بهاره شبانکاريیان
شب حادثه دو خواهر با همدستی یکدیگر درِ ورودی خانه را باز میگذارند تا دو پسری که با آنها در ارتباط بودند وارد خانه شوند. دو پسر جوان وارد خانه میشوند و پدر خانواده را با طناب خفه میکنند و جنازه را کشانکشان به سمت ماشین میبرند و جسد را داخل ماشین میگذارند. متهمان جسد را اطراف شمسآباد واقع در شهرستان اسلامشهر استان تهران می اندازند و با بنزین آتش میزنند و بعد متواری میشوند...
اوایل اسفند ماه ۱۴۰۲ ماموران کلانتری در اطراف شمسآباد با جسد سوخته مرد ناشناسی مواجه میشوند. جسد برای احراز هویت به پزشکی قانونی منتقل و هویت مقتول کشف میشود. ماموران در بررسیهای بیشتر به خانواده مقتول مظنون میشوند. ماموران در تحقیقات از خانواده با جوابهای متناقض روبهرو میشوند و دو دختر مقتول را بازداشت میکنند. آنها در بازجوییها به قتل پدر خود اعتراف میکنند. متهمان در اعترافات مدعی میشوند که پدرشان آنها را از کودکی مورد «آزار و اذیت جنسی» قرار میداده و آنها به همین خاطر تصمیم گرفتند او را به قتل برسانند. بنابراین با کمک دو دوست خود که پسر بودند نقشه این جنایت را عملی میکنند. این درحالی است که معاون جنایی پرونده یکی از انگیزههای محرز قتل را اطلاع پدر از «خانه مجردی» دو دخترش میداند. به گفته معاون جنایی؛ مقتول وقتی متوجه میشود دو دخترش خانه مجردی اجاره کردند دخترانش را تهدید و عنوان میکند آنها را به قتل میرساند. دختران او هم پس از تهدیدهای پدر تصمیم میگیرند او را به قتل برسانند.
چرا پدرم مرا بکشد؟ من او را میکشم!
معاون جنایی پرونده در مورد این حادثه به «اعتماد» میگوید: «ساعت ۷ و ۳۰ دقیقه صبح یازدهم اسفند ماه ۱۴۰۲ ماموران کلانتری ۱۷۸ شمسآباد جسد سوخته ناشناسی را در همان حوالی کشف میکنند. جسد به پزشکی قانونی منتقل و هویتش مشخص میشود. پس از اینکه هویت مقتول معلوم شد، خانواده او احضار میشوند. باتوجه به اینکه اظهارات خانواده ضد و نقیض بود به خانواده مظنون شدیم. با بررسیهای بیشتر دو دختر خانواده را بازداشت کردیم.»
این کارشناس در ادامه به سوالات جزیی پاسخ میدهد.
مقتول چند فرزند داشت و چرا به دو دختر او مظنون شدید؟
چهار فرزند. دو دختر ۲۷ و ۲۶ ساله و دو پسر دوقلوی ۱۱ ساله. بررسیها و تحقیقات که صورت میگیرد، مشخص میشود دو دختر خانواده از قبل نقشه این جنایت را کشیده بودند و پیامهایی با همین مضمون به دو پسری که با آنها در ارتباط بودند رد و بدل کرده بودند. وقتی دو دختر خانواده را بازداشت کردیم آنها به قتل پدرشان اعتراف میکنند.
اعترافات متهمان در بازجویی چه بود؟
آنها اعتراف کردند با همدستی دو پسر جوانی که با آنها در ارتباط بودند این جنایت را مرتکب شدند. این دو خواهر با آن دو پسر هماهنگ کرده بودند که روز حادثه درِ ورودی خانه را باز بگذارند تا آنها وارد خانه شوند. دو پسر هم وارد خانه میشوند و با طناب پدر خانواده را خفه و جسد او را داخل ماشین قرار میدهند و به بیابانهای شمسآباد میبرند. آنجا هم با بنزین جنازه را آتش میزنند و فرار میکنند.
انگیزه این دو خواهر از قتل پدرشان چه بوده است؟
آنها در بازجوییها مدعی شدند پدرشان از بچگی تا الان آنها را مورد آزار و اذیت جنسی قرار میداده است و به نوعی کینههای قبلی باعث شده آنها این اقدام را انجام دهند.
غیر از ادعای آزار و اذیت جنسی که توسط متهمان مطرح شده، موضوع دیگری هم وجود دارد که انگیزه متهمان را قویتر کرده باشد؟
قبل از این حادثه دختران مقتول در قائمیه خانهای اجاره کرده بودند. یکی از پسرانی که قبلا با دختر بزرگ خانواده در ارتباط بوده متوجه ماجرا میشود و همین اطلاعات را به گوش پدرشان میرساند، چون پدر آنها در جریان خانهای که دو دخترش اجاره کرده بودند، نبوده است. پدر خانواده پس از دریافت این اطلاعات شروع به تحقیق میکند و پی میبرد پسری که برای او خبر آورده، درست گفته است. به گفته متهمان، همان شبی که پدرشان موضوع خانه مجردی آن دو را متوجه میشود با دختر بزرگش درگیر میشود و به او میگوید که میکشمت. دختر بزرگ مقتول وقتی میبیند پدرش او را تهدید به مرگ میکند پیش خودش میگوید؛ چرا پدرم مرا بکشد، من او را میکشم. بعد هم با کمک خواهر و دو پسری که با آنها در ارتباط بودند نقشه قتل پدرشان را میکشند و مرتکب این جنایت میشوند.
فکر میکنید کدام انگیزه متهمان درست است؟ بحث آزار و اذیت جنسی آنها توسط پدر یا اطلاعاتی که به گوش پدرشان درباره خانه مجردیشان رسیده بود؟
به نظر فرضیه دوم قویتر است، چون با بررسیهایی که انجام دادیم متوجه شدیم آنها خانه مجردی داشتند و پیامی که آن پسر در مورد خانه مجردی آنها به پدرشان ارسال کرده بود، صحت داشته است. به همین خاطر این فرضیه برای ارتکاب جرم محرز شده است، اما موضوع آزار و اذیت جنسی هنوز برای ما محرز نشده است مگر متهمان مدارکی مبنی بر این موضوع ارايه دهند.
متهمان چه زمانی بازداشت شدند؟
هفته دوم فروردین ماه ۱۴۰۳ بازداشت شدند.
در حال حاضر چند متهم بازداشت هستند و تکلیف این پرونده چه میشود؟
پرونده چهار متهم دارد که هر چهار متهم بازداشت هستند. این حادثه چون در اسلامشهر اتفاق افتاده است از سوی قاضی عدم صلاحیت زده شده و به همان اسلامشهر ارجاع شده است.
تا موجبات فراهم شدن جرم در جامعه از بین نرود جرايم کاهش نمییابد
«عبدالصمد خرمشاهی» حقوقدان در مورد چنین پروندههایی به «اعتماد» میگوید: «شنیدن و خواندن چنین اخباری مایع تاسف است. باید دید چه اتفاقاتی در اینطور خانوادهها رخ میدهد و چه مسائلی وجود داشته که کار به جایی میرسد فرزند حاضر میشود پدر خود را به قتل برساند. معمولا در اینگونه پروندهها افرادی که مرتکب جنایت میشوند سعی میکنند به نحوی خود را از مجازات معاف کنند. البته گاهی اولین موردی که به ذهن آزاردیدگان میرسد اینکه پدرشان یا هر فرد دیگری که آنها را مورد آزار و اذیت جنسی قرار میدهد را به ناچار بکشند. بنابراین این اولین فکری است که به ذهن مرتکب به قتل میرسد و این دو دختر هم مستثنی از این قضیه نیستند و طبیعی است برای رهایی خودشان از مجازات این مساله را مطرح کنند، اما باید بدانیم هر شخصی که ادعایی میکند بايد آن را ثابت کند و ادعای او بايد در قالب ماده ۱۶۰ قانون مجازات اسلامی همراه با مستند و مدارک متقن باشد. یعنی صرف ادعا قابل پذیرش نیست مگر مدارکی در دادگاه ارايه شود که دادگاه احراز کند دختر تحت شرایطی مجبور شده پدرش را به قتل برساند. مطرح کردن این ادعا نیز همانطور که عنوان شد به دلیل رهایی از مجازات است و ممکن است بعدها در زندان یا طریق دیگری به این دختران آموزش داده شود که پدرشان مهدورالدم است؛ مهدورالدم مطابق ماده ۳۰۲ قانون مجازات اسلامی و ماده بعدی آن کسی است که خونش باطل است. طبق این ماده اگر کسی خونش باطل باشد کشتنش نه قصاص دارد و نه دیه، اما همانطوری که اشاره شد اثبات این امر کار بسیار مشکلی است و قاعدتا در محاکم نمیتوانند به افراد ثابت کنند.»
این حقوقدان در ادامه میگوید: «در بسیاری از این پروندهها معمولا چون اولیای دم مادر، خواهر یا برادر هستند ناگزیر به دلایل عاطفی از حق قصاص منصرف میشوند، مگر موارد نادری که از این حق استفاده میشود و مرتکب قتل را قصاص میکنند. نکته آخر اینکه هر پدری نگران وضعیت فرزندان خود است و برای اینکه فرزندش راه خلاف نرود، نظارت میکند و اینکه دختران در این پرونده پدر خود را به قتل رساندند جای تامل است مگر اینکه در ادعایشان صادق باشند و بتوانند از طریقی مطابق ماده ۱۶۰ قانون مجازات اسلامی ادعای خودشان را ثابت کنند. به هر حال خبر بسیار تاسفانگیز است و همانطور که بارها و بارها عنوان شده تا موجبات فراهم شدن جرم در جامعه از بین نرود، نباید خوشبین بود که جرايم کاهش پیدا کند.»