تينا جلالي
اگرچه گيشه بالاي سينماي ايران مايه خوشحالي است و نشان از توجه و جذب مخاطب دارد اما پرسش اينجاست كه چرا اين فروش فقط مختص چند فيلم است؟ پس بعضي فيلمها با داشتن كيفيت مطلوب چرا فروش ندارند؟ چرا بازگشت مالي بعضي فيلمها در اكران عمومي فاجعه و شكست مطلق است ؟
اگرچه تبليغ فيلمها در رسانههاي خارجي فارسيزبان، امر جديدي نيست و مربوط به امسال و پارسال نميشود، اما اين مهم از سال گذشته رويكرد جديدي دارد، به اين معني هر فيلمي كه تبليغ گسترده در شبكههاي ماهوارهاي داشته باشد فروش و گيشه بالايي هم به دست ميآورد. ببيند وقتي صحبت از تبليغ ميشود منظور يك بار و حتي ده بار نيست، به طرز مشمئزكنندهاي بيشتر از هزار بار فيلمها در شبكههاي ماهوارهاي تبليغ دارند و اين آگهيها از سر و روي شبكه جم ميبارد، دوستي ميگفت:
تبليغ فيلمها آنقدر زياد است كه اين وسط جم فرصت ميكند لابهلاي اين تبليغها سريالها و برنامههاي خودش را هم پخش كند.
البته هنوز هم وضع همينطور است؛ آگهيهاي فيلمهاي «تمساح خوني» و «بيبدن» و« سال گربه» به نوعي در امتداد و شبيه آگهيهاي فيلم فسيل و هتل و ... است .
اينكه شبكههاي ماهوارهاي براي فيلمهاي ايراني تبليغ ميكنند و جبران بي توجهي و بي اعتنايي صداوسيما را ميكنند بحث جداست، اما اهميت اين نوشتار آنجاست كه بدانيم براي تبليغات هزارباره فيلمها در شبكههاي جم چقدر هزينه ميشود؟
بيش از صد ميليارد تومان به شبكه ماهوارهاي جم تبليغ داده شده
سابق بر اين گفته ميشد شبكههاي ماهوارهاي براي تبليغ فيلمهاي سينماي ايران هزينهاي از سازندگان دريافت نميكنند اما بر اساس شنيدههاي موثق ما سال گذشته از سينماي ايران رقم بيش از صد ميليارد تومان به شبكه ماهوارهاي جم تبليغ داده شده و پخشكنندهها براي تبليغ و ديده شدن فيلمشان هزينههاي هنگفتي را پذيرفتهاند. به بياني ديگر براي دستيابي به گيشه بالاي سينماي ايران، يكونيم ميليون دلار ارز از كشور خارج شده است.
حالا اين پرسش به وجود ميآيد كه با توجه به اين پرداخت بالا به ماهوارهها، آيا سود اصلي از اكران فيلمهاي كمدي را سينماي ايران برده يا ماهوارهها؟
سريالهاي پلتفرمها كه از همان دقايق ابتدايي انتشار بلافاصله در ماهوارهها با زمانبندي كامل پخش ميشود، تبليغات فيلمهاي ايران كه به ماهوارهها داده ميشود.... آيا رواست كه سرمايههاي كشور اينگونه از كشور خارج شود؟
اگر به ماهوارهها تبليغ ندهيم
كجا براي فيلمها اطلاعرساني كنيم
محمد احمدي تهيه كننده سينما ميگويد: واقعيتش را بخواهيد با پخش تبليغ فيلمها از شبكههاي ماهوارهاي ما سينماگران هم موافق نيستيم، و بسيار مشتاقيم معرفي فيلمها در داخل كشور صورت گيرد چرا كه هم هزينههاي كمتري دارد و هم سرمايه در داخل صرف ميشود اما چه كنيم كه تنها جايي كه ميشود تبليغ كرد رسانههاي ماهوارهاي است.
او ادامه ميدهد: شما نگاه كنيد تلويزيون به جاي اينكه با سينماي ايران همياري داشته باشد به رقيب و دشمن تبديل شده و درها را به روي سينما بسته است، به ظاهر وقتي با ما صحبت ميكنند موافق همكاري هستند، اما در عمل با آنها به نتيجه نميرسيم و به فيلمسازان كمكي نميكنند، البته كه بيننده هم ندارند ولي واقعا براي تبليغ فيلمها با فيلمسازان همكاري نميكنند .
احمدي ميگويد: سال گذشته فيلم« ميان صخرهها» را بر پرده سينما داشتم و براي فيلم از صداوسيما تبليغ خواستم، آنها در جواب به من گفتند كه بر اساس سياستهاي صداوسيما، 15 ميليارد تومان اعتبار به فيلم شما تعلق ميگيرد كه وقتي محاسبه كرديم، اين مبلغ 12 تيزر بيشتر نميشد، در حاليكه بايد 350 تيزر به فيلمهاي اكران داده شود . اين تهيه كننده توضيح ميدهد: سياست دولت و حكومت اين است كه ما تبليغات به شبكه جم ندهيم و به پخش كنندهها و دفاتر پخش، نامه ميزنند كه نبايد فيلمهاي شما در شبكههاي ماهوارهاي تبليغ داشته باشد، خب اگر به ماهوارهها تبليغ ندهيم كجا براي فيلمها اطلاعرساني كنيم؟ مردم چگونه متوجه اكران فيلمهايمان بشوند؟
به توافق ميرسند اما عمل نميكنند
او درباره اينكه آيا خروج ارز از ايران و واگذاري بخش تبليغات به خارج از كشور در بلندمدت به فرهنگ و سينما كمك ميكند يا آسيب زننده است؟ ميگويد: همه ميدانيم كه چنين راهكاري براي ديده شدن فيلمهاي سينماي ايران درست نيست و معضل بزرگي است، نميشود جلوي فيلمسازان را گرفت كه شما به جم و يا فلان شبكه تبليغ ندهيد چون فيلمها بايد بازگشت مالي داشته باشند.
از طرفي صدا وسيما همكاري لازم را ندارد، بارها خودم شاهد بودم بين سازمان سينمايي و مسوولان تلويزيون براي همياري با سينما جلسه گذاشته شده و اتفاقا به توافق خوبي هم رسيدند و قول داده شده به هر فيلمي كه پروانه نمايش سازمان سينمايي دارد 400 تيزر داده شود اما باور كنيد حتي يكي از اين توافقها به مرحله اجرا نرسيد، و به فيلمسازان كمك نشد. ساده بگويم همكاري نميكنند.
هيچ ارادهاي براي حل مشكلات
سينما وجود ندارد
اين تهيه كننده سينما در بخش ديگري از صحبتش به صراحت ميگويد كه هيچ ارادهاي براي اينكه از سينماي ايران حمايت شود وجود ندارد، گفت: سال گذشته دبير كارگروه مبارزه با سرقت و قاچاق فيلمهاي سينمايي در شوراي عالي تهيه كنندگان بودم و از نزديك در جريان امور هستم، ميدانم كه هيچ ارادهاي براي حل مشكلات سينما وجود ندارد، به عنوان مثال سال گذشته از چند كانال ماهوارهاي عكس گرفتم و براي مسوولان مربوطه فرستادم و از آنها خواستم كه اين كانالهاي ماهوارهاي كه بدون اجازه فيلمهاي ايراني را پخش ميكنند را مسدود كنند، باور كنيد انگار نه انگار . به آنها گفتم تمام اين شبكههاي ماهوارهاي كه فيلمهاي ايراني را تبليغ ميكنند شماره تلفن دارند، از آنها خواستم كه اين تلفنها را مسدود كنيد چرا كه با مسدود كردن شماره تلفنهاي آنها، شريانهاي اقتصادي آنها را مسدود ميكنيد و آنها نابود ميشوند ولي متاسفانه در جواب من، هيچ اقدامي صورت نگرفت و قدم از قدم بر نداشتند.
فكر ميكنم از خداشان هم هست
او ميگويد: آنقدر موضوع برايشان بي اهميت است كه نه تنها دغدغه آنها نيست كه فكر ميكنم از خداشان هم هست كه مردم سرگرم باشند و كاري به آنها نداشته باشند .
احمدي در پاسخ به اينكه محصولات پلتفرمها را بلافاصله كانالهاي ماهوارهاي پخش ميكنند و از طرفي تبليغات فيلمها را هم ميگيرند و چنين برنامهريزي به نظر ميآيد براي سينماي ايران در دراز مدت خطرناك باشد، ميگويد: وقتي در داخل از فيلمسازان حمايت نميشوند واز طرفي راهي براي معرفي فيلمشان ندارند همين مسير ادامه داده ميشود و قطعا هم همه ميدانيم مسير سالم و درستي نيست.
ماجراي غمانگيزي است
ساسان سالور تهيه كننده سينما، با اشاره به اينكه ماجراي تبليغ فيلمها در شبكههاي ماهوارهاي از هر سو بنگريم غمانگيز است ميگويد: وقتي صداوسيما عملا راههاي تبليغ را بر فيلمهاي سينماي ايران بسته و امكان معرفي به آثار فيلمسازان را نميدهند چاره چيست؟ بخش خصوصي براي بازگشت مالي چه كند؟
در حال حاضر
شبكههاي ماهوارهاي خدايي ميكنند
او ميگويد: شما فكر ميكنيد مديران از روند تبليغات فيلمها خبر ندارند؟ اصلا بيايید در نظر بگيريم صداوسيما با تمام تخفيفات، تبليغات گسترده به فيلمهاي روي پرده بدهد، مگر كسي اين روزها تلويزيون نگاه ميكند؟
سالور ميگويد: متاسفانه بايد اذعان داشت كه شبكههاي ماهوارهاي در حال حاضر به واسطه تبليغ فيلمهاي سينمايي ايران خدايي ميكنند و فيلمها سريالهاي خود را لابه لاي تبليغات فيلمهاي داخل پخش ميكنند و از اين مسير كسب درآمد كرده و ميليونها ارز از كشور خارج ميشود و دست همه هم بسته است و كسي چيزي نميگويد؛ چرا كه چرخ سينما ميچرخد و رونق به سينما برگشته ولي به صورت منطقي اگر نگاه كنيم اين مسير درست نيست و سرمايهها بايد در داخل كشور خرج شود.
تيرز به تلويزيون بدهيم قرار است
چه كسي را جذب كند ؟
اين تهيه كننده در بخش ديگري از صحبت خود توضيح ميدهد: اگر صداوسيما از سينما حمايت ميكرد و از طرفي مخاطب داشت وضع امروز را شاهد نبوديم، از يادمان نرفته كه روزگاري چگونه سريالهاي تلويزيون خيابانها را خلوت ميكرد !
آيا به نظر شما الان كسي سريالهاي تلويزيون را نگاه ميكند؟ خب تيرز به تلويزيون بدهيم قرار است چه كسي را جذب كند ؟ كدام سريال و برنامهشان اهميت و كيفيت دارد كه تيزر معرفي فيلم را به آنها بدهيم.
يك تيزر سينمايي در برنامه نود
از صد تيزر در شبكه جم تاثيرگذارتر بود
سالور با بيان اينكه وقتي برنامههاي پرمخاطبي همچون نود در اوج تعطيل ميشود وقتي مهران مديري و رضا عطاران در صداوسيما نيستند نتيجه مشخص است، ميگويد: به جرات و با اطمينان ميگويم يك تيزر سينمايي در برنامه نود عادل فردوسي پور از صد تا تيزر در شبكه جم تاثيرگذارتر بود، حيف كه اين برنامه را از دست داديم، يادم ميآيد آن زمانها كه اين برنامه پخش ميشد هم گرانترين تبليغات دراين برنامه به قابلمه و غذاهاي خوراكي اختصاص داشت و تبليغ فيلمها آن هم ارگاني به صورت زيرنويس در برنامه نود پخش ميشد.
اين تهيه كننده با اشاره به اينكه پيشنهاد من براي حل اين مشكل به صورت كلان است، ميگويد: به نظر من بايد قانون كپي رايت در كشورمان را رسمي كنيم و در وهله بعد، بعد از رسمي شدن قانون كپيرايت، قبل از همه هم حكومت و دولت بايد اين قانون را رعايت كنند، كشوري هستيم كه دم از قانون ميزنيم ولي متاسفانه به هيچ عنوان قانون را رعايت نميكنيم.
من به عنوان تهيه كننده « سه كام حبس » اعلام ميكنم كه قانوني فيلم ساختم، و اگر قانون كپيرايت در كشورمان وجود داشت و از من حمايت ميكرد قطعا در اكران آنلاين هم فيلمم قانوني نمايش داده ميشد و حتي از نمايش فيلمم در شبكههاي ماهوارهاي به عنوان حق ماليكت، كسب درآمد ميكردم.
او ميگويد:
متاسفانه سيستم مديريت ما به گونهاي است كه هر چهار سال مديراني ميآيند و ريلگذاري ميكنند و ميروند و سياستها نتيجهاي در برندارد، در حال حاضر هم سياستها بر توليد فيلمهاي كمدي است و سر فيلمهاي اجتماعي فرهنگي را ميبرند. چه ميتوان گفت!