«اهميتي ندارد وقتي به جايي وارد مي‌شويد، مردم درباره شما چه مي‌گويند؛ مهم اين است زماني كه آنجا را ترك مي‌كنيد، نظرشان درباره شما چه خواهد بود.» حدود ۹ سال قبل بود كه يورگن كلوپ اين جملات را به زبان آورد و سرمربي ليورپول شد و حالا ماجراي او و بندرنشين‌ها به پايان خود رسيده است.
سرمربي ۵۶ ساله قرمزها انقلاب بزرگي در ليورپول ايجاد كرد و اين تيم را مجددا به يك تيم مدعي در فوتبال انگليس و اروپا تبديل كرد. آنها در كنار هم 8 جام قهرماني تصاحب كردند كه مهم‌ترين آن فتح ليگ برتر پس از ۳۰ سال و همچنين كسب ششمين عنوان قهرماني ليگ قهرمانان اروپا بود.
پسر خوب به جاي آقاي معمولي
حالا اما فصل جدايي از راه رسيده و قرار است سكان هدايت ليورپول در اختيار يك سرمربي ۴۵ ساله هلندي به نام آرنه اسلات قرار بگيرد. از اين به بعد بناست به جاي «آقاي معمولي» شاهد حضور «پسر خوب» در كنفرانس‌هاي مطبوعاتي با برچسب سرمربي ليورپول باشيم. اما آرنه اسلات كيست؟
آرنه هم مثل كلوپ بازيكن بزرگي نبود
همانند يورگن كلوپ فوتباليست بزرگي نبود. حدود ۱۸ سال در سطح اول فوتبال هلند بازي كرد و هيچ وقت كشورش را ترك نكرد. براي اولين بار در سن ۱۷ سالگي در پست هافبك تهاجمي با لباس زووله در ميادين حاضر شد. مصدوميت‌هاي متعددش اجازه نداد تا فرصت خودنمايي چنداني پيدا كند اما سرانجام در سال ۲۰۰۲ در كنار هم‌تيمي‌هايش اتفاق بزرگي را خلق كردند و پس از چندين سال به سطح اول فوتبال هلند رسيدند. آرنه مورد توجه «NAC بِرِدا» قرار گرفت و به عضويت اين تيم در آمد. همكاري با هنك تن كيت، عاقبت خوبي داشت و آنها صاحب رتبه چهارم ليگ هلند (ارديويزه) شدند. اسپارتا روتردام مقصد بعدي اسلات بود و در سال ۲۰۰۹ مجددا زووله براي بازگشت به سطح اول دست به دامن يار قديمي‌اش شد. آنها در سال ۲۰۱۲ به هدف خود رسيدند ولي سال بعد قرار بود دوران بازيگري سرمربي جديد ليورپول به نقطه پاياني برسد. آرنه اسلات در سن ۳۴ سالگي كفش‌هايش را آويخت. بازيكني كه آرزوي پوشيدن پيراهن نارنجي تيم ملي كشورش بر دلش ماند. بازيكني كه در پست شماره ۱۰ بازي مي‌كرد، هوش بالايي داشت و ميدان ديدش در درون زمين مناسب بود اما فيزيك ضعيف و سرعت پايينش، مانع از رخ دادن اتفاقات بهتر برايش شد. با اين وجود ماجراي اصلي او در راه بود.
اسلات از زمان بازيگري، مربي بود!
«اواخر دوران بازي‌اش تغيير كرده بود؛ مدام با مربيان صحبت مي‌كرد. سوالاتي درباره تركيب داشت و نكاتي را به آنها پيشنهاد مي‌داد. درون زمين بازيكنان را راهنمايي مي‌كرد و نشانه‌هاي مربيگري در او ديده مي‌شد.» «هيچ‌گاه نديدم از كوره در برود. حتي يك بار نشنيدم واژه «لعنتي» از دهان او خارج شود. خودكنترلي‌اش حيرت‌انگيز بود و اين از مهم‌ترين خصوصيات يك مربي خوب به حساب مي‌آيد.»
اينها بخشي از اظهارنظرهاي دو هم‌تيمي اسبق آرنه اسلات در زووله و بردا بود كه نشان مي‌دهد او از خيلي وقت پيش، تمايل و علاقه‌اش به مربيگري را نشان داده بود. به همين خاطر از سال ۲۰۱۳ و فورا پس از پايان دوران بازيگري، در قامت مربي آكادمي فعاليتش در زووله را استارت زد.
تاريخ‌سازي با كامبور، همكاري با جهانبخش و سرانجام فاينورد
سال ۲۰۱۶ به عنوان دستيار سرمربي، راهي باشگاه كامبور شد. حدود يك سال بعد و به دليل نتايج ضعيف سرمربی بركنار شد و اسلات به همراه «سيمكه هولشوف» سرمربيان جديد تيم شدند. اين زوج تاثير شگرفي روي تيم گذاشتند و آنها را از رتبه چهاردهم به رده سوم رساندند ولي در پلي‌آف شكست خوردند و به ارديويزه صعود نكردند. با اين حال شاهد اتفاقي تاريخي بوديم. كامبور براي اولين بار تا مرحله نيمه‌نهايي جام حذفي پيشروي كرد و در اين مسير رويايي، آژاكس را حذف كردند. باخت به آلكمار در ضربات پنالتي، پايان ماجراجويي اين تيم بود.
كامبور به آلكمار باخت اما يان فن‌دن‌بروم، سرمربي تيم فاتح، دستيار جديد خود را شناخت. كسي كه قرار بود مهندسي تمرينات را به عهده بگيرد. اسلات و فن‌دن‌بروم تبديل به دو رفيق صميمي شدند و زوج آنها، آلكمار را تبديل به تيمي مدعي كرد. تيمي كه عليرضا جهانبخش در آن آقاي گل شد. علي‌جِي، همان زمان طي مصاحبه‌اي گفته بود كه اسلات، نقشي محوري در موفقيت تيم دارد و در آينده‌اي نزديك جهان از او بيشتر خواهد شنيد.
پس از جدايي فن‌دن‌بروم، ارتقاي پست شامل حال آرنه شد و او به عنوان سرمربي جديد آلكمار كارش را ادامه داد. در 8 هفته نخست ۱۹ امتياز به دست آورد و شروعي تاريخي را رقم زد. شروعي كه با يك ترمز غيرمترقبه همراه شد. شيوع ويروس كرونا باعث شد مسابقات نيمه‌تمام بماند و آلكمار در رقابتي تنگاتنگ با آژاكس در جايگاه دوم بايستد.
در ادامه اوضاع بدتر پيش رفت و اسلات به دليل مذاكره پنهاني با فاينورد، در سال ۲۰۲۰ از باشگاه آلكمار اخراج شد.
انقلاب زيبا در فاينورد و كسب ۲ جام داخلي
اسلات در سال ۲۰۲۱ هدايت تيمي را قبول كرد كه به معناي واقعي كلمه بيمار بود. فاينورد عمق تركيب خوبي نداشت، «استيون برخوايس» به عنوان ستاره اصلي تيم جدا شده بود، اوضاع مالي باشگاه در بدترين وضعيت قرار داشت و تيم جايي در جمع مدعيان نداشت. آرنه اما دست به كار بزرگي زد؛ طي سه فصل، تيم جديدي ساخت كه روحيه بالايي داشت و اهداف بزرگي در سر مي‌پروراند. آنها در سال اول به فينال ليگ كنفرانس صعود كردند و فصل بعد نوبت به قهرماني در ليگ پس از ۶ سال بود. امسال نيز فاينورد اسلات، جشن قهرماني در جام حذفي را برپا كرد. البته عملكرد آنها در ليگ قهرمانان اروپا و سپس ليگ اروپا جالب نبود و خيلي زود حذف شدند.
و اكنون ليورپول. يورگن كلوپ درباره‌اش گفت: «چيزهاي خوبي درباره‌اش شنيده‌ام و به نظرم پسر خوبي است.» اسلات، از شيفتگان پپ گوارديولا به حساب مي‌آيد و طي گفت‌وگويي اعلام كرده بود، پپ و مسي تنها كساني هستند كه طي دو دهه اخير دنبال‌كنندگان خود را نااميد نكرده و استاندارد بالاي خود را حفظ کرده‌اند. اين سرمربي هلندي در ادامه راجع به كلوپ هم صحبت كرده و او را ديگر سرمربي بزرگ دنياي فوتبال معرفي كرده است. آرنه شباهت‌هاي جالبي به گوارديولا و يورگن کلوب دارد. او همانند سرمربي اسپانيايي سيتي، پادشاه محل تمرين است و تمام كارها توسط او انجام مي‌شود. تيم‌هايش علاقه به فوتبال تهاجمي و مالكانه دارند. از طرفي اسلات به طرز قابل توجهي مثل كلوپ، علاقه‌مند پِرِس شديد، از بالاست و به‌سان سرمربي آلماني، خوش‌صحبت است و رابطه خوبي با رسانه‌ها دارد.
آرنه اسلات، ليورپول و چند ابهام
اگر اتفاق خاصي رخ ندهد آرنه اسلات به زودي رسما سرمربي جديد ليورپول خواهد شد. همان‌طور كه مشاهده كرديد گذشته اين سرمربي هلندي نشان مي‌دهد توانايي رقم زدن اتفاقات بزرگي دارد اما ابهامات و سوالات زيادي حول و حوش او وجود دارد كه گذشت زمان به آنها پاسخ مي‌دهد. مثلا اينكه شرايط فوتبال انگليس با هلند تفاوت بسيار زيادي دارد. رسانه‌ها شما را بيشتر زير ذره‌بين قرار مي‌دهند؛ انتظارات از شما به مراتب بيشتر خواهد بود؛ باید ستاره‌هاي پرتعدادتري را هدايت كنيد؛ با چالش‌هاي فراوان‌تري در بيرون و درون زمين روبه‌رو هستيد؛ فشار بازي‌ها چند برابر است؛ عكسِ ارديويزه در ليگ برتر رقيب آساني نداريد و هر تيمي امكان شكست دادن‌تان را دارد. بالاتر از اينها آرنه بايد جاي كسي را بگيرد كه توانسته در ليورپول كاري تاربخي را انجام بدهد و براي بندرنشينان، حكم آلكس فرگوسن و آرسن ونگر را دارد و جلوس روي صندلي او و ادامه دادن مسيرش كار بسيار دشواري خواهد بود. آيا اسلات توانايي انجام دادنش را دارد يا قرار است همانند اريك تن‌هاخ به مشكل بخورد؟