمّل براي فهم درست امور، بهتر از توهين به ديگران است.
آيا مي‌شود از مشاركت ادعايي ۴۰درصدي (با احتساب آراي باطله) ابراز خشنودي كرد و همين ميزان مشاركت را براي همان دشمنان خارجي مايه شرمساري شمرد؟ بسياري از منتقدان معتقدند كه گردانندگان امور به اين نتيجه رسيده‌اند كه مشاركت هرچه كمتر باشد، مطلوب‌تر است؛ آيا رضايت از نتايج انتخابات اخير به معناي تقويت و تاييد همين برداشت نيست؟ البته تصور اينكه، در دنياي هوش مصنوعي، اداره‌كنندگان كشور چنين رويكردي داشته باشند سخت و تلخ است و بر نگراني‌ها نسبت به آينده مي‌افزايد!
برگزاركنندگان اين انتخابات و انتخابات قبل و آنها كه در اين دو دوره سر برآوردند گويا براي خودشان سهمي در پيدايش وضع اسفناك كنوني قائل نيستند؛ شايد هم اين وضع را آنچنان اسفناك نمي‌دانند. احتمال دارد عامل تنگناهاي طاقت‌فرساي كنوني را خيل عظيم مردمي بدانند كه در انتخابات شركت نكردند. از نظر كساني ‌كه همواره سخن از انقلاب و ضدانقلاب مي‌گويند، گويا مردمي كه پاي صندوق آمدند و راي دادند (ولو راي باطله)، طرفدار انقلاب و بلكه انقلابي‌اند و از اين منظر لابد آن ۶۰درصد كه پاي صندوق نيامدند، ضدانقلاب‌اند. 
صاحبان اين نگاه فراموش كرده‌اند كه انقلاب، با حضور اكثريت قاطع مردم ايران به پيروزي رسيد و اقليتي كه همراه نشدند، راه افول و زوال پيمودند.
راستي چه كساني بيشترين خسارت‌ها را به ارزش‌هاي متعالي ملي و ديني وارد مي‌كنند؟ مديران و حاميان وضع طاقت‌فرساي امروز، براي پيشبرد امور در اداره كشور، به جاي كاربستِ ساز و كارهاي علمي و عقلاني، دين و مقدّسات و معنويات را هزينه مي‌كنند و در همين انتخابات، كساني را كه پاي صندوق راي حاضر نشدند، به انحراف از راه خدا و علماي اسلام و امام خميني (رض) متهم كردند. 
آيا آنها توجه ندارند كه با اين قبيل سخنان چه خسارتي به ارزش‌هاي معنوي يك ملت وارد مي‌كنند؟ از اعتبار عالي‌ترين مقام اين نظام، مراجع تقليد و حضرت امام (قدس‌سره) هزينه كردند و دستاورد آن، مشاركتي است كه هنوز حاضر نشده‌اند آمار آن را به تفصيل و تفكيك آراي معتبر از غيرمعتبر منتشر كنند و نمي‌دانند با بي‌اعتنايي به توصيه‌هاي حضرت امام در امر حكمراني و اداره امور مردم و در انتخابات‌ها چه خسارتي به اين ارزش‌ها وارد كرده‌اند. 
از قديم گفته‌اند انصاف چيز خوبي است، حتي اندكي از آن؛ اكنون بفرمايند چه كساني بيشترين خسارت‌ها را به ارزش‌هاي متعالي ملي و ديني وارد كرده‌اند، كساني‌كه با عملكردشان بيش از ۶۰درصد مردم را از دست داده‌اند و براي به دست‌ آوردن كمتر از ۴۰درصد تمام مقدسات و ارزش‌هاي ملي و معنوي را هزينه مي‌كنند؟
البته خوب و مفيد است اين را هم بدانند كه آن اكثريت و كساني كه با آنان همراهي كردند در حقيقت به اين‌گونه رفتار با مقدسات و ارزش‌ها و استفاده ابزاري از آنها بي‌اعتنايي كردند و نه به توصيه‌هاي حضرت امام. آنان به اين نوع رفتار با مقدسات‌شان بي‌اعتنايي كردند؛ امام و ديگر ارزش‌هاي معنوي اين ملّت براي آن نيست كه عده‌اي با ندانم‌كاري‌ها و با زير پا گذاشتن تمام دستاوردهاي علمي و انساني، اكثريت مردم را از خود دور كنند و سپس براي جبران ناكامي‌ها، مقدسات و ارزش‌هاي معنوي را كه سرمايه‌هاي تاريخي يك ملّت است، هزينه كنند.
كساني كه ميوه درخت رنجور انتخابات را چيده‌اند و از كشته خويش ناخرسندند و نمي‌خواهند بدانند كه چه كرده‌اند و چه مي‌كنند كه كار انتخابات به اينجا كشيده شده و مهم‌تر از آن چرا كار مُلك و ملت و دين به اينجا رسيده است، گريبان كساني را گرفته‌اند كه با اكثريت همراهي و همدلي كرده‌اند، گويي مي‌خواهند دست به هر كاري بزنند تا فاصله خود را با اكثريت كه در امر حكمراني، آراي آنان مُتّبع است، بيشتر كنند.
يكي از اين كارها رفتاري است كه نسبت به شخصيتي مانند جناب آقاي خاتمي در پيش گرفتند، شخصيتي كه در انتخابات سال ۱۳۷۶ ابر و باد و مه و خورشيد و فلك را به كار گرفتند تا مردم به او راي ندهند، ولي اكثريت قاطع راي‌دهندگان او را انتخاب كردند. 
در دوران رياست‌جمهوري او به جاي آنكه حرمت انتخاب مردم را نگه دارند، هر از چندي مانعي بر سر راهش ايجاد كردند و البته با همه آن كارشكني‌ها، طبق آمار، موفقيت‌هاي او از آن پس تكرار نشده است.
اما همان كساني‌كه نعمت‌ها و فرصت‌هاي الهي را قدر ندانستند، آنقدر بر شيوه‌هاي مديريت و حكمراني خود كه صرفا براساس آرزوهاي‌شان و بدون توجه به ظرفيت‌ها و بدون درك عنصر زمان و مكان بود، پافشاري كردند كه امروز بايد با اقليتي در حد ۳۰درصد يا كمي بيشتر از آن، تظاهر به خرسندي كنند.
آنها باز هم بر شخصيتي كه اگر امروز محبوب‌ترين نباشد دست‌كم يكي از محبوب‌ترين‌هاست، مي‌تازند و نكته‌اي كه از آن غافلند، اين است كه از اين رفتار دور از انصاف و آدابِ انساني با خاتمي، چه كسي زيان مي‌كند. 
سال‌هاست كه محدوديت‌هاي خبري و غيرخبري بر جناب آقاي خاتمي اعمال مي‌شود و بدگويانش از هيچ زشت‌گويي‌اي فروگذار نمي‌كنند و تنها عِرض خود مي‌برند و راست اين است كه آن كه زيان مي‌بيند نه خاتمي كه كساني‌اند كه بر شيوه نادرست مديريت‌شان بر كشور اصرار مي‌ورزند و خودشان و مردم را گرفتار مشكلات روزافزون كرده‌اند و بدين‌ترتيب از همان سي‌واندي‌درصد هوادار خود نيز مي‌كاهند. 
‌اي كاش بدانند كه در امر حكمراني، پيروزي سرانجام با اكثريت است. 
از خداي متعال مسئلت داريم كه همه، به‌ويژه هم‌ميهنان گرامي، ماه مبارك رمضان را با رضايت او به پايان برسانند. همه در اين ماه از خدا بخواهيم كه مُلك و ملّت و دين را از خطرها محفوظ بدارد.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها