سال رويا، سال بيداري
هنگامي كه مردم اعتراض ميكردند كه آن وعدهها چه شد؟ گفتند: صبر كنيد. بادنجان هم هفت ماه طول ميكشد تا كاشته و به بار برسد. البته خدا پدرشان را بيامرزد كه به پسته استناد نكردند كه حدود ۷ سال لازم است تا به بار برسد. ۷ ماه كه سهل است ۲۰ ماه تا سال ۱۴۰۱ هم گذشت و خبري از تحقق وعدهها نشد كه نشد.
فشار به زندگي مردم و روند كاهشي نمودارهاي رفاهي در گزارشهاي رسمي ثبت شده است. پس سال ۱۴۰۲ آخرين سال اين خواب شيرين يكدستي بود كه نه تنها هيچ تحول مثبتي را شاهد نبوديم، بلكه انتخابات اسفند ماه نيز نشان داد كه مردم نااميدند و اصولا اميدي به تحقق هيچ وعدهاي باوجود سياستهاي اصولگرايانه ندارند و اين نتيجهاي بديهي نه فقط براي مردم، بلكه براي عموم نخبگان و حتي بسياري از دولتيهاست. براي دولت فرصتي جهت ادامه سياستهاي سه سال اخير باقي نمانده است. به طور قطع سال آينده هم به دلايلي كه روشن است جرات اتخاذ تصميمات مهم ندارند.
هم به علت انتخابات امريكا و هم به دليل وارد شدن به انتخابات سال ۱۴۰۴ و هم وضعيت فشار اجتماعي و بياعتمادي كه اكنون نزد مردم وجود دارد.
روشن است كه اين رويا فاقد واقعيت بود. خيال يكدستي مثل يك حباب كنار دريا تركيد. پس ميتوان سال ۱۴۰۳ را سال ضرورت بيداري از خواب گران و پذيرش تغيير دانست. كليت سياستهاي جاري بايد در سه عرصه داخلي، اقتصادي و بينالمللي تغييراتي جدي را به اجرا بگذارد. مقدم بر هر چيز در حوزه داخلي است. البته نيروهاي داخلي نيز بايد همراهي كرده و مطالبات خود را با واقعيات و نيز خير عمومي سازگار كنند. به نظرم سال ۱۴۰۳ شايد يكي از آخرين فرصتها براي بيدار شدن و بازگرداندن امور جامعه به ريل وحدت و پيشرفت است.