خواستگار اینترنتی با شنیدن جواب منفی از دختر جوان انتقام گرفت
وقتی دختری 20ساله به خواستگار سمج خود جواب منفی داد، فکرش را هم نمیکرد که او برای عوض کردن نظرش دست به کاری عجیب بزند. چند روز قبل دختری جوان به اداره پلیس رفت و گفت: «به دام خواستگار اینترنتی خود گرفتار شده است.» او در توضیحات بیشتر گفت: «حدود 3 یا 4ماه قبل با پسری در اینستاگرام آشنا شدم. او ابتدا خودش را جوانی تحصیلکرده و موجه معرفی کرد. میگفت مدرک کارشناسی ارشد خود را گرفته و مهندس است. چند باری با او قرار گذاشتم اما هر بار رفتارهای عجیبی از او سر میزد تا اینکه بعد از تحقیقات فراوان متوجه شدم که او با دروغبافی قصد فریبم را داشته است. این پسر نهتنها مدرک کارشناسی ارشد نداشت و مهندس نبود، بلکه دیپلمش را هم نگرفته بود. او سابقه درگیری داشت و حتی زندان هم رفته بود. وقتی متوجه این حقایق شدم، تصمیم گرفتم به ارتباطم با او پایان بدهم، اما او دستبردار نبود. ناچار شدم شماره موبایلم را عوض کنم، چون از دست مزاحمتهای او خسته شده بودم. غافل از اینکه او نقشه تازهای برای من کشیده بود.» این دختر جوان در ادامه گفت: «روز حادثه در حال رفتن به خانه یکی از اقوامم بودم که ناگهان این پسر سر راهم سبز شد. فریاد کشیدم که اگر مزاحمتی برایم ایجاد کند، برایش گران تمام می شود و از او شکایت میکنم. به مسیر خود ادامه دادم که ناگهان موبایلم زنگ خورد. به محض اینکه گوشی را برداشتم او به من نزدیک شد و گوشی گرانقیمتم را قاپید. سوار ماشینش شد و فرار کرد. بعد با دختر خالهام تماس گرفت و گفت این پیغام را به من برساند که اگر شکایت کنم تمام عکسهای شخصیام را در فضای مجازی منتشر میکند و آبرویم را میبرد. او حتی تهدید کرده بود که اگر دوباره با او وارد رابطه نشوم چنین کاری را انجام میدهد. من اما تهدیدهایش را جدی نگرفتم و تصمیم گرفتم از او شکایت کنم.» با شکایت این دختر جوان، تحقیقات ماموران زیرنظر بازپرس شعبه اول دادسرای ویژه سرقت آغاز و به دستگیری خواستگار سارق منجر شد. او در بازجوییها به سرقت و تهدید دختر مورد علاقهاش اعتراف و انگیزهاش را عشق عنوان کرد. او گفت: «من عاشق این دختر بودم و میخواستم هر طور شده با او ازدواج کنم. او اما به من جواب منفی داد؛ چون متوجه دروغهایم شد. من همه این داستانها را به خاطر علاقهای که به او داشتم، مطرح کردم و نمیدانستم او تصمیم به جدایی و قطع ارتباط میگیرد.» متهم در ادامه گفت: «روز حادثه به تعقیب او پرداختم و تصمیم گرفتم گوشی موبایلش را سرقت کنم تا با تهدید از او بخواهم که پیش من برگردد و با هم ازدواج کنیم، اما فکرش را نمیکردم او شکایت کند و من دستگیر شوم. این پسر جوان پس از اعتراف به جرم خود بازداشت شد و تحقیقات تکمیلی از او ادامه دارد.»