دنیل دنت همین یکی، دو هفته پیش درگذشت و به دیاری شتافت که سالها موجودیتش را تکذیب میکرد! دنيل كلمنت دنِت (زاده ۲۸ مارس ۱۹۴۲) فيلسوف و نويسنده شناختهشده اهل ايالاتمتحده امريكا بود. او در زمينه فلسفه ذهن، فلسفه علم و فلسفه زيستشناسي، بهويژه فرگشت (نظريه تكامل) و علوم شناختي پژوهش ميكرد. دنت در زمره فیلسوفان خداناباور بود و از حاميان جنبش «روشنها» بهشمار ميآمد. دنت، متحد نزدیک ریچارد داوکینز (و همچون او یک شبهنظامیِ آتئیست) بود که روز نوزدهم آوریل ۲۰۲۴ در سن 82 سالگی درگذشت.
دوران کودکی و نوجوانی
دنیل دنت بخشي از كودكي خود را در لبنان سپري كرده است. پدرش در طول جنگ جهاني دوم مامور مخفي ضداطلاعات در بيروت بود. در سال ۱۹۴۷ وي پدرش را در يك سانحه مشكوك سقوط هواپيما از دست داد و پس از آن به ماساچوست بازگشت. در سال ۱۹۶۳ او موفق به دريافت مدرك كارشناسي از دانشگاه هاروارد شد. او دكتراي خود را از كالج هارتفورد در دانشگاه آكسفورد دريافت كرد و در دانشگاه آكسفورد شاگرد فيلسوف معروف گيلبرت رايل و در امريكا شاگرد كواين بود. دنت تا همین اواخر، استاد دانشگاه تافتس بود و در سال ۲۰۰۱ جايزه ژان نيكو به وي اهدا شد. انجمن انسانگراي امريكايي وي را به عنوان انسانگراي سال ۲۰۰۴ معرفيكرد. دنت در سال ۲۰۰۶ تحت عمل جراحي نه ساعتهاي به دليل ديسكسيون آئورت قرار گرفت و سپس از دانشمندان و پزشكاني كه با تلاش خود بهبودی وي را ممكن كردند سپاسگزاري كرد و همچنين هرگونه توبه و برگشت به خدا در بستر مرگ را تكذيب كرد!!
نگرانی دنت از عصر جدید
دنت البته تنها در موضوعات فلسفی و الهیاتی به اظهارنظر نمی پرداخت. او در شمار فیلسوفان رسانهای و حتی جنجالیای قرار داشت که به اظهارنظر کردنهای متعدد و متکثرش مشهور بود. به نوشته روزنامه گاردین، «دنیل دنت آنقدر جنجالی است که حتی توییتهایش در دنیای علوم انسانی بحث و جدل به راه میاندازد، چه برسد به اینکه کتاب تازهای منتشر کند. دنت در کتاب جدیدش، «از باکتری تا باخ و برعکس» به مساله پیچیده آگاهی و سرنوشتِ آن در دنیای آینده پرداخته است. از نظر این فیلسوف امریکایی، ما داریم به مرحلهای وارد میشویم که، از شدت پیچیدگیِ مسائل، دیگر هیچکس توان فهم کامل هیچ مسالهای را ندارد؛ عصری هیجانانگیز و هراسناک.» (به نقل از وبسایت ترجمان)
شکنندگی تمدن از نگاه دنت
دنت در کتاب مذکور نوشته بود: «ما بهتازگی در حال آگاهییافتن از پیامدهای بالقوه تکنولوژیهایی هستیم که مشغول ابداع آنهاییم، اما به طور روزافزون از فهم آنها عاجزیم. اعتماد و همکاریِ انسانی چیزهایی ازپیشدادهشده نیستند؛ آنها محصولات جانبی فرآیندی فرهنگی هستند که میتواند معکوس شود و تمدن بسیار بسیار شکننده است، آنقدر که هیچکداممان نمیخواهیم فکرش را بکنیم.» (همان)
تناقضات دنت؛ خرسندی در عین نگرانی! وی در گفتوگو با روزنامه «گاردین» به مناسبت انتشار کتاب مذکور با اشاره به پیامدهای غرق شدن هرچه بیشتر دنیای ما در تکنولوژی، از آن ابراز خرسندی کرده بود، چراکه موجب تنگتر شدن عرصه بر «ایمان» خواهد شد. اما در همان حال از ترسناکی چنین وضعیتی نیز سخن گفته بود: «من از شفافیت اطلاعات بسیار خوشحال بودم، چون این کار عرصه را بر ایمان بسیار تنگ میکرد. اما چنین چیزی خوبیِ مطلق نیست، میتواند ترسناک هم باشد.» این هم تناقض جالبی است! از سویی دنیای بی ایمان را بیشتر میپسندد و بنا بر تحلیلی که دارد از تنگتر شدن عرصه جهانی برای آن ابراز رضایتمندی میکند و از سوی دیگر ابایی از آن ندارد که در کسوت فیلسوفی خداناباور دنیای عاری از ایمان را ترسناک بداند!
ایمانی که فقدانش، خداناباوران را نیز به وحشت میاندازد
به راستی ایمان مومنان چیست که حتی منکران حقانیت آنهم از فقدانش به وحشت میافتند؟ گویی این همان تعریف از ایمان است که ملای رومی در مثنوی شریفش شرح داده است؛ ایمان مومنانه، مایه حسرت منکران و حسدِ کافران است. مومنی که در کشتی، اسیر توفانهای سهمگین دریا شده باشد با توجهی دیندارانه و توکلی مومنانه میتواند مایه رشک کسانی باشد که از این موهبت طرفی نبستهاند: «مومن آن باشد که اندر جزر و مد / کافر از ایمان او حسرت خورد»
ناامید از فلسفه
دنت در مصاحبه با گاردین با پرسشهایی مواجه است که او را به نوعی دعوت به امیدواری میکند. برای نمونه وقتی او در حال بیان تاریکیهای جهان ناشی از پیشرفتهای وسیعتر تکنولوژی است، روزنامهنگار روزنامه گاردین از او میپرسد شاید بتوان به آغوش فلسفه پناه برد و از آن کسب روشنایی کرد. اما دنت اینجا هم ناامیدوارانه جواب میدهد: «نحوه برخورد فلسفه با این موضوعات همیشه افتخارآفرین نبوده است. شاید مردم اکنون کمکم دریابند که فلاسفه رویهمرفته آنچنان هم بیگزند نیستند. گاهی، دیدگاهها میتوانند پیامدهایی ترسناک داشته باشند، پیامدهایی که ممکن است واقعا تحقق پیدا کنند.» (همان)
تقصیر پستمدرنیستها است!
دنت البته این اخته بودن فلسفه برای تحقق چنین روزنه امیدی را ناشی از افکار پست مدرنیستها میداند: «من فکر میکنم آنچه پستمدرنیستها انجام دادند کاری کاملا زیانبار بود. آنها مسوول مُد فکریای هستند که بدبینبودن نسبت به حقیقت و امور واقع را به امری محترمانه بدل کرد. شما مردم را میدیدید که به اینسو و آنسو میروند و میگویند «خب، شما بخشی از همان جماعتی هستید که هنوز به امور واقع باور دارند.»» (همان)
مصايب هوش مصنوعی و مرجعیت غیبگویان تکنولوژیک
این ناامیدی غیرمومنانه دنت وقتی به مقوله هوش مصنوعی میرسد بیشتر هم میشود بهطوری که آدمی را یاد اندوه بزرگ هایدگر بعد از پرتاب نخستین ماهواره میاندازد. دنت نیز در مورد هوش مصنوعی معتقد بود این مسیر ما را کمکم به مرجعیت «غیبگویان تکنولوژیک» وابسته میکند که مسلما صلاح و فلاح انسان در آن نخواهد بود: «آنچه در آینده رخ خواهد داد عبارت است از ساخت نوعی از ابزارهای هوش مصنوعی که ما به آنها ابروابستگی پیدا میکنیم و یکی از خطرات پیش روی ما آن است که ما به آنها بیش از آنچه صلاحیت آن را دارند اقتدار ببخشیم. ما به آنها اجازه میدهیم درباره چیزهایی به ما مشاوره دهند که نباید اجازه دهیم دربارهشان به ما مشاوره دهند.» (همان)
دنت درنهایت وقتی در برابر سوالی با این مضمون قرار گرفت که پیامد این اتفاق چه خواهد بود؟ در پاسخ از تعبیر «ابرشکنندگیِ تمدن» استفاده و تصریح کرد: «همه ما ممکن است به قرن نوزدهم بازگردانده شویم»! (همان) این فیلسوف پیر امریکایی البته آنقدر زنده نماند که صدق و کذب پیشبینی خودش را در واقعیت مشاهده کند اما آنچه مسلم است در ناامیدی از دنیا رفت. او علیرغم اینکه در طول مصاحبه با گاردین بر خوشبینی ابدیاش تاکید میکرد اما در خلالِ همان گفتوگو نیز بوی یأس و ناامیدی از تمام جملات و تکتک کلماتش موج میزد!
یأسی فلسفی که ریشه در بیایمانی وی داشت
چند سال پیش دنیل دنت مناظرهای با الوین پلنتینگا فیلسوف مسیحی امریکایی در مورد داروینیسم داشت.
شرح این مناظره بعدها در کتابی مستقل چاپ شد و ترجمه فارسی آن نیز توسط دو انتشارات «کرگدن» و «انتشارات دانشگاه مفید» با عنوان «آیا علم و دین سازگارند؟» منتشر شد.
صاحب این قلم نیز سال گذشته گزارش انتقادی مفصلی از آن مناظره را تدوین کرد که در همین صفحه «دین و فلسفه» روزنامه اعتماد با عنوان «داروینیسم و خداباوری» منتشر شد.
دنيل كلمنت دنِت (زاده ۲۸ مارس ۱۹۴۲) فيلسوف و نويسنده شناختهشده اهل ايالاتمتحده امريكا بود. او در زمينه فلسفه ذهن، فلسفه علم و فلسفه زيستشناسي، بهويژه فرگشت (نظريه تكامل) و علوم شناختي پژوهش ميكرد. دنت در زمره فیلسوفان خداناباور بود و از حاميان جنبش «روشنها» بهشمار ميآمد. دنت، متحد نزدیک ریچارد داوکینز (و همچون او یک شبهنظامیِ آتئیست) بود که روز نوزدهم آوریل ۲۰۲۴ در سن 82 سالگی درگذشت.
دنت در کتاب جدیدش، «از باکتری تا باخ و برعکس» به مساله پیچیده آگاهی و سرنوشتِ آن در دنیای آینده پرداخته است. از نظر این فیلسوف امریکایی، ما داریم به مرحلهای وارد میشویم که، از شدت پیچیدگیِ مسائل، دیگر هیچکس توان فهم کامل هیچ مسالهای را ندارد، عصری هیجانانگیز و هراسناک.»
دنت معتقد بود ما به تازگی در حال آگاهی یافتن از پیامدهای بالقوه تکنولوژیهایی هستیم که مشغول ابداع آنهاییم، اما بهطور روزافزون از فهم آنها عاجزیم. اعتماد و همکاریِ انسانی چیزهایی ازپیش داده شده نیستند؛ آنها محصولات جانبی فرآیندی فرهنگی هستند که میتواند معکوس شود و تمدن بسیار بسیار شکننده است، آنقدر که هیچکداممان نمیخواهیم فکرش را بکنیم.
دنت در مورد کارآمدی فلسفه در مواجهه با جهان تاریک شده ناشی از رشد تکنولوژی معتقد است: «نحوه برخورد فلسفه با این موضوعات همیشه افتخارآفرین نبوده است. شاید مردم اکنون کمکم دریابند که فلاسفه رویهمرفته آنچنان هم بیگزند نیستند. گاهی، دیدگاهها میتوانند پیامدهایی ترسناک داشته باشند؛ پیامدهایی که ممکن است واقعا تحقق پیدا کنند.»