فراتر از «ترديد» و «جزميت»
با اين اوصاف، به جد ميتوان گفت كه فراستمندي و زيركي مدني كه نتيجه اتكا به عقل عملي در پيوند با اخلاق شهروندي است، به هيچ روي دچار شدن به نسبيتگرايي ارزشي نيست. يعني اين گونه نيست كه شهروندان اجازه بدهند هر بار موقعيت و شرايط عيني، مثلا، منافع شخصي يا باورهاي مشخص گروهي و يا امثال آن، خوب و بد را براي آنها تعيين كند. بلكه به اين معناست كه اعمال و انتخابهاي شهروندان ميتواند به مدد عقل عملي در هر موقعيت معين با اجتناب از افراط و تفریط به معني «خيرالامور اوسطها» و به ياري اخلاق شهروندانه صورت بگيرد. شركت يا عدم شركت در يك انتخابات يكي از بارزترين تصميمات و اقدامات شهروندانه در زندگي مدني است و نميتوان در مورد آن با جزميت احكام كلي داد، چه سلبي و چه ايجابي. بلكه، عرصه عمومي و انتخابات در ايران امروز، عرصه جولان فراستمندي و زيركي شهروندانه است كه مبتني بر فهم اقتضائات زمينه و زمانه و ضرورتهاي اخلاقي شهروندي است. فراست مندي مدني، با پشتوانه حق و مسووليت شهروندي و با اتكا به قوه مضاعف عقل + اخلاق مدني، توصيه به اجتناب از ترديد و تاكيد بر مصمم بودن شهروندانه میکند . فراستمندي مدني، با «جزميت نظري » كه صرفا قوهاي نظري براي رسيدن به احكام كلي كه هميشه و همه جا مثل« احكام رياضي» صادق است، متفاوت است. چه اينكه، داوريهاي پيشيني به ضرورتهاي زمينه و زمانه بي تفاوتند و به همين دليل نميتوانند در خدمت حل مشكلات و ايجاد شرايط بهتر براي عموم مردمي كه درگير مسائل هستند و از آنها رنج ميبرند، باشد.البته اساسا امروزه با توجه به« منطق فازي» در رياضيات و «عدم قطعيت» در فيزيك امكان صدور احكام كلي حتي براي عالم طبيعي هم ممكن نيست، چه رسد به ضرورتها و نيازهاي عمومي در زندگي مدني. فراستمندي شهروندانه همچنين با پراگماتيسم (عملگرايي صوري) هم متفاوت است زيرا، پراگماتيسم به اين معناست كه آن كاري را انجام دهيم يا انجام ندهيم، كه پاسخگوي اهداف خاص ماست. لذا، نوعي محاسبهگري است كه بيتوجه به خير عمومي است. در پراگماتيسم «نتيجه عمل» معيار درستي آن است، نه اينكه خود عمل بر اساس عقل و اخلاق در عرصه مدني / عمومي درست باشد. بر اين اساس به نظر ميرسد كه بهتر است به عنوان شهروند و با اجتناب از ترديد و جزميت، مصلحت مدني / اجتماعي خويش و همگان را در نظر داشت و به آنچه درست به نظر ميآيد عمل كرد. به قول حافظ:
قومي به جِدّ و جهد نهادند وصلِ دوست
قومي دگر حواله به تقدير ميكنند
فِي الجُمله اعتماد مكن بر ثباتِ دهر
كاين كارخانه ايست كه تغيير ميكنند
مدرس فلسفه مدني و اخلاق شهروندي