«ديوان طاهري» به روايت تدوينگر
جلوهگاهِ ذهني مأنوس با ادب كهن
فرهاد طاهري
ديوان طاهري مجموعه كامل اشعار فارسي زندهياد محمدحسين طاهري (1390- 1313) شاعر تاكستاني است. در پيشگفتار تدوينگر آمده است: «از ميان ِآثار اين شاعر (ديوان طاهري، نشاني از تاك نشان، اي وارُن وارُن) ديوان طاهري، پُربرگ وپُرآوازهترين آثار اوست و شاعر نيز به اين اثر، تعلق خاطري بسيار داشت. مهمترين دغدغه او در پس از خود، به گواه روشن سرودههايش، انتشار همين اشعار فارسي بوده است...» به نوشته تدوينگر ديوان طاهري، اين اثر را ميتوان جلوهگه روشنِ ذهني فرهيخته و مأنوس با ادب كهن فارسي دانست كه در گوشهاي از اين ديار استعدادهاي خاموش و فراموش شده درخلوت خود توانسته است تا شعلههاي عشق به زبان وادب فارسي را گرم و پرفروغ نگه دارد. اين ديوان، نمود تمامنماي قريحهاي خوش در پروراندن بنمايههاي همواره تكرارشده ادبيات كهن وقدمايي اين سرزمين است. از نظرگاه ادبي و بلاغت و صورخيال و ديگر جنبهها و معيارهاي سخنسنجي، اين ديوان مانند بسياري ازديوانهاي شعر فارسي در تاريخ ادبيات ايران است. درون مايه اشعار عمدتا صبغه و حال و هوايي عاطفي و عاشقانه دارد و جنبههاي انساني و اجتماعي نيز در آن مشهود است. سرودههاي طاهري هم، مانند بسياري از سرودههاي طرز قدمايي، مظهر تمامعيارِ همان دغدغهها و پرسشهاي همواره پايانناپذير ذهنيت شاعرانههويت و انديشهايراني است: پرسش و جستوجوگري از معماي آفرينش و هستي، حيرت ودرماندگي، عشق، دلتنگي و هجر و فراق، يأس و اميد، حقگزاري وسپاس و ستايش و نكوهش، حسرت برگذشته و پشيماني، نجوا و گفتوگوهاي با خويش و... شاعراين سرودهها نيز در سراسر اشعار خود به همان احوالات شاعرانه و برخوردار از اوصاف اخلاقي و شخصيتي ملهم از طرز نگريستن شاعرانه به عوالم روحي و دنياي بيرونِ خود به تمام و كمال دچار بوده است. به مقتضاي شاعرانه انديشيدن و سخن گفتن، دستخوش «زير و زبر شدنهاي عاطفي واحساسي» شده و گاه و بيگاه نيز رشته سخن به دست «قضاوتِ پُرتناقض» داده است. فارغ از آنچه گذشت، ديوان طاهري همچنين حائز بعضي نكتهها وگفتههايي است به نظر شايسته اعتنا و تأملِ بيشتر كه بررسي اجمالي آن، چه بسا ذهن و توجه خوانندگان اين اشعار را فزونتر معطوف خود كند وآنان را به جزييات و آگاهيهايي راهنمون شود كه درفهم دقيقتر و روشنترِ گذشته شاعر و گذشتههاي زادگاه او، فراوان دستگير و راهگشا باشد. نخست، خواننده نكتهبين ديوان طاهري، از سرگذشت و مهمترين وقايع زندگاني شاعر و نيز از دلخوريها و غمها وشاديها و باورهاي فرهنگي و اعتقادي و از قضاوتها و آراي ستايشگر يا منتقدانه او درباره معاشران و دوستان و اقوام و نزديكان و حتي ازاظهارنظرهاي او درباره خانوادهاش مطلع ميشود. بخشي از ديوان طاهري، در واقع نوعي شرح حال نگاري منظوم است كه پاسخدهنده پرسش خوانندگان و جويندگاني است كه بخواهند روايت زندگاني شاعر را از زبان خود او بشنوند . جنبه مهم ديگر ديوان طاهري، گزارشهايي است عمدتا دقيق و مستند و جزيينگرانه (و با ذكر تاريخ) از محيط و رويدادها وپديدههاي اجتماعي وفرهنگي وسياسي روزگار و زادگاه شاعر كه به روايت او در ضمن اشعاري بسيار، به نظم آمده است . مانند شكوهها از: مالكيت زمينهاي كشاورزي و مصايب زراعت و باغداري، خشكسالي، بلاها ومصيبتهاي طبيعي و آسماني، مسائل درمان وبهداشت وآموزش وپرورش، معضلات بيمه بازنشستگان، تنگي معيشت و حقوق نابسنده فرهنگيان و معلمان، گراني و كمبود اقلام و سهميهبنديها، بيلياقتي و نادرستكاري صاحبان حرفهها و مشاغل (اعم از وكيل و پزشك و بنا و پيمانكار و...)؛ همچنين گراميداشت دوران دفاع مقدس از وطن و اداي احترام به شهيدان و اسيران و آزادگان؛ حقسپاسي از انسانهاي لايق و خدمتگزار؛ در مرثيه و منقبت پيامبر گرامي اسلام (ص) وائمه معصوم درضمن اشعاري آييني و مذهبي، سوك سرودههايي در غم درگذشت مشاهير و استادان بزرگ ادب وتاريخ و فرهنگ ايران و فرهنگ پروران و معلمان و گزارش اخبار كانونهاي فرهنگي و انجمنها و محافل ادبي وشبهاي شعر وسخنراني و... از اين نظر در ديوان طاهري، جلوهها وصحنههايي از تاريخ اجتماعي وفرهنگي زمانه و زادگاه شاعر، به نظم كشيده شده است. در گزارشها و روايتگريهايي هم كه مدار سخن صرفا به گردِ مسائل «اجتماعي و شأن وجدانِ كاري و پايبندي به اخلاق و درستكاري» بوده است البته اين دسته از سرودهها تنها «صبغه گزارش و روايت» محض ندارد. در بيشتر اين اشعار، رگهها و ردپاهايي از «انتقاد ونقد و تذكر وتحذير و هشدار و راه نشان دادن و بر حذر داشتن از بيراهه و انحراف و به خطا رفتن» خود را نمايانده است. در واقع ميتوان اين قبيل اشعار را به نوعي نخستين نمونههاي «شعر متعهد اجتماعي» و نيز اولين تجربههاي «نقد اجتماعي مصلحانه» در «ساحت شعر فارسي» در زادگاه شاعر دانست. اين نوع شعر منتقدانه اجتماعي و متعهد در ديوان طاهري البته با بسياري از سنن غالبِ سرودن چنين اشعاري در ادبيات فارسي نيز سازگاري چندان ندارد. لحن و زبان اشعار او، اگر نگويم تماما بلكه قريب به تمام، بركنار از «هزل و هجو و تيز و تندي و ركيكي كلام» است. اين مضمون در ادبيات فارسي (شعريا نثر منتقدانه اجتماعي ومتعهد) در ذات خود پذيراي هرنوع كلام و واژه «تند و به دور از نزاكت رايج در گفتار» و موافق با لحن و بيان «هزل و هجوآميز» است و شواهدي بسيار هم از آن در سابقه و سنت ادبيات فارسي و در ديوانها و تذكرهها برجاي مانده است؛ اما شواهد شعر منتقدانه اجتماعي و متعهد در ديوان طاهري، با بياني مودبانه و لحني برخوردار از وجاهت كلام، با مخاطبان به سخن آمدهاند. جنبه مهم ديگر ديوان طاهري، اهميت آن در تحكيم و تقويت زبان فارسي است. در بستر جغرافيايي ديوان طاهري، زبانهاي تاتي تاكستاني و آذري نيز رايج است. شاعر اين ديوان در كنار سرودههاي تاتي تاكستاني كه در مجموعه «اي وارن، اي وارن» (اي باران، اي باران) فراهم آمده و در دست انتشار است بخش اعظم تفكرات و انديشههاي خود را به شعر فارسي، آنهم در قالب قدمايي و سنتي، سروده است. در پيشگفتار تدوينگر كتاب نيز به نخستينبارقههاي شعر فارسي در زادگاه شاعر، پرداخته شده و اولين شواهد قريحه شاعري صاحب ديوان طاهري آمده است. همچنين در گزارشي مشروح از چگونگي تدوين ديوان طاهري و معيارهاي مد نظر سخن رفته است.
فهرست مطالب كتاب:
پيشگفتار تدوينگر و ويراستار، شرح حال مختصر شاعر به قلم او، مقدمه سراينده، قصايد، غزليات، مسمطات و تركيبات، مثنويات، رباعيات و پراكندهها و اشعار ناتمام، نمايه اشعار و اعلام.