روابط ایران و آژانس در مسیر تقابل یا تعامل؟
عارف دهقاندار
کاهش سطح همکاریها میان جمهوری اسلامی ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی از سال 2018، یعنی زمانی که دونالد ترامپ، ريیسجمهور وقت ایالاتمتحده امریکا به طور یکجانبه از برجام خارج شد، شاهد وضعیتی جدید بوده است. همچنین ایران پس از آنکه نتوانست به اهداف اصلی خود در برجام (که همانا رفع تحریمها بود) برسد و ادامه توافق را بدون حضور امریکا و از طریق اروپاییها ادامه دهد، با کاهش تعهدات خود به صورت تدریجی و گام به گام، برخی محدودیتهای برجامی را کنار گذاشت و سطح غنیسازی خود را تا 60درصد افزایش داد و با جمعآوری برخی دوربینهای نظارتی، سطح همکاری خود با آژانس را صرفا در چارچوب پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای یا همان NPT تعریف نمود. البته نباید فراموش کرد که اقدامات تحریککننده امریکا و اسرايیل همچون ترور شهید سلیمانی و ترور شهید فخریزاده، در اتخاذ این راهبرد از سوی ایران بسیار موثر بوده است و مجلس شورای اسلامی با تصویب قانون اقدام راهبردی در اسفند ماه سال 1399، اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی، که به بازرسان آژانس اجازه میداد که با فوریت از مراکز اتمی ایران بازدید کنند را متوقف و نظارتهای فراپادمانی را ممنوع کرد. پس از آن رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، چندینبار اعلام کرد که امکان راستیآزمایی دقیق و قابل استناد فعالیتهای هستهای ایران را ندارند و نمیتوانند صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای ایران را تایید کنند. سفر اخیر آقای گروسی به ایران، پس از دورهای تنش و ابهام در روابط میان تهران و ژنو، نشاندهنده ازسرگیری کانالهای فنی و سیاسی میان ایران و غرب است. مهمترین چالش میان ایران و آژانس اختلاف بر سر دو پرونده ادعایی ورامین و تورقوزآباد است. جمهوری اسلامی ایران معتقد است که مطرح شدن چنین ادعاهایی ازسوی آژانس نشاندهنده تحمیل نظرات سیاسی و گزارشهای غلط اسرايیل درخصوص برنامه اتمی ایران است. این سفر پیش از نشست فصلی شورای حکام میتواند تاثیر مهمی بر آینده مذاکرات تهران با قدرتهای عضو برجام داشته باشد. باتوجه به سیگنال اخیر تهران مبنی بر احتمال تجدیدنظر در دکترین هستهای در صورت حمله به تاسیسات اتمی و تهدید موجودیتی کشور که از سوی سردار حقطلب، فرمانده سپاه حفاظت و امنیت مراکز هستهای و دکتر کمال خرازی، ريیس شورای راهبردی روابط خارجی بیان شد، به نظر میرسد در این مقطع زمانی، ایران «راهبرد بازدارندگی هستهای نهفته» یا «راهبرد بازدارندگی در آستانه» را دنبال میکند و از این طریق میخواهد رفتار اسرايیل را کنترل نماید. مقصود از بازدارندگی هستهای نهفته این است که یک کشور دانش، تکنولوژی و مواد غنی شده لازم برای ساخت تسلیحات هستهای را دارد، اما به دلایل سیاسی و اقتصادی، بنای ساخت سلاح هستهای را ندارد. با این توضیحات به نظر میرسد تهران از یکسو میخواهد که دستاوردهای فنی هستهای خود را حفظ کند و از سوی دیگر با همکاریهای تعریف شده با آژانس بینالمللی انرژی اتمی در چارچوب NPT و سند مارس 2023 و برداشتن گامهای عملی در این راستا دو هدف مجزا را دنبال میکند؛ اولا با رفع نگرانیهای آنها نشان دهد که به دنبال ساخت سلاح هستهای نیست و ثانیا با نشان دادن حسننیت خود، بر محتوای گزارش دورهای مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به شورای حکام که بناست در 7 ژوئن ارائه شود، تاثیر بگذارد.
معادلات امروز نظام بینالملل و نظم در حال گذار آن و همچنین محیط آشوبزده منطقه خاورمیانه، ادامه نبرد غزه و احتمال گسترش دامنه درگیریها به کل منطقه و تهدیدات اسرايیل از یکسو و احتمال روی کار آمدن مجدد ترامپ در امریکا از سوی دیگر، از مهمترین دلایل اتخاذ این سیاست از سوی ایران است. یکی از مهمترین ویژگیهای دور جدید مذاکرات غیرمستقیم ایران و امریکا در مسقط، ارجاع مسائل فنی به آژانس بینالمللی انرژی اتمی است. در دور جدید شخصیتهای کلیدی همچون علیاکبر صالحی به جای دیدار با ویلیام برنز و وندی شرمن، در خیابانهای اصفهان دورنمای توافق اتمی آتی میان ایران و غرب را ارزیابی میکنند. حال باید منتظر ماند و دید که در فاصله 6 ماه تا انتخابات ریاستجمهوری امریکا، تهران و واشنگتن میتوانند سطح تنشها را کنترل کرده و چشماندازی امیدوارکننده برای ترسیم توافق جدید براساس منطق کنترل تسلیحات، انتفاع اقتصادی ایجاد کنند یا خیر؟
پژوهشگر روابط بینالملل