سیما پروانهگهر
در دهه 80 روزنامه عرب زبان الحیات بعد از اینکه علی لاریجانی در فاصله کمتر از یک ماه مواضع متفاوتی درباره موضوعات حول محور ایران و عربستان را اتخاذ کرد در گزارشی اینگونه از او یاد کرد: «لاریجانی، آن زمان که طنازی میکند.» به نظر نیت نگارنده عرب همین بود که بگوید لاریجانی عشوه سیاسی را به خوبی میداند و در هر موضوع سیاسی میتواند موضع و ورودی طنازانه داشته باشد.
فارغ از محتوای گزارش مذکور روزنامه عربی، حالا، بالغ بر دو دهه بعد از آن روزها علی لاریجانی، در دومین روز از ثبتنام کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری سال 1403 با حضور در وزارت کشور ثبتنام کرد. ورود او به عرصه انتخابات زودرس پیشرو، این بار هم با طنازی سیاسی همراه بود؛ انتشار تصویری از نقشه مسیر تاکسیهای الکترونیکی به عنوان مثالی از حرکت به سمت وزارت کشور برای ثبتنام و مقصد بعدی پاستور، با قید این عبارت که «بدون شما به مقصد نمیرسیم.»
اين تويیت علی لاریجانی همانطور که یک خبرنگار در لحظه حضور او در وزارت کشور نیز تاکید کرد، «خبرساز» و با واکنشهای مختلفی همراه شد. اگرچه لاریجانی در جواب این شوخی خبرنگار که پرسید: «با اسنپ آمدید یا تپسی» با همان لحن و تن صدای همیشگیاش یادآوری کرد که «حرفهای مهمتری در آن -در تويیت مذکور- بود» اما مجموعه رفتارهای تويیتری او نخستین موج تخریب علیهاش را به راه انداخت، موجی از جانب نیروهای نزدیک به سعید جلیلی -دیگر کاندیدای حاضر در عرصه انتخابات ریاستجمهوری- و البته رقیب و منتقد قدیمیاش که حضور او نیز در عرصه رقابت نزدیک به یقین است؛ علیرضا زاکانی.
امیرحسین ثابتی، نماینده مجلس دوازدهم که این روزها شمایل پارلمانی سعید جلیلی تلقی میشود و در اقدامی عجیب در زمان ثبتنام جلیلی نیز همراه او در وزارت کشور حاضر شد در پاسخ به تويیت لاریجانی نوشت: «هیچ رانندهای سفر شما را قبول نکرد.»
مسعود براتی از مشاوران سعید جلیلی نیز با بازنشر تويیت لاریجانی نوشت: «متاسفانه اسنپ و تپسی به محدوده ریاستجمهوری نمیتوانند بروند.» علاوه بر این عبدالمطهر محمدخانی، سخنگوی شهرداری تهران و از نیروهای نزدیک به علیرضا زاکانی نیز در واکنش به این تويیت نوشته است: «خدا را شکر از منزل تپسی نگرفتید وگرنه هزینهاش خیلی بیشتر میشد. البته خوبیش این بود که سر راه، رفیقتان، آقای روحانی را هم سوار میکردید.»
مهدی غضنفری، وزیر صمت دولت احمدینژاد و رییس فعلی صندوق توسعه ملی نیز در واکنش به توییت علی لاریجانی درباره انتخابات ریاستجمهوری با کنایه زدن به اسامی خیابانهایی که در مسیر نقشه تويیت لاریجانی یعنی خیابانهای انقلاب و آزادی بود، نوشت «ما باید با مردم باشیم، مردم که همیشه هستند، آنها در مسیر انقلاب و آزادی حرکت میکنند.»
در مقابل محمدجواد آذری جهرمی، وزیر دولت روحانی که خود از گزینههای احتمالی کاندیداتوری در این انتخابات به شمار میرفت و با بازنشر توییت علی لاریجانی به این گمانهزنی پایان داد، اما در پاسخ به ثابتی نوشت: «کاسب افزایش هزینه نباشید!»
تا پایان دومین روز از ثبتنام کاندیداها به نظر میرسد دو کاندیدای اصلی سعید جلیلی و علی لاریجانی باشند کما اینکه واکنشهای نزدیکان دو طرف به ثبتنام چهره دیگر نیز موید این دو قطبی سیاسی در فضای انتخابات است فارغ از اینکه این دو قطبی سیاسی تا چه اندازه بتواند بر میزان مشارکت مردم در انتخابات تاثیر بگذارد.
تقابل سعید جلیلی و علی لاریجانی و نزدیکانشان در فضای مجازی البته مسبوق به سابقه است. سال 1400 نیز هر دو چهره در انتخابات نامنویسی کردند؛ علی لاریجانی توسط شورای نگهبان ردصلاحیت شد و سعید جلیلی علیرغم تایید صلاحیت 26 خردادماه به نفع سید ابراهیم ريیسی انصراف داد.
خرداد ماه سال 1400، وقتی علی لاریجانی در گفتوگوی انتخاباتی در کلاب هاوس بدون نام بردن از سعید جلیلی اما با تاکید بر کليدواژه «تهاتر» نگاه این جریان به مدیریت و حوزه سیاسی خارجی را نقد کرد و گفت که «بعضیشان میگفتند چه نیازی داریم روابط بانکیمان در این چارچوب قرار بگیرد، ما میتوانیم تهاتر کنیم. یعنی ما میخواهیم به قبل از تاریخ برگردیم؟ یعنی مثلا الان واکسن میخواهیم، یه مقدار پوست بره بفرستیم و واکسن بگیریم؟!»
بعد از آن بود که سعید جلیلی در توییتی کنایهآمیز خطاب به علی لاریجانی نوشته بود: در همین تبادلات بانکی، یک راه تهاتر است. حالا به تهاتر میگویند پوست بز! باید انتخاب کنیم که چهار سال آینده با یک نگاه حداقلی انفعالی دوباره کشور معطل میشود یا اینکه میخواهیم جهش کنیم و از فرصتهایی همچون جوانان متخصص؛ صاحبنظر و مبتکر استفاده کنیم؟! چرا توان کشور را پوست میدانید؟ شما اصلا میدانید توانایی کشور چیست؟ این توهین به ملت است، تحقیر کشور است! تقلیل و تحقیر توانمندیهای داخلی است.
این تويیت جلیلی اما با پاسخ علی لاریجانی روبهرو شد و در تويیت دیگری نوشت: اگر شما توانستید یک ماه زندگی شخصی خود را با تهاتر اداره کنید، نسخه آن را برای کشور هم بپیچید. برخی مواضع خطرناک را آنچنان با اعتماد به نفس بیان میکنید که هر انسان عاقلی متعجب میشود. مملکتداری با تهاتر پوست بره و بز محال است آقا ...محال! برگشتن به ۳ هزار سال پیش که افتخار ندارد.
تا اینجای کار تردیدی نیست که این مشاجرهها تا زمان اعلام نتایج بررسی صلاحیتها ادامه دارد. نتایجی که سرنوشت رقابتها را تعیین میکند. فارغ از این مساله اما اصل حضور علی لاریجانی چه تاثیری در رقابتهای انتخاباتی 1403 دارد؟ حضور او با چه موافقتها و مخالفتهایی همراه خواهد بود؟ موقعیت فعلی انتخابات از منظر علی لاریجانی چگونه قابل ارزیابی و تحلیل است؟ در اولین قدم باید به صحبتهای او در زمان ثبتنام در انتخابات دقت کنیم.
تاکید بر معیشت و امور بینالملل و کلیدواژه جنجالبرانگیز
لاریجانی در ستاد انتخابات وزارت کشور بعد از ثبتنام به عنوان داوطلب چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری سخنان خود را با ادای احترام به رییس جمهور فقید و همراهانش آغاز کرد و در نخستین جملات بر این آغاز بر موضوع «معیشت» تاکید کرد. تاکیدی به سرعت با قید عبارت «تکیه بر توان داخلی و بهرهگیری از تجارب بینالمللی» به عنوان راهحل آن همراه شد.
او در بخشهای دیگری از سخنرانی کوتاه خود در وزارت کشور تلویحا به مساله معادلات منطقهای و بینالمللی اشاره کرده و همچنین چند بار مقوله «مبارزه با فساد» را مورد تاکید و توجه قرار داد و مطابق رویه همیشگیاش از گذشته در سخنرانیها و مقالاتش از دیدگاههای پدر همسرش نیز وام گرفت: «شهید آیتالله مطهری فرمودند حکومتها ممکن است آرمانهای متعالی داشته باشند، اما اگر از اقتصاد سالم و ثروتزا برخوردار نباشند، به هیچ یک از آنها نمیرسند، لذا تاکید ما در این مقطع زمانی بر توسعه اقتصاد ملی است که یک ضرورت اجتنابناپذیر برای نجات کشور است.»
مهمترین و پربازتابترین بخش صحبتهای لاریجانی نیز این بود که با ذکر کلید واژههایی چون حق مردم و عدالت دیدگاه «ملت دولت ساز» را مطرح و تاکید کرد که «در این الگو دولت جایگزین ملت نمیشود، ولی بستر متوازن برای مشارکت و رقابت مردم در همه حوزهها را فراهم میکند و آزادیهای، سیاسی، اجتماعی فرهنگی و اقتصادی برای این امر ضرورت دارد. زمانی برای از دست دادن نداریم، لذا باید برای عبور از موانع از روشهای منسوخ ارتفاع بگیریم.»
استفاده از عبارت «ارتفاع گرفتن» از «روشهای منسوخ» در سخنرانی علی لاریجانی که در حساب کاربری او در فضای مجازی نیز قید شد، با بازتاب و انتقاد مخالفان و منتقدان او همراه بود.
کانال تلگرامی روزنامه «کیهان» با حمله به علی لاریجانی نوشت که «آقای لاریجانی در سخنرانی خود هنگام ثبتنام برای انتخابات ریاستجمهوری گفتهاند که «برای عبور از موانع، باید از روشهای منسوخ، ارتفاع بگیریم». اما افتادن در تله برجام و برجامیزاسیون امریکا و انگلیس، ارتفاع پست بود؛ پستترین ارتفاع!» کیهان همچنین نوشته است: «آقای لاریجانی سال۱۳۹۴، درحالی پشتیبان تعیینکننده برجام (خسارتهای نقد در ازای وعدههای نسیه) شد که سال۱۳۸۲، درباره توافق مشابه، اما محدودتر روحانی با غرب، بهدرستی گفته بود «دُرّ غلطان دادیم و آب نبات گرفتیم. آیا آقای لاریجانی و نامزدهای همسو با او و آقای روحانی، قادرند لااقل در گفتار، از #قعر_گفتمانی بیرون بیایند و از روش منسوخ قبلی خود، اندکی ارتفاع بگیرند؟»
مالک شریعتی، نماینده نزدیک به علیرضا زاکانی نیز در تويیتی با نوشت: «قبلا از بالا میگفتند «صدای من میاد؟» دیروز نوشت برای رفتن به بالا «پاستور» میخواهد سوار مردم بشه. امروز هم گفته بالا رو دوست داره و میخواد ارتفاع بگیره. هنوز نفهمیدهاند مردم خادم جمهور میخواهند نه آقابالا سر.»
اشاره شریعتی در این تويیت به موضوع «صدای من میاد؟» که با هشتگ «ارتفاع پست» وام گرفته از عنوان فیلمی از ابراهیم حاتمیکیا، منتشر کرده به ویديو کلیپ تبلیغاتی لاریجانی در سال 1400 بازمیگردد که در انتهای آن از صدای لاریجانی که میگفت «صدای من میاد؟» استفاده کرده بود. عبارتی که لاریجانی در شبی که بالغ بر 4 ساعت در پلتفرم کلابهاوس به خبرنگاران داخلی و خارجی پاسخ داد برای چک صدای خود استفاده کرده بود.
لاریجانی البته در واکنش به سوءتفاهمهای ایجاد شده در مورد کمپین «ارتفاع بگیریم» تويیت دیگری نوشت و در آن تاکيد که «ارتفاع بگیریم» یک راهبرد برای طی کردن مسیر است. او نوشت: «برای رشد و توسعه کشور باید از مباحث خودتخریبی و سلبی ارتفاع بگیریم و برای یکبار هم که شده فضای انتخاباتی را معطوف به ترسیم مشکلات مردم و ارائه راهحلهای واقعی آنان کنیم. شهیدان خدمت در راه وطن جان خود را برای اعتلای همین راهبرد گذاشتند. یاد و نام بلندشان گرامی باد و اندیشه «اهریمنان» و «سوءاستفاده کنندگان» از نامشان ناکام باد».
مختصات لاریجانی در عرصه انتخابات 1403
بسیاری از ناظران –خواه موافق و خواه مخالف لاریجانی- مهمترین مساله در شرایط فعلی برای علی لاریجانی را مساله «صلاحیت» وی عنوان میکنند. باتوجه به تصمیم شورای نگهبان در دور قبلی انتخابات مبنی بر ردصلاحیت او علی لاریجانی در مرحله نخست برای حضور در عرصه انتخابات باید از سد شورای نگهبان عبور کند.ابا اعلام نتايج بررسي صلاحيتها در سال 1400 و برای انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم لاریجانی خواستار انتشار عمومي ادله ردصلاحيت از سوی شورای نگهبان خود شد. اگرچه در ۱۴ خرداد ماه 1400 آیتالله خامنهای در سخناني بدون نام بردن از علی لاریجانی به «ظلم و جفايي» اشاره كردند كه عليه برخي كانديداها يا اعضاي خانوادهشان صورت گرفته و بر «جبران» تاكيد كردند اما نتیجه صلاحیت علی لاریجانی تغییر نکرد و شوراي نگهبان هم اعلام كرد در بررسي صلاحيتها براساس قانون عمل كرده است.
سطح تنش بین لاریجانیها و شورای نگهبان به اندازهای بالا گرفت که صادق لاريجاني، به عنوان عضو شورای نگهبان که یکی از سه رای تایید لاریجانی از بین 3 رای موافق او- در مقابل 9 رای منفی - و برادر علي لاريجاني از دخالت نهادهاي امنيتي در ردصلاحيتهاي گسترده شوراي نگهبان بهشدت انتقاد كرد و نهادهاي امنيتي را به دخالتهاي فزاينده از طريق گزارشهاي خلاف واقع در تصميمسازيهاي اين شورا متهم كرد و بعد از آن نيز با استعفاي او از شوراي نگهبان در شهريور همان سال موافقت شد.
در آذر ماه سال گذشته پس از ماهها كشمكش علي لاريجاني با شوراي نگهبان برسر انتشار علني دلايل عدم احراز صلاحيت او، نامهاي با مهر اين شورا در سايتهاي خبري و شبكههاي اجتماعي منتشر شد كه «دلايل خانوادگي و مواضع سياسي» را علت عدم احراز صلاحيت وي ميخواند. نامه شوراي نگهبان كه با مهر «محرمانه» و خطاب به علي لاريجاني نوشته شده و احمد جنتي دبير وقت اين شورا آن را در تاريخ ششم مرداد ماه سال گذشته امضا كرده بود در هفت بند دلايل عدم احراز صلاحيت رييس سابق مجلس شوراي اسلامي را اعلام كرد؛ مواضع سياسي و اظهارات علي لاريجاني در موضوعات و مقاطع مختلف از جمله ناآراميهاي سال ۱۳۸۸ و حمايت او از افراد ردصلاحيت شده، دفاع از عملكرد آنها و استفاده برخي از آنان در مشاغل تحت امرش.
اين شورا همچنين «عدم رعايت اصل سادهزيستي مسوولان» و «تلقي سهيم بودن در بخشهايي از نابساماني و وضع نامطلوب موجود در دولت مستقر (دولت حسن روحاني)» را از ديگر دلايل ردصلاحيت خوانده بود.
علي لاريجاني در پاسخ اين ادله با بیان اینکه «آن شوراي محترم در گذشته يك بار براي انتخابات رياستجمهوري و چندين بار براي انتخابات مجلس اينجانب را تاييد كرده است كه آخرين بار سال ۱۳۹۴ بود. اين اطلاعات يك باره نازل شده؟! چطور در گذشته دراختيار شوراي نگهبان قرار نميگرفت؟ يا شورا به آنها توجه ميكرد؟!» گفت: «مساله اصلي اين امور نيست؛ موضوع اين است كه عدهاي ميپندارند از انتخابات بايد نتيجهاي كه آنان صلاح ميدانند بيرون بياييد.»
او همچنين «سفر مكرر خانواده خود به اروپا و امريكا» را «صددرصد دروغ» خواند و عملكرد شوراي نگهبان در ردصلاحيت خود را «بدعت خطرناك» خواند و تاکيد کرد: «يك كلام بگوييد بنا داشتيم شما را حذف كنيم.»
در مقابل برخی معتقد هستند که علی لاریجانی هوشمندتر از آن است که خود را در معرض یک ردصلاحیت دیگر قرار دهد بنابراین وقتی دوباره در انتخابات ثبتنام کرده است بدون شک از کانالهای غیررسمی از تایید صلاحیت خود مطمئن شده است. با عبور از این مرحله حالا لاریجانی با عرصه موافقان و مخالفانش در زمین انتخابات رو به رو میشود.
با توجه به اینکه اخباری در روزهای اخیر از جانب برخی چهرهها و جریانها شنیده شده که «تنها با کاندیدای اختصاصی خود وارد عرصه انتخابات میشوند» به نظر میرسد تکلیف علی لاریجانی با یک طرف معادله انتخابات روشن است. تکلیفی که حتی برای او پاس گل نیز محسوب میشود و میتواند در برابر اردوگاهی که با شک و تردید به او نگاه میکند به عنوان سندیتی برای تایید و استقلال خود از برخی جریانهای سیاسی به کار گرفته شود.
در مقابل برخی وضعیت انتخابات ریاست مجلس در روزهای اخیر را نیز به حمایت علی لاریجانی مرتبط میدانند. از این دریچه، انتخاب محمدباقر قالیباف به عنوان رییس مجلس علیرغم وضعیت حضور او در جایگاه لیست تهران و نوع فعل و انفعالات اخیر قالیباف با پایداریها نشان از حمایت تمامقد مستقلین از او دارد. مستقلینی که به نظر میرسد با هدایت علی لاریجانی به سمت رای دادن به قالیباف رفتهاند. این معادله از نگاه برخی میتواند آغاز یک همگرایی بین قالیباف و علی لاریجانی برای سالهای آتی و حتی فراتر ازآن به راه انداختن نوعی جریان جدید سیاسی در مرزهای در هم تنیده سیاسی این روزها باشد. با این وجود این تحلیل با توجه به کنایههای تويیتری علی لاریجانی با محمدباقر قالیباف در مورد موضوع «ارتفاع گرفتن» با ابهاماتی نیز روبهرو است.
در بخش دیگری از این مختصات برخی از احتمال کاندیداتوری علی شمخانی میگویند حال آنکه به نظر نمیرسد با کاندیداتوری لاریجانی و سابقه روابط او با شمخانی، او حتی در صورت ثبتنام در انتخابات تا انتها در عرصه رقابتها باقی بماند. در این شرایط احتمالا علی لاریجانی از حمایت او نیز برخوردار خواهد بود.
مهمتر از همه این موارد اما حضور دو چهره در کنار علی لاریجانی است. شنیدههاي «اعتماد» حاکی از این است که محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه دولت حسن روحانی که همیشه به عنوان یکی از گزینههای محتمل برای کاندیداتوری در عرصه انتخابات بوده است و مثل دوره قبل در روزهای اخیر تاکید کرد که هرگز کاندیدای ریاستجمهوری نمیشود، گفته است که به عرصه کاندیداتوری وارد نمیشود اما با همه توان خود به علی لاریجانی کمک خواهد کرد.
چهره دیگر از دو حامی اصلی لاریجانی نیز وزیر دیگر دولت حسن روحانی است. محمد جواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات که تنها دقایقی بعد از انتشار تويیت علی لاریجانی درباره حضور در عرصه انتخابات- تويیت مسیر نقشه تاکسی اینترنتی از وزارت کشور به پاستور- آن را بازنشر داد و از همان ساعات ابتدایی نیز به جدال تويیتری با منتقدان لاریجانی به خصوص در جریان زاکانی یعنی مالک شریعتی پرداخت.
بعد از اینکه آذری جهرمی در همان لحظات اول پست لاریجانی را به اشتراک گذاشت، پوریا استراکی از چهرههای رسانهای نزدیک به دولت روحانی بلافاصله عکس دو نفره لاریجانی و آذری جهرمی را منتشر کرد و به معاون اولی آذری جهرمی اشاره کرد، نکتهای که نمیتواند بدون هماهنگی لاریجانی بیان شده باشد.
با این اوصاف دست راست و چپ علی لاریجانی در صورت تایید صلاحیت محمدجواد ظریف و محمدجواد آذری جهرمی هستند. گزینههایی که از همین حالا مورد گمانهزنی درباره سکانداری وزارت امور خارجه و ارتباط و فناوری اطلاعات و حتی معاون اولی او قرار میگیرند.
در کنار همه این مسائل کاندیداتوری چهرهای همچون سعید جلیلی در کنار اخبار قطعی از تصمیم علیرضا زاکانی برای کاندیداتوری بین آنها و لاریجانی نوعی دوقطبی ایجاد میکند. آیا این دوقطبی میتواند بدنه رای «نه به وضع موجود» و «رایهای خاکستری تیرهای» که در سه انتخابات اخیر - 98، 1400 و 1402 – حاضر به حضور در پای صندوقهای رای نشدند را به میدان رای دادن بیاورد؟ پاسخ به این سوال میتواند سرنوشتساز باشد. برای جریانهای سیاسی و البته برای علی لاریجانی.
کاشف واژهها با مبدع کنایهها؟!
وقتی علی لاریجانی، ريیس سه دوره مجلس شورای اسلامی- هشتم و نهم و دهم- از ثبتنام در انتخابات مجلس یازدهم چشم پوشید، بسیاری این تصمیم را نشانهای از پایان دوران لاریجانیها خواندند. ادله این گروه وضعیت صادق لاریجانی و درگیریهای تند او با محمد یزدی و شایعاتی مبنی بر اصرار صادق لاریجانی بر استعفا از شورای نگهبان و مجمع و رفتن به نجف بود. لاریجانیها که بارها توسط رسانههای داخلی و خارجی بدون موارد مشابهت تنها به دلیل حضور چند برادر در عرصه سیاسی به «کندیهای ایران» تشبیه شده بودند به یکباره در برههای از زمان قرار گرفتند که برخی آن را دوران افول لاریجانیها خواندند. در مقابل اما برخی این تصمیم استراتژیک لاریجانی را توقفی برای تعیین حرکت او بعد از بهارستان به سمت پاستور تفسیر کردند. ثبتنام او برای انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ و در ادامه ردصلاحیت او اما نشان داد که هیچ کدام از تحلیلها صددرصد منطبق بر واقعیت نبوده است.
از آغاز دهه هفتاد تا انتخابات ریاستجمهوری 1400 نمودار حرکت علی لاریجانی روند صعودی داشت: از سال ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۲ او جایگزین محمد خاتمی -وزیر مستعفی ارشاد کابینه اول اکبر هاشمی رفسنجانی- شد. سال ۱۳۷۳ با حکم رهبری ریاست سازمان صدا و سیما را برعهده میگیرد و تا ۱۰ سال بعد یعنی ۱۳۸۳ در همین سمت میماند. یکی از پرچالشترین دوران لاریجانی در سالهای بعد همین دوره ریاست او بر صداوسیما بود. نقطه عطف این چالشها پخش برنامه «هویت» در آن ایام بود. او بعدها در زمان گفتوگوها در ایام انتخابات ریاستجمهوری 1400 در کلابهاوس گفت که «پخش برنامه هویت کار زیردستانم بوده است.»
او در همان نشست خبری مجازی در کلابهاوس درباره اعترافات اجباری در تلویزیون در دوران ریاست خود بر صداوسیما و ساخت برنامه هویت صحبت کرد و به خاطر آن اتفاقات تلویحا عذرخواهی کرد و گفت او در جریان نبوده است. اگرچه لاریجانی پیشتر در دفاع از برنامه هویت گفته بود «بسیاری از شخصیتهای مطرح شده در برنامه، افراد مذهبی و اندیشمند نیستند... یعنی این حضرات فکر میکنند ما اطلاع نداریم که از کدام سفارتخانه پول میگیرند که این مطالب را بنویسند» اما گویا گذر سالها اگر بر هویت سیاسی لاریجانی هم اثر نگذاشته باشد بر نگاه او به برنامه «هویت» اثرگذار بوده است.
برنامه دیگری که در سالهای بعد موجب بازخواست لاریجانی شد، چراغ بود. برنامهای بعد از ریاستجمهوری خاتمی و قتلهای زنجیرهای از صدا و سیما به نمایش در آمد. در این برنامه تلاش شد دولت خاتمی را به دست داشتن در قتلهای زنجیرهای متهم کند. لاریجانی در انتخابات سال ۸۴ گفته بود از مضامین برنامه چراغ هم اطلاع نداشته است.
با وجود این نقدها در همان نشست کلابهاوسی در ایام انتخابات 1400، گفتوگوی کوتاه لاریجانی با فرخ نگهدار از چهرههای جریان «چریکهای فدایی خلق» نیز با بازتاب زیادی مواجه شد.
سالهای بعد از صداوسیما اما برای لاریجانی سالهای تغییر رویکرد بود. سالهایی که با بالا رفتن سن او رفتارهای سیاسیاش نیز تغییرات جدی داشت. دهه 80 برای علی لاریجانی آغاز موقعیت قرار گرفتن او در دوقطبی با محمود احمدینژاد بود. وقتی در سال ۱۳۸۴ دبیر شورای عالی امنیت ملی شد دو سال بعد به دنبال اختلاف با محمود احمدینژاد، این سمت را رها کرد. مجلس هشتم نیز به بهارستان رفت و تا انتهای این دوره مجلس نیز در صندلی ریاست باقی ماند.
برای بررسی لاریجانی بدون روتوش و بررسی وضعیت او در عرصه انتخابات 1403 باید به یاد داشته باشیم که او سیاستمداری از خانوادهای پرنفوذ و نزدیک به حلقههای اصلی قدرت بوده و هست. شاید همین رگ و ریشه بود که باعث شد تا منتقدانش همواره گفتند تصویر علی لاریجانی رنگی از سیاستمداری مردمی ندارد. با این وجود لاریجانی هزینههای سیاسی خود برای درگیر شدن با جبهه پایداری را پرداخت. لاریجانی که در ادبیات سیاسی شاگرد مکتب فردید شناخته میشد و حتی فراتر از آن برخی او را نماد هایدگریها در سیاست ایران میخواندند، در سالهای میانی دهه 90 در حرم حضرت معصومه(س) مورد حمله مریدان مصباح یزدی قرار گرفت. در مجلس هم با آنها درگیریهای جدی داشت.
ردصلاحیت نیز دست و زبان او را در بیان مخالفتش با این جریان بازتر کرد. تکذیبیه او در سال گذشته درباره خبر اختصاصی خبرگزاری تسنیم (ارایه لیست در انتخابات) اگرچه کوتاه بود اما هم از حیث الفاظ و ادبیات آن و هم گزاره پایانی قابلتأمل بود و واژه جدیدی را نیز وارد ادبیات سیاسی کرد: خالصسازی.
واژهسازی البته تخصص لاریجانی است حتی اگر برادرش جواد نیز او را به سخره بگیرد و برای ساخت واژه خالصسازی او را نق نقو بخواند. لاریجانی هنوز صاحب عباراتی همچون «مروارید غلطان و آبنبات چوبی» در مذاکرات است و در یک سال گذشته با تزریق عنوان خالصسازی بدون شک دشمنان و دوستان تازهای را به حلقه اطراف خود اضافه کرده است. دوستان و دشمنانی که منتظر هستند تا ببینند در صورت عبور او از فیلتر شورای نگهبان و حتی فراتر از آن رسیدن به مقصد پاستور برای «ملک» چه چارهای دارد.