غوطه در اقيانوس زرد غربي
سعيد هنرمند
خاستگاه اينستاگرام غرب است. اين برنامه سازگار با تفكرات و فرهنگ كشورهاي غربي طراحي شده است. فرهنگي كه بسياري از كنشهايي كه براي ما جزو خطوط قرمز در روابط اجتماعي است را امري عادي و روتين تلقي ميكند. به همين جهت استفاده از اين اپليكيشن هماهنگ با فرهنگ غرب زمينهساز ايجاد پارادوكس رفتاري خصوصا در نسل زد ايراني ميشود، كه البته طبيعي هم است. نسلي كه از عنفوان كودكي به واسطه اينترنت و شبكههاي ماهوارهاي به شكل مجازي در دنياي ايدهآلي كه رسانههاي غربي از كشورهايشان به نمايش ميگذارند زيستهاند. بنابراين زيست همزمان در جامعه ايراني با انواع چارچوبهاي سنتي- مذهبي و اينستاگرامي كه خط قرمز آن صرفا توهين و خشونت عريان و پورنوگرافي محض است، نياز به آموزش ديدن و فرهنگسازي دارد. با فيلتر كردن يا نديد گرفتن و تلاش بيثمر و پرهزينه از جيب ملت در فشار و سختي براي جايگزيني آن با اپليكيشنهاي بومي مساله حل نميشود. حداقل در حال حاضر نه تنها ايران بلكه هيچ كشور ديگري نيز قدرت مقابله با نفوذ اينستاگرام در كشور و فرهنگش را ندارد، راهكارهاي مقابلهاي و قهري، اسراف نيرو است. زيرا كه از كودكان تا كهنسالان جامعه با خريد يك فيلترشكن صد هزار توماني بهراحتي از ميلياردها تومان هزينه و خسارت فيلترينگ عبور كرده و وارد اين برنامه ميشوند. اينستاگرام يك حقيقت است، يك واقعيت بسيار قدرتمند، بايستي پذيرفته شود و درباره آن سطح دانش جامعه، خاصه دانشآموزان را از قدرت رسانه بالا برد. دنيايي غيرقابل لمس اما گاهي بسيار اثرگذارتر از زندگي واقعي.
سرزميني مملو از عكس و متن و ويدئو. بهشت افرادي كه وقت تلف كردن برايشان امري ناراحتكننده نيست، و پناهگاهي امن كه از پس پنجرهاش دنياي متنوع و پرهياهو جريان دارد. فضاي اينستاگرام در ابتدا بر اساس ايده به اشتراكگذاري عكس طراحي شد اما امروزه متن و ويدئو و خبر جلوتر از عكس در اين برنامه حواسها را به خود جلب ميكنند. اينستاگرام يكي از پنج شبكه اجتماعي پرطرفدار دنيا است. با درآمدي ميليارددلاري. هماكنون اينستاگرام با صفحههايي چند ميليوني تبديل به يكي از در دسترسترين ابزارهاي كسب خبر شده است. در اينستاگرام صفحات بسياري نيز براي آموزش وجود دارد (كه البته هنوز هيچ شبكه اجتماعي در حيطه آموزش به جايگاه و قدرت يوتيوب نرسيده است) . در خارج از ايران فيسبوك حرف اول را در بين تمامي شبكههاي اجتماعي ميزند، و پساز آن يوتيوب و واتسآپ و بعد هم اينستاگرام. اما محل فعاليت اصلي افراد مشهور در اكثر جوامع غيرايراني اينستاگرام است. و بسياري از آنها با پست و استوريهاي تبليغاتي دهها ميليون دلار درآمد كسب ميكنند. در ايران اينستاگرام پرطرفدارترين شبكه اجتماعي است. بيش از 40 ميليون ايراني روزانه در اينستاگرام مشغول به فعاليت هستند. جمعيتي برابر با مجموع شهروندان چندين كشور اروپايي. افراد جامعه ايراني استفادههاي مختلفي از اين برنامه ميكنند، از قابليتهاي تجاري و تبليغاتي اين برنامه براي درآمدزايي گرفته تا خريد اجناس مورد نياز از پيجهاي فروشگاهي، از شوآفهاي افرادي كه دنبالكننده زياد دارد تا تلف كردن وقت در اين صفحهها. اكثريت افراد جامعه ايراني به اقتضاي نياز خود ناچار هستند هر چند روز يكبار هم كه سري به اينستاگرام بزنند، همانگونه كه استفاده زياد وافراطي از آن نوعي اعتياد و بيماري بهحساب ميآيد عدم پذيرش و دوري عامدانه از آن را نيز ميتوان نوعي دگمانديشي در نظر گرفت.
توليد محتواي زرد در روزگاري نه چندان دور سياست كار حرفهاي تعدادي از مجلات هفتگي بود. افشاي ابعاد پنهان زندگي خصوصي سلبريتيها از علايق مديران اين نشريات بود. اولين و عمدهترين دليل راهاندازي مجلات زرد منفعت مالي از فروش بالاي اين نشريات بود. مطالب به شيوهاي نگارش ميشد و تيتر ميخورد كه مخاطب با تماشاي عكس روي جلد و تيتر آن ترغيب به خريد و مطالعه آن ميشد و اصطلاحا به قلاب تيترها گير ميكرد، و از آن جايي كه دسترسي به اينترنت براي همه مقدور نبود اعتبارسنجي محتواي چاپ شده كاري آساني نبود، بنابراين اندكي واقعيت و حجم بالايي از شايعات و تخيلات نويسندگان اين نشريات محتواي مجلات اينچنيني را تشكيل ميداد. و مردم خسته از فشار كار روزانه و استرسهاي پيدرپي زندگي با خريد و مطالعه اين مطالب اندكي از فضاي واقعي زندگي فاصله گرفته و مشكلات و حواشي متعدد زندگي افراد مشهور شايد براي دقايقي موجب تسلي خاطر و دلگرميشان ميشد، چرا كه مشكلاتشان به بزرگي مشكلات سلبريتيها نيست. افرادي كه اهل خريد اين مجلات بودند هميشه در جمعهاي دوستانه اخبار دست اولي را از فلان فرد براي بازگو كردن داشتند.
يكي از تفاوتهاي مهم بين مجلات زرد و صفحات زرد اينستاگرام اين است مجلات به سختي حاشيههايي از سلبريتيها را به دست ميآوردند، اما در اينستاگرام خود سلبريتي تعمدا براي خودشان حاشيه درست ميكنند تا بلكه بيشتر به چشم آيند، در كل فضاي اصلي اينستاگرام همچون دريايي زرد رنگ است. زردي بسيار داراي كشش، اما انسان امروز را گريزي از اين زردي نيست، هرچند در هياهوي اين امواج زرد پرحاشيه جزايري هستند سرشار از گنج و فرصت، تا انسان چه بخواهد و چگونه ببيند.
هركسي از ظن خود شد يار من
از درون من نجست اسرار من