به مناسبت انتشار عکسهای قاجاری
در قضاوت تاریخی محتاط باشیم
محسن آزموده
انتشار 76 آلبوم از عکسهای قاجاری کاخ گلستان در فضای مجازی توسط یک ناشناس به اسم «فرهنگ دوست» در هفتههای اخیر با واکنشهای متفاوتی از سوی عموم مواجه شده است. اولین سوال این است که چه کسی و چطور این عکسها را منتشر کرده؟ چه دسترسیای داشته؟ مسوولان کاخ موزه طبق روال همیشگی در بدو امر سکوت کردند و بعد از اینکه عکسالعملهای گسترده را دیدند، گفتند که ما خودمان میخواستیم این عکسها را منتشر کنیم و شمار عکسها به مراتب بیشتر است و به زودی این کار را خواهیم کرد. وعدهای که بنا به رویههای گذشته بسیار بعید مینماید، ضمن این شکی نیست اگر همین عکسها منتشر نمیشد، بعید بود هیچ کس به صرافت بیفتد و آنها را منتشر کند. از قدیم گفتهاند سری را که درد نمیکند، دستمال نمیبندند، این مسوولین محترم هم الان ناچار شدهاند این توضیحات را بدهند، وگرنه در حالت عادی، چرا باید عکسهایی را منتشر کنند که بعدا ناگزیر باشند به هزار و یک نفر جواب بدهند، بنابراین این توضیح روابط عمومی که خود مجموعه «قصد داشته آنها را در زمانی دیگر منتشر کند» بیشتر به یک وعده سر خرمن شبیه است.
اما واکنش دوم به این واقعه، یادآوری موارد بیپاسخی است که در آنها شیء یا اشیايی از این مجموعه یا مجموعههای مشابه گم یا مفقود شده و مسوولان مثل بیشتر اوقات اول انکار کردهاند و بعدا که صدای ماجرا زیادی بلند شده، قول پیگیری دادهاند و درنهایت هم به باد فراموشی سپرده شده است. از باب مثال میتوان به ماجرای مفقود شدن آلبومی در سال 1399 اشاره کرد که بعدا گفتند گم نشده و فقط هنگام انبارگردانی جابهجا شده یا قضیه مفقود شدن تابلوی مظفرالدین شاه که بالاخره معلوم نشد چه سرنوشتی پیدا کرده. یا ماجرای ناپدید شدن فرشهای کاخ سعدآباد که بعد از کش و قوسهای فراوان هنوز مفقود هستند و کسی نمیداند کجا هستند. متاسفانه باید گفت از این قضایا زیاد است و منحصر به مجموعه گلستان یا سعدآباد نمیشود و پیگیری مطبوعاتی آنهم بیشتر به عهده همکاران روزنامهنگار بخش میراث فرهنگی است و در این یادداشت صرفا خواستیم به یک سویه دیگر ماجرای انتشار این عکسها اشاره کنیم.
اما وجه دیگری که با انتشار این عکسها پررنگ شد، نمایش تصاویری از ایران عصر قجری بود. خوشبختانه و در سالهای اخیر، با انتشار ویديوها (معدود و انگشتشمار) و فیلمهای داستانی و عکسها و کتابها و مطبوعات و هزار و یک داده دیگر، عصر قاجار از تاریکی پیشین در آمده و نورهای فراوانی بر آن تابیده شده. دیگر آن تصویر یکسره سیاه و سفید و کلیشهای که به ویژه پهلویها از قاجارها ساخته بودند، به کنار رفته و داوریها درباره ایران سده نوزدهم میلادی در حال تغییر است. اما آنچه با انتشار این عکسها مخصوصا جلبتوجه کرد، واکنشهای کثیری از غیرمتخصصان با گرایشها و رویکردهای سیاسی بود. در این میان سلطنتطلبان و طرفداران پهلوی بیش از بقیه سر و صدا بهراه انداختند. آنها با گزینش برخی از این عکسها و برجسته ساختن آنها، کوشیدند به مخاطبان غیرمتخصص خود بقبولانند که ایران عصر قجری یکسره سیاهی و تباهی و بدبختی و فلاکت بوده و آنچه از تجدد و مدرنیته و پیشرفت و رفاه و بهبود اوضاع است، محصول ظهور پهلویها و به خصوص رضا شاه است.
درباره رابطه عکس و واقعیت میتوان ساعتها بحث کرد. همچنین میتوان بحثهای مفصل و جذابی داشت در این رابطه که عکسها چطور تاریخ را بازنمایی میکنند، آیا عکس منبع تاریخی هست یا خیر و... به زودی در این رابطه با یک متخصص گفتوگویی منتشر خواهیم کرد، اما در این مجال تنها به این مختصر بسنده میکنیم که قضاوت درباره یک دوره تاریخی، تنها با استناد به چند عکس، ولو صدها عکس از آن دوره، بدون اشاره به پس و پیش ماجرا و آنچه بیرون از قاب اتفاق افتاده یا سایر عکسهایی که از آن دوره هست یا عکسهایی که از دورههای بعدی و قبلی هست، دقیق و درست نیست. درباره همان دوره قاجار میتوان به سایت خوب و جامع «دنیای زنان در عصر قاجار» متعلق دانشگاه هاروارد و تحت هدایت دکتر افسانه نجمآبادی مراجعه کرد و تصاویر متفاوتی از زندگی بخشهای دیگری از مردم در این دوره دید. این عکسها نشان میدهد که همه مردم و به خصوص زنان، در دوره قاجار الزاما آن وضعیت نکبتباری را که برخی از عکسهای تازه منتشر شده نشان میدهند، نداشتند.
به شرط وجود دوربین میتوان از هر دوره تاریخی تصاویری ارائه کرد که نشان بدهد آن دوره بهترین یا بدترین وضعیت را داشته. خوشبختانه از دوره قاجار هم عکسهای زیادی هست. شک نیست که جامعه ایران در این دوره روستایی و عشایری است، وضعیت اقتصادی و اجتماعی نابسامانی دارد و حاکمان این دوره عموما بیلیاقت یا ناتوان هستند، اما این به معنای آن نیست که جامعه به یکباره گل و بلبل شده و دورههای بعد اینچنین نبوده. در استناد به عکسها برای قضاوت تاریخی باید دقت بیشتری به کار بست و به حرف کسانی که دنبال اهداف سیاسی خاص هستند، توجه نکرد.