دكترمحمد مهدی رحمتي، جامعهشناس فعال درحوزه ورزش در گفتوگو با «اعتماد»:
ممنوعیت ورود زنان به استادیوم پاک کردن صورت مساله است
جلوگیری از حضور زنان در ورزشگاه از منظر بین اللملی شدنی نیست
روزبه دلاور
به گزارش «اعتماد» در بازي پرسپوليس و سپاهان حواشي روي سكوهاي آزادي رخ داد كه منجر به محروميت حضور زنان در برخي از استاديومها شد. بنابر گزارشي كه قبلا در «اعتماد» به آن پرداختيم به نظر ميرسد پروژه ممانعت از حضور زنان در استاديومها كليد خورده است! اتفاقي كه چنانچه پررنگتر شود، ميتواند منجر به بروز ناهنجاريهاي اجتماعي شود و البته محروميت و جريمههاي سنگين براي فوتبال ما را به ارمغان بياورد!
در همين خصوص با دكتر محمدمهدي رحمتي جامعهشناس در حوزه ورزش تماس گرفتيم. رحمتي در خصوص دلايل تنشهاي چند وقت اخير روي سكوها به خبرنگار «اعتماد» گفت: از چند منظر ميشود به اين قضيه نگاه كرد: يكي از منظر دروني كه منظور همان ميدان ورزش است، يعني در ورزش ما چه وضعيتي وجود دارد كه منجر به بروز اين اتفاقات ميشود و يكي هم از منظر بيروني. يعني ميدان ورزش را يكي از ميدانهايي در نظر بگيريم آن هم در تعامل و كنش متقابل با ساير ميدانهاي اجتماعي. واقعيت اين است كه براي بار اول نيست كه در ميدان ورزش ما چنين رفتاري رخ ميدهد و سابقه داشته. حالا كاري به اين ندارم كه يك موقع شديدتر و يك موقع هم ممكن است به اقتضاي فضاي ورزش خيلي شدت نداشته باشد اما هميشه بوده است. در يكي، دو هفته اخير كه منجر به ايجاد محدوديت براي حضور بانوان در ورزشگاهها شد، تصور ميكنم علاوه بر ميدان دروني ورزش كه هميشه بوده اين بار تعاملش با ميدانهاي ديگر بهويژه سياست و قدرت بود كه سبب چنين تصميمگيريهايي شد.
وی ادامه داد: ما اگر به شرايط فعلي كشورمان نگاه كنيم، مشاهده ميكنيم كه يكسري اتفاقاتي در جامعه در حال رخ دادن است و تعرضاتي وجود دارد و بخشهايي از جامعه تلاش ميكنند با استفاده از عدم پوشش مناسب از نظر ساختار رسمي كه همان حجاب است به نوعي مقاومت و اعتراض و نارضايتي خودشان را در قبال سيستم حاكم بر جامعه نشان بدهند. تصور من اين است كه بدنه قدرت ما به جاي اينكه با برنامهريزي مناسب با آن برخورد كند مدام در حال افزايش اين چالش است. يعني در حال تشديد تقابل با جامعه است حالا از طريق طرحهايي كه همه ميدانيم در حال اجرا هست و از طريق برخوردهايي كه بعضا در شهرها صورت ميگيرد و از طريق قوانين و مقرارتي كه در جاهاي مختلف عمدتا با تاكيد بر زنان و دختران صورت ميگيرد. ما از اين مسيرها شاهد اين تقابل هستيم. از منظر جامعه شناسي امثال بنده و همكاران من اين بحث را مطرح كردند كه چنين برخوردهايي هم به لحاظ تاكتيكي و هم به لحاظ استراتژيك نميتواند آن هدف حاكم را برآورده كند و منجر به كاهش سرمايه اجتماعي و كاهش اعتماد عمومي و افزايش تنشها بين حاكميت و جامعه ميشود.
دكتر رحمتي افزود: در اين تنشها وقتي منطقي نگاه كنيم به نظر ميرسد دامنهاش به ورزشگاهها همكشيده شده است. به نوعي حاكميت ميخواهد از طريق اعمال قدرت خودش اين پيام را به جامعه برساند كه در هر جايي كه مديريت دست ما باشد و در صورتي كه متناسب با هنجارهاي ما برخورد نشود به شكلهاي مختلف نسبت به آن واكنش نشان ميدهيم و محدوديت ايجاد ميكنيم. اين هم تبعاتي دارد اما اجازه بدهيد فعلا قصاص قبل از جنايت نكنيم! چند سال پيش به اتفاق يكي از همكاران در يك كار پژوهشي پيشبيني اين را كرديم كه در آينده نه چندان دور ورزش ما ناچار خواهد بود كه تن به پذيرش حضور هواداران خانم در ورزشگاهها را بدهد، اين اتفاق هم افتاد. من فكر ميكنم يك بخشي كه به ميدان ورزش مربوط ميشود پنهان كردن ضعفها است كه مديريت حاكم بر ورزش ما از آن رنج ميبرد. يعني امكان برنامهريزي مناسب و امكان الگوسازي مناسب فرهنگي ندارند. بدنه ورزش يعني از وزارت ورزش شروع كنيد تا تيمها و ورزشكاران. نكته طنز قضيه اينكه در همه موارد شما صفت فرهنگ و فرهنگي را ميبينيد كه به كرات برده ميشود اما در عمل ميبينيد كمترين توجه عملي در خصوص فرهنگ بهويژه افرادي كه در ورزشگاهها حضور پيدا ميكنند، ديده نميشود. اين ضعف و كاستيها كه در ميدان ورزش ما وجود دارد بهعلاوه آن عامل بيروني كه خدمتتان گفتم - يعني اينكه سيستم به دنبال اين است كه قدرت هِژِموني خودش را بر جامعه اعمال كند - دست به دست هم دادند و متاسفانه دودش به چشم علاقهمندان به خصوص علاقهمندان زن كه دوست دارند در ورزشگاه حضور پيدا كنند، رفته است.
جامعهشناس حوزه ورزشي كشورمان درباره ممنوعيت احتمالي حضور زنان در استاديومها و اينكه چه پيامدها و آسيبهاي اجتماعي براي فوتبال ما خواهد داشت، توضيح داد: اينكه خانمها را از حضور در استاديومها منع كنند پاك كردن صورت مساله است. چند وقت قبل در يك رسانه ديگر در بخش فراتري صحبت ميكرديم و آن محروم كردن كل تماشاگران بود. شما ديديد كه كميته انضباطي براي محروم كردن تعدادي تماشاگر، يك تيم را به صورت كامل از حضور هوادارانش در يك يا چند بازي محروم كرد. اينها همه پاك كردن صورت مساله است. هميشه گفتم اينها ميتواند يك مكانيزم باشد اما راهحل نيست. يك آمار در رسانهها ديدم كه تعداد بازيهاي قبل توجهي در چند سال اخير بدون تماشاگر برگزار شده. تماشاگران به لحاظ اجتماعي، فرهنگي و حتي سياسي جزو سرمايههاي ورزش هستند و اين رويه تبديل فرصت به تهديد است كه شما به تماشاگران اجازه ندهيد به ورزشگاه بيايند. ميتوانم مصداقي بگويم اين باعث افزايش تنشها بين هواداراني كه تمايل به حضور در استاديوم دارند با بدنه ورزش ما ميشود .
دكتر رحمتي ادامه داد: نمونه جزیي بگويم؛ بحث حضور رونالدو در ايران بود، حالا يك بخشي از هواداران رفتاري انجام دادند كه از نظر من خيلي هم رفتار ناهنجاري نبود اما كمترين كسي به اين مساله پرداخت كه يكي از عاملهاي مهم بروز آن رفتار محروميت تماشاگران از حضور در ورزشگاه به خاطر آن اتفاقي بود كه باشگاه پرسپوليس چند سال قبل در هندوستان رقم زده بود. يك ورزشكار محبوب و معروف، قرار است بيايد و يكي از انگيزههاي مهم حضور هواداران در ورزشگاهها مشاهده و ارتباط مستقيم چهره به چهره با ورزشكاران مورد علاقهشان است. وقتي از ديدن آن محروم شوند احتمالا شاهد بروز رفتارهاي تهاجمي يا پرخاشگرانه باشيم. اگر آن طرفداران اين امكان را داشتند كه در ورزشگاه حضور پيدا كنند تا آن علاقه و شور خودشان را در ورزشگاه نشان بدهند، مطمئن باشيد آن ازدحام در مسير و هتل محل اقامت رونالدو و فرودگاه رخ نميداد. چون هوادار ميدانست فردا بازي برگزار ميشود و ميتواند در ورزشگاه حضور پيدا كند و رونالدو را از نزديك ببيند.
ايشان تصريح كرد: البته باز هم بگويم اين همه عامل نبود. اما عامل مهمي بود كه به آن خيلي پرداخته نشد. درباره سوال شما بگويم، ما چنين امكاني را در درازمدت نداريم. ما پذيرفتهايم در چارچوب قواعد بينالمللي فعاليت كنيم. هدف نهايي حضور در مسابقات بينالمللي و در رأس آن جامجهاني است. فيفا مجبور هست بر حسن اجرا و انجام قواعد خودش نظارت و مديريت دقيق داشته باشد. خاطرتان كه هست چند سال قبل فانباستن و اينفانتينو به ايران آمدند چون هدفشان اين بود كه صرفا به گزارشها اكتفا نكنند و با رييسجمهور ديدار داشتند و پيام را منتقل كردند كه اگر شرايط را براي حضور زنان در ورزشگاهها فراهم نكنيد امكان فعاليت مناسب در رقابتهاي بين المللي دچار چالش ميشود و با مشكل مواجه ميشويد و جريمه و حتي ممكن است با محروميت مواجه بشويد. مگر اينكه ما اصلا نخواهيم ارتباطي داشته باشيم كه بعيد ميدانم. در هيچ زماني چنين تصميمي در بين كارگزاران ورزشي ما نبوده كه نميخواهيم ارتباط داشته باشيم. اتفاقا هم تجربه نشان داده و هدف كارگزاران حاكميت اين هست كه از ورزش هم بتوانيم به عنوان ابزاري براي ترويج ارزشها و معرفي و شناسايي فرهنگ خودمان در جهان استفاده مناسب كنيم. اينكه نقض غرض ورزش ميشود كه شما بخواهيد يك سياستي را در كشورتان اجرا كنيد كه خلاف مقررات و آييننامهها است و مانع حضور خانمها در ورزشگاه شويد.
دكتر رحمتي تاكيد كرد: از منظر بينالمللي چنين كاري شدني نيست و از نظر فرهنگي و اجتماعي هم شك نكنيد باعث افزايش تنشها حتي بيش از گذشته ميشود چون همين باز شدن در ورزشگاهها براي حضور نصف و نيمه بانوان باعث شده كه اين مطالبه به صورت نصف و نيمه تقريبا جا بيفتد. حالا اين به عنوان حق از جامعه زنان تقريبا به رسميت شناخته شده، به خاطر چند اتفاق كه قبلا هم سابقه داشته در فضاي ورزشگاه ممكن است از واژهها و كنش پرخاشگرانه و ناهنجارانه استفاده شود. بياييد براي آن كنش يك برنامهريزي را انجام بدهيد. شما حركت زيباي بازيكنان ختافه در روز مادر را ديديد؛ ما متناسب با ارزشها و الگوهاي خودمان ميتوانيم اقدامات بسياري زيادي در جهت الگو سازي فرهنگ نه فقط در ميدان ورزش بلكه ساير ميدانهاي اجتماعي انجام بدهيم كه در بطن جامعه هم رسوخ كند.
وي در پايانصحبتهايش گفت: براي ترويج حجاب راهش ماشين ون و بگير و ببند و جريمه نيست. در كل تاريخ بشر نميتوانيد جايي را پيدا كنيد كه يك مقوله فرهنگي و اجتماعي از طريق صرفا اين راهبردها به جايي رسيده شده باشد. اين ميتواند يك ساز و كار باشد. مثل راهنمايي رانندگي كه آنجا هم نميشود همه جرايم را برای راننده متخلف بگذاريد. در كنار جريمه بايد يك جاده مناسب تهيه كنيد و الگوسازي مناسبي براي انجام اين كنش انجام بدهيد. جمعبندي نهايي اينكه اين اقدامات نهتنها راهحل نيستند بلكه خودشان باعث افزايش تنش ميشوند براي كارگزاران و تصميم گيرندگان.