تناقض عجيب
در همين زمينه گفتار مقامات محترم قضايي بايد به كلي از ضابطان متفاوت باشد و قالب حقوقي آن چنان قوي باشد كه شائبهاي در فهم گفتار آنان ايجاد نشود. اصطلاح «امنيت رواني جامعه» نيز مفهومي جديد است كه به مفاهيم كشدار قبلي اضافه شده است.
اين برخوردها موجب ميشود كه افراد مستقل و زيادي كه حاضرند و يا عقيده دارند كه درباره فلسطين و اسراييل، حتي همسو با فهم همدلانه سياستهاي ايران مطلبي بنويسند، سكوت پيشه كنند، علت نيز روشن است. اگر پس از اين احضارها چيزي در اين زمينهها بنويسند، بهطور طبيعي بياثر خواهد بود زيرا خواننده به درستي گمان ميكند كه براي خروج از زير فشار قضايي اين را نوشته پس اثرگذار نخواهد بود. الآن ديدم كه فعال رسانهاي ديگري را هم احضار كردند كه اتفاقا در دفاع از مقابله با اسراييل بيش از بقيه مينويسد، ولي خوب اگر يك جايي حرف او را قبول ندارند، دليل نميشود كه فوري او را احضار كنند. اين موجب ميشود كه او نه تنها از نوشتن پرهيز كند، بلكه اعتبار نوشتههاي مستقل ديگران نيز زير سوال برود. چون همه خواهند گفت كه افراد وقتي ميتوانند چيزي بنويسند كه بهطور كامل در ذيل خط مشي رسمي باشد. اين يعني بياعتباري محض نظام رسانهاي، همان كه در سخنان مقام رهبري ديديم. خلاصه اينكه اين نوع اقدامات بيش از هر چيزي امنيت رواني جامعه را مخدوش ميكند. خود دانيد.