تاثیر تجربه جنگ با عراق در مواجهه نظامی با اسرايیل
با این وجود، نظام رسانهای و تبلیغاتی، همانند تجربه جنگ با عراق، بیشتر بر مفهوم «تحقیر دشمن» به جای تاثیر درگیریها بر «معادلات استراتژیک» برای آینده، تمرکز میکند، به همین دلیل شناخت موقعیتها و تحلیل شرایط، با ابهام همراه شده و از قابلیت ترسیم چشمانداز آینده و گفتمانسازی برای افزایش تحملپذیری جنگ، برخوردار نیست.
5) در تعریف کلاسیک از مفهوم جنگ با استفاده از قدرت نظامی؛ تهدید به حمله به نقطه ثقل دشمن با هدف بازدارندگی و یا تسلیم دشمن، مورد تاکید قرار میگیرد. در حالی که در تجربه جنگ با عراق، به دلیل اشغال بخشهایی از سرزمین ایران و ضرورت آزادسازی آن و سپس ادامه جنگ در خاک عراق با تاکید بر تصرف یک منطقه استراتژیک برای پایان دادن به جنگ، بیشتر بر مفهوم سقوط صدام به عنوان هدف سیاسی با انجام عملیات نظامی و تصرف زمین، تاکید شده است. با این توضیح، بر اساس مفاهیم تجربه جنگ با عراق، برای ترسیم موقعیتها و گفتمانسازی درباره پیروزی و شکست، نمیتوان ماهیت و دامنه مواجهه نظامی با اسرايیل و چگونگی تداوم درگیریها را به دلیل نداشتن مرز مشترک، صورتبندی کرد.
6) ارزیابی نتیجه موقعیتها و پیشبینی وضعیت آینده برای خاتمه درگیریها از طریق بررسی وقایع و نتایج، کافی نیست، بلکه باید با نظر به اهداف و توان نظامی، موقعیتها را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. هم اکنون در محافل آکادمیک و متاثر از آن، در رسانهها، از مفهوم بازدارندگی استفاده میشود، در حالی که استفاده از این مفهوم براساس تجربه جنگ با عراق، هیچگونه پیشینه روشنی برای بازبینی و بهره برداری ندارد.
7) هر چند روش به کارگیری قدرت نظامی با اهداف نسبت دارد، ولی برای صورتبندی و پیشبینی نمیتوان از مفهوم جنگ «محدود یا گسترده» استفاده کرد، زیرا دامنه اقدام نظامی، تابع مفهوم اقدام «قوی و یا ضعیف» است که در نسبت با حمله به نقاط ثقل و استراتژیک تعریف میشود. به همین دلیل اظهارات یکی از اعضای کابینه جنگی اسرايیل با اطلاق کلمه «ضعیف» که به «بیخاصیت» هم ترجمه شده، بازتاب گستردهای برای ارزیابی حمله نظامی اسرايیل به پایگاه ارتش در اصفهان، در محیط داخلی اسرايیل داشته است.
با این توضیح، رویکرد و روش مواجهه با تجربه جنگ ایران و عراق برای استفاده در تبیین چگونگی مواجهه نظامی با اسرايیل و صورتبندی تحولات آن، از مشخصههای لازم برای فهم از ماهیت جنگ، به عنوان یک امر استراتژیک، همچنین ارزیابی الزامات و پیشبینی روندها و نتایج آن، برخوردار نیست. ملاحظه یاد شده ناظر بر این مساله است که اگر این موضوع مورد بازبینی قرار نگیرد، تجربه جنگ با عراق، به عملکرد تاریخی و مناقشهآمیز در گذشته محدود شده و برای مواجهه با تهدیدات و جنگ آینده، قابل بهرهبرداری نخواهد بود. در حالی که تجربه جنگ، مهمترین میراث ملی و راهبردی برای تامین امنیت ملی در آینده است.