نياز مبرم به دولت كارآمد در اوج سختيها
جعفر گلابي
پس از تاييد آقاي پزشكيان به سرعت مخالفان انتخابات و طالبان وخامت اوضاع و افزايش بازگشتناپذير گسلهاي اجتماعي از راه رسيدند و سراسيمه از اميدهاي ايجاد شده در مردم نهي ميكنند و كليشهوار تكرار ميكنند كه با رييسجمهور شدن آقاي پزشكيان چيزي تغيير نميكند! با آنها كه براي نااميدي يك ملت مواجب ميگيرند هيچ منطق و استدلالي نداريم و هيچ چيز جز سوريهاي شدن ايران راضيشان نميكند ولي با مردم دلسوز كه بزرگترين خواستهشان زندگي آرام وكم دغدغه است، سخن فراوان داريم. ابتدا واقعگرايانه و با صداي رسا اعلام كنيم كه آقاي پزشكيان و هر رييسجمهور ديگري معجزه نخواهد كرد و قول حل يك شبه مشكلات را نخواهد داد.اگر كسي چنين انتظاري دارد بايد در احوال كشور و ديگر كشورها و تاريخ و سرگذشت ملتها كمي مطالعه كند. ما قبل از انتخاب يك اصلاحطلب پاكدست و دانشمند ميخواهيم نهاد انتخابات احيا شود و با همه محدوديتها اين گوهر گرانبها و دستاورد 120 ساله ملت ايران از معنا و اثرگذاري خارج نشود.اگر به اين معنا برسيم از پيش يك پيروزي بزرگ وكليدي به دست آوردهايم و دوباره صندوقهاي راي از آن صاحبشان يعني ملت خواهد بود. اما چه كسي گفته است با يك رييسجمهور شجاع و دانا و فروتن و مدير و مدبر تغييري در اوضاع حاصل نخواهد شد؟ اتفاقا حاصل دو دولت اصلاحات و دولت اعتدال نشان دادند كه حضور چهرههاي كاربلد تا چه حد در زندگي مردم و روابط بينالملل موثر است. دولت آقاي خاتمي با وجود هر 9 روز يك بحران توانست كارنامهاي موفق و افتخارآميز خصوصا از نظر اقتصادي به مردم تقديم كند و در مجامع جهاني احترامي بيسابقه و شايسته ملت ايران را به وجود آورد.در دوران اصلاحات دولت ضربهگير ملت شد و همه تيرهاي بلا را به جان خريد تا خطر و فشاري متوجه مردم نشود. آري نگذاشتند آنگونه كه در توان دولت آگاه و مدير اصلاحات بود خدمات تقديم ملت شود ولي در همان تنگناهاي پرشمار زيرساختهاي كشور بازسازي شدند و همه شاخصهاي اقتصادي صعود قابل قبول به خود گرفتند.بر اين معنا مراكز ناظر آماري داخلي و بينالمللي با عدد و رقم گواهي رسمي دادند.وقتي دولت آقاي خاتمي سكان اداره كشور را به دست گرفت همه سفراي كشورهاي اروپايي ايران را ترك كرده بودند و هنگامي كه اراده ملت در دوم خرداد نمايان شد هم آنها با شور و شوق بازگشتند و كشورهاي مهم دنيا در صف دعوت از رييسجمهور قرار گرفتند.در آن زمان بيم حمله نظامي به كشور جدي بود و حتي بعضا گفته شد كه نقاط مورد هدف تعيين شده بودند.دانشگاهها باشور و هيجان ضمن ارتقاي كيفيت آموزشي چون ناظري آگاه و دلسوز به همه عرصه ورود كردند و هنوز هم جامعه ايراني مرهون تلاشهاي دانشپژوه آن دوره است. در دولت آقاي روحاني با اينكه وي اصلاحطلب نبود و انتقادهايي هم به دولت بود باز هم خدمات بزرگي صورت گرفت و خصوصا در زمينه رفع تحريمها گامهاي بلندي برداشته شد.اين بدعهدي دولت وقت امريكا و برخي كاسبان تحريم بود كه نگذاشتند يكي از مسائل مهم منطقه و جهان حل شود. جالب است بدانيم كه در همين دولت كه اشرافگرا ميناميدندش بيشترين كمك به محرومين جامعه صورت گرفت و براي اولينبار مستمري افراد تحت پوشش سازمان بهزيستي و كميته امداد امام چند برابر شد.دولتهاي اصلاحات و اعتدال هر چه كردند تخريبي در امور مرتكب نشدند و مثلا بسان دولت آقاي احمدينژاد در آستانه خشكساليهاي خردكننده مجوز 300 هزار چاه غيرمجاز صادر نشد. در هر حال ما در شرايط سختي به سر ميبريم و فرصت درجا زدن يا فاجعه عقبگرد را نداريم. يك دولت آگاه و متعهد ميتواند با مديريت شايسته تهديدها را كم و با دنيا رفع تشنج كند و ظرفيتهاي عظيم مادي و معنوي كشور را وارد مسير شكوفايي و فعليت كند.آقاي پزشكيان با تعهد و دانش و انرژي كه تاكنون از خود بروز داده است در هموار كردن مسير كشور اقبال بلندي دارد و بر عدالت و آزادي تمركز خواهد كرد. مردم ما نياز مبرم به اميد و پيشرفت و توسعه دارند. فقر امان كثيري از مردم را برده است و مكدر شدن رابطه دولت و ملت امكان حركتهاي ملي و پر اميد را كم كرده است. دولت با سرعت و همه انرژي خود ميتواند با تواضع و فروتني و احترام عملي و واقعي به مردم سطح مشاركت عمومي در روند امور را به صورت چشمگير افزايش دهد. نه تنها روند گلاويز شدن با برخي از اقشار جامعه بايد متوقف شود، بلكه دوستي و همدلي و همكاري رواج يابد تا از گردنههاي سخت پيشرو عبور كنيم.