شادماني از گرفتاري همسايه
نيوشا طبيبي
ايران چشم ماست، جان ماست و ملك مشاع همه ايرانيان است. همه اين خاك و آنچه درون آن است، خانه تاريخي و آبا و اجدادي ماست. هيچ كس و با هيچ قدرتي نميتواند ما را از پيوندي كه با سرزمين مادريمان داريم، محروم كند. امروز بيش از هميشه به مهرباني و آشتي نياز داريم، افتادن در دور جديدي از نامهرباني و خشونت و درگيري در حالي كه هيچ كدام از زخمهاي پيشين حتي اندكي ترميم نشدهاند، فرارسيدن آيندهاي تيره را نشان ميدهد. در حالي كه تمامي كشورهاي ديگر، به ويژه رقباي منطقهاي ما در تلاش براي تامين منافع ملي و ارتقاي سطح رفاه مردمشان هستند، درگيريهاي تمام نشدني، ما را از ساختن آيندهاي شايسته فرزندان ايران بازداشته است. در اين ميان ما، پيروزي خود را در شكست و ناكامي ديگران ميجوييم.
همين چند هفته پيش كه سيل در امارات متحده عربي مردم آن سامان را گرفتار كرده بود، كم نبودند رسانههايي كه زبان به استهزاي آنان گشودند كه «با اين همه ادعا، از مديريت يك سيل عاجز ماندهاند…». چيزي از سيل در سواحل جنوبي خليج فارس و درياي عمان نگذشته بود كه سواحل شمالي هم مثل سيستان و بلوچستان دچار همان سيلزدگي و آبگرفتگي شدند. اين چند روز هم خراسان و مشهد، با آن امكانات شهري و سابقه سازمان شهرداري و ستاد بحران عريض و طويل در سيل گرفتار شدند و چند نفر از همميهنان عزيزمان هم جانشان را از دست دادند. اماراتيها در امر كشورداري و شهرداري به راستي جوان هستند، سن بسياري از ما ممكن است از سن كشور امارات بيشتر باشد. بلديه دوبي فقط چند دهه عمر دارد، آنها از اذعان به اين نكات ابايي ندارند.
بدون اغراق و شيفتگي عرض ميكنم، چون چندين سال در دوبي زندگي كردهام و كم و كاستيها و گرفتاريهاي زندگي در آنجا را لمس كردهام، اما اين نكته كه آنها هميشه به دنبال بهتر كردن شرايط خود هستند، از نظر من تحسينآميز است. هرگز از فرهنگ سنتي و شيوه زندگي عربي و اعتقاداتشان فاصله نگرفتهاند، اما از كمك مشاوران و استفاده از فناوريهاي روز تا حد بسيار زيادي براي بهبود كيفيت زندگي و مهيا كردن زمينه مهاجرت سرمايه و نيروي كار زبده به كشورشان استفاده كردهاند. آنها با تمهيداتي مهابت و قداستي ديدني و مثال زدني براي لباس مليشان ساخته و پوشيدن اين لباس را تبديل به افتخار كردهاند. اگر در روزهاي نخست برنامه توسعهشان به اجبار كرنشي در مقابل خارجي ميكردند، امروز با اعتماد به نفس فراوان يكي يكي اركان مديريتي كشورشان را به دست ميگيرند، اما همچنان براي دوري كردن از آزمون و خطا و به هدر دادن جان و مال مردم، از فناوريهاي روز و مشاوران و متخصصان بينالمللي استفاده ميكنند.
زمينهاي امارات و به ويژه شهر دوبي قدرت جذب آب را ندارند و با اندك بارشي، جويهاي آب در خيابانها به راه ميافتند. در ابتداي توسعه شهر هم الگوي متناسب با آن ساخته نشده است، پس وقوع چنين بحراني چندان دور از انتظار نبود. اما نحوه عمل دولتهاي محلي امارات را در روزهاي پس از سيل و آبگرفتگي در رسانهها و شبكههاي اجتماعي ببينيد. آنها به خوبي توانستند موضوع را تحت كنترل درآورند تا حد امكان خسارات را جبران كنند يا آرامش آسيبديدگان را فراهم كنند. حتما براي اتفاقاتي مشابه در آينده هم پيشبيني و تدابير لازم را از الان اتخاذ خواهند كرد.
عرضم ايناست كه به جاي خردهگيري و تمسخر و نگاه كردن به ديگران از سر تحقير، اول سر خويش بگيريم و كار خود را بكنيم و راه و روشمان چنان باشد كه خود مايه مباهات و افتخار شود. فرمود: «مشك آن است كه خود ببويد…». به جاي دشمني و سخن گفتن با لحني طلبكارانه از مردم، بد نيست به ياد داشته باشيم كه خزانه ملي، امانتي است كه از سوي ملت در اختيار مديران گذاشته شده تا براي رفاه و اصلاح و پيشرفت و توسعه به كار گرفته شود. مديران دستمزدبگيران ملت هستند، نه «ژن برتر» و نه عقل و فهم بالاتري در ميان هست، آنها در استخدام ملت هستند.