تصمیمات احساسی و عدم ثبات، تراکتور را به این روز انداخته است
آیا همه مربیانی که به تبریز رفتند، بد بودند؟
پاکو خمز، سرمربی تراکتور در جلسه صبح روز گذشته با مدیرعامل تراکتور درخواست جدایی از این باشگاه ارائه کرد؛ درخواستی که مالک باشگاه در پاسخ به آن اعلام رضایت کرد و درنهایت عصر دیروز خبر رسید مربی اسپانیایی تبریز را ترک خواهد کرد. به این ترتیب سریال بیثباتی در باشگاه پرطرفدار تبریزی ادامه خواهد داشت.
زنوزی در زمان مدیریتش در تراکتور نشان داده از پول خرج کردن ابایی ندارد حالا این پول بی بازگشت از کجا و چگونه تامین میشود موضوع قابل بحثي نیست. سوال اینجاست با این بریز و بپاشهای تمامنشدنی چه چیزی عاید تراکتور و هواداران این تیم شده است؟
تراکتور در چند سال گذشته شعبه دوم سرخابیها و سپاهان بوده و پای بازیکنان خارجی و مربیان گرانقیمتی هم به این تیم باز شد اما نتیجهاي برای آنها در بر نداشته است، چراکه در فوتبال حرفهای تصمیمات حرفهای گرفته میشود و ثبات در تمام سطوح از ارکان موفقیت یک تیم به حساب میآید، اما در تبریز با شعار عدهای از هواداران، مربی و بازیکن میروند و میآیند و هر سال هم تکرار این بیثباتی را شاهد هستیم.
یک الگوی ناموفق که فقط هزینه روی دست مالک میگذارد و عذاب و حسرت برای هواداران پرشور قرمزدوست است. جالب اینکه در چند سال گذشته تنها افتخار این تیم که قهرمانی در جام حذفی بود با ساکت الهامی به دست آمد و مربیان دیگر نتوانستند حتی این تیم را تا انتهای فصل در کورس قهرمانی نگه دارند!
تراکتور نیاز به تغییر نگرش دارد، آنها برای موفقیت پول و حمایت هواداران را دارند اما این کافی نیست. وقتش رسیده است که با یک بازنگری جامع تیم خوب تبریزی را یک تیم باثبات با تصمیماتی که پشتش نگاه منطقی است، ببینیم. تراکتوری که در تمام ایران طرفدار دارد و حق آنها نیست تا هر فصل با ناکامی مسابقات را به اتمام برسانند. همین دیروز که خبر جدایی خمز تایید شد بلافاصله لیستی از مربیان داخلی و خارجی برای هدایت این تیم از سوی رسانهها مطرح شد. آنچه باید توجه داشت این است که تجربه نشان داده مشکل مربیانی که وارد تبریز شدهاند، نیست، چراکه نمیتوان پذیرفت این همه مربی که در چند سال گذشته روی نیمکت تراکتور نشستند مربیان بدی بودهاند. آنچه مشکل دارد، همانطور که در بالا ذکر شد ساختارهای اشتباهی است که در این باشگاه شکل گرفته، بنابراین قبل از هر چیز نیاز است این ساختارها عوض شوند.