پرویز داوودی از دکترای اقتصاد در امریکا تا نزدیکی به جریان احمدینژاد
درگذشت اقتصاددان معاون اول
پرویز داوودی، معاون اول دولت نهم در زمان ریاست جمهوری محمود احمدینژاد و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام جمهوری اسلامی ایران در ۷۱ سالگی درگذشت. داوودی متولد ۱۳۳۱ در تهران تحصیلات عالی خود را در سال ۱۳۵۹ در مقطع دکترای رشته اقتصاد دانشگاه ایالتی آیووا گذراند و تا قبل از مرگ، عضو هیات علمی و استاد دانشگاه شهید بهشتی تهران بود. او در سال ۱۳۷۲ در دولت اکبر هاشمیرفسنجانی، معاونت اقتصادی وزارت امور اقتصادی و دارایی را برعهده داشت و در فاصله سالهای ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۳ نیز معاون اقتصادی قوه قضايیه بود. داوودی در دولت نهم به عنوان معاون اول ريیسجمهور (محمود احمدینژاد) فعالیت کرد و در دوره دوم دولت محمود احمدینژاد نیز رياست مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری ایران را برعهده داشت. البته گروهی از اقتصاددانان منتقد دولت احمدینژاد معتقدند که مواضع داوودی در سالهای اولیه به قدرت رسیدن احمدینژاد، با خط متعارف و جریان اصلی علم اقتصاد فاصله زیادی داشت. داوودی در سال ۱۳۵۹ مدرک دکترای اقتصاد خود را از دانشگاه ایالتی آیووا دریافت کرد. آنطور که بالاتر هم آمد، برخی شاگردانش نیز بر این باور هستند که حتی آنچه او در دانشگاه به آنها تدریس کرد با آنچه در عرصه عمومی گفت و پیش برد، تفاوت داشت. همین دست صحبتها و پیگیریهای بیرون دانشگاهی بود که باعث شد از او به عنوان تئوریسین قرضالحسنه شدن بانکها یاد شود ، طرحی که به عنوان انقلاب بانکی احمدینژاد توصیف شد. او همچنین در شهریور سال ۱۳۹۵، FATF را از کاپیتولاسیون بدتر دانسته بود، موضعی که خلاف جهت نظر اقتصاددانهای متعارف بود: «موضوعی که در FATF مطرح و بسیار هم خطرناک است، بررسی گردش مالی نهاد و موسسات مهم و حساس کشور است که در صورت پذیرفتن آن باید تمامی اطلاعات مالی و گردش کاری آنها را به این نهاد بینالمللی که از سوی امریکا مدیریت و اعمالنفوذ میشود، ارايه داد که در واقع اقدامی بسیار خطرناک برای امنیت کشور است... FATF یک بهانه برای اعمال جاسوسی است که از این رو از کاپیتولاسیون بسیار بدتر است.»
پرویز خسروشاهی، اقتصاددان ایرانی، بعد از انتشار خبر فوت داوودی در حساب خود در ایکس نوشت: «دکتر پرویز داوودی که استادی مسلط در حوزه اقتصاد خرد بود به رحمت خدا رفت. روحش شاد! دو ترم دانشجوی ایشان در میانههای ۱۳۷۰ با کلاسهایی که تا پاسی از شب ادامه مییافت، بودم. البته من و بسیاری دیگر از دانشجویانش که میشناسم از شنیدن دیدگاه او از مقطع پیوستن به دولت نهم متعحب بودیم.» خسروشاهی در توضیحاتی پیرامون داوودی نوشت که در سال تحصیلی ۱۳۷5-۱۳۷4 دانشجوی مرحوم داوودی بود و آن زمان هیچ مطلبی در خصوص دفاع از «تثبیت نرخ ارز و نظایر آن» از استاد خود نشنید. حتی خسروشاهی اضافه کرد که آن زمان «به نظر نمیرسید که [پرویز داوودی] با دیدگاههای مرحوم نوربخش یا مبانی علم اقتصاد متعارف زاویه داشته باشند». این اقتصاددان، در ادامه به نمونهای در خصوص نگاه پرویز داوودی اشاره کرد: «به عنوان مثال چیزی که من خودم از ایشان درباره بحران ارزی ۱۳۷۴ شنیدم، این بود که میگفتند وزارتخانهها و شرکتها بدون ملاحظه و پیشبینی درست، به ایجاد تعهدات ارزی مبادرت کردند و بحران ارزی ۱۳۷۴ را موجب شدند.» آنطور که در این توضیحات آمده است اینطور نبود که آن زمان همه اساتید اقتصاد با مبانی علم اقتصاد متعارف همسو باشند. برای نمونه در همان دانشگاه شنیده میشد که افرادی چون «آقای شرافت (ريیس وقت دانشگده اقتصاد) و آقای محمدخان (وزیر وقت اقتصاد) و تعدادی دیگر، مخالف سیاستهای مرحوم نوربخش هستند».