حداقل در زمان باقیمانده برای حل مشکل سینما تلاش کنید
شاهپور محمدی
میزگرد فرهنگی نامزدها و مناظره آنها پیرامون فرهنگ و هنر را مشاهده کردیم. اما کمتر شنیده شد که مدافعان وضع موجود از کارنامه وزارت فرهنگ و ارشاد دفاع جانانهای بکنند. زاکانی و قاضیزاده ترجیح دادند سراغ عملکرد خود در حوزه حمایت از ساخت فیلم بروند و جلیلی از موفقیت برخی انیمیشنها یا فیلمها و سالهای اخیر در منطقه نام برد. برخی نامزدها هم از شدت ممیزی گلایه و انتقاد کردند و بر واگذاری بسیاری از امور به اهالی هنر و بخش خصوصی تاکید کردند. اما به وضعیت قهقرای موجود سینما و سینماگران کشور اشارهای نشد. سازمان سینمایی هم در این گیرودار کماکان با حاشیهها درگیر بود و به جای رسیدگی به مشکلات اساسی سینما در زمانهای آخر حضور مدیریتی خود، یادش آمد که بگوید در سه سال گذشته ۵۰ فیلم توقیفی و بلاتکلیف را تعیین تکلیف کرده است که به نظر میرسد از بعد از انقلاب تاکنون، این تعداد فیلم در وزارت ارشاد بلاتکلیف و توقیف نشده باشند که سازمان سینمایی چنین ادعایی را مطرح كرد. مدیران سینمایی نیز لطف کنند ضمن اعلام اسامی این فیلمها مشخص کنند که با شرایط موجود سینمای کشور با اینگونه اخبار و گزارشات به دنبال حل کدامین مشکل و معضل سینمای کشور هستند؟
آیا به دنبال آنند که عملکرد خود را بزرگ و برجسته و چشمگیر جلوه دهند؟
آیا میخواهند بگویند ممیزی این حجم از فیلمها وقت مدیران عزیز را گرفته و اجازه کارهای بزرگ را به آنها نداده است؟
آیا با ارایه اینگونه آمار و اخبار، منظورشان این است که حال سینما در گذشته بد بوده و با حضور ایشان هیچگونه مشکل خاصی در کار نیست؟
کدام یک؟
آیا بهتر نیست سازمان سینمایی به جای این حاشیهپردازیها مشخص کند که نگران این است که نگذارد امسال نیز مثل پارسال فیلمهای ضعیفی در جشنواره فجر دیده شود و در بر همان پاشنهای بچرخد که در سه سال گذشته چرخیده است یا اعلام کند چه کارهای مهمی با شروع سال جدید انجام شده یا در حال انجام است تا در جشنواره پیش رو نیز شاهد فیلمهای بیمحتوا، نازل و ضعیفی روی پرده نباشیم؟
چرا از این نوع نگرانیها که با اساس و کالبد سینمای کشور ارتباط مستقیم پیدا میکند، هیچ جا خبری نیست؟
همه میدانند که پیشکسوتان و بزرگان سینما سالهاست خانهنشیناند، بهتر نیست معلوم کنند که آیا امسال کسی سراغشان خواهد رفت یا نه؟ چرا سازمان سینمایی در مورد این فاجعه مهم عدم حضور نخبگان و سرمایههای انسانی سینما هیچگونه صحبتی نمیکند؟
مدام گفته میشود که تمرکز بر ساخت سالنهای جدید سینماست ولی در مورد تعیین تکلیف سالنها و استودیوهای قدیمی سینما که هر کدام از آنها یک موزه مستقل بوده و میراث فرهنگی و تاریخی کشور محسوب میشوند، هیچ بحثی نمیشود. با افتخار اعلام میکنند که اقتصاد سینما با فروش فیلمهایی مثل فسیل و... به رونق دست یافته و تضمین سرمایهگذاری در سینما صورت گرفته است اما مرکز پژوهشهای این سازمان بررسی و اعلام نمیکند که چنین فیلمهایی تا چه میزان توانستهاند در ارتقای سطح فرهنگ جامعه اثرگذار باشند.
اگر مخاطبان و سینمادوستان به تماشای فیلمهایی در حد و اندازه فسیل میروند، به نجابت آنها برمیگردد که از اندیشه و هنر و دسترنج فیلمسازان سرزمین خود حمایت کنند. مخاطب فهیم ایرانی با اعتماد کامل و درک و درایت به تماشای هنرنمایی هموطنان خود مینشیند تا حداقل مشوقشان باشد. نکته ظریفی که قابل مشاهده نیست اینکه آیا رواست چنین مخاطبان نجیب و شریفی را با فیلمهای نازل و ضعیف و بیکیفیت سرگرم سازیم؟
اینکه بگوییم جامعه به ژانر کمدی و آثار شاد نیاز دارد امر درستی است.
اما چه نوع کمدی؟
قطعا مخاطب آگاه سینما فرق بین کمدی و لودگی را از هم تشخیص میدهد.
سازمان سینمایی حداقل در سال پیش رو دقت و مراقبت کند تا هر فیلم نازلی به اسم شاد و کمدی به مردم تحمیل نشود.
این سازمان به جای دقت نظر در اینگونه موارد مهم محتوایی، خود را با یکسری کارها و رفتارهای ابتدایی سرگرم ساخته است.
در دل این همه گرفتاریهای اهالی سینما و بعد از سه سال، تازه یادشان آمده که ۵۰ فیلم در دوره مدیریت این مدیران از توقیف و بلاتکلیفی خارج شدهاند که معلوم نیست با این آمار و گزارشها دنبال چه هستند؟
اگر منظورشان این است که این فیلمها در زمان دولت قبل تولید شدهاند و میخواهند آنها را زیر سوال ببرند؟
اگر چنین است آیا بهتر نیست به جای آن اعلام کنند که در زمان خودشان کدامین اثر فاخر سینمایی تولید شده است؟
تازه اگر هم مشکل ممیزی این فیلمها را حل کردهاند، صرفا به وظایف اداری خود عمل كردهاند و فعالیت اضافهای را صورت ندادهاند که بخواهند آنها را در بوق و کرنا بدمند؟ سه سال حضور تیم سینمایی وزارت ارشاد با دادن آمار و گزارشات و عمدتا با سکوت در مقابل انتقادات سپری شد. از کارهای بزرگ و بنیادین در این سازمان خبری نشد . گرفتاریهای سینماگران نیز سر جای خودش باقی ماند. اگر غیر از این است، این سازمان پاسخ دهد که در سه سال گذشته کدامین کار زیرساختی بزرگ و برجسته را برای سینما و سینماگران این کشور انجام داده است تا همگان بدانند. چهار ماه از برگزاری جشنواره سال گذشته هم گذشت، اما دریغ از یک آسیبشناسی محتوایی در مورد فیلمهای نازل پارسال...؟ چرا سازمان سینمایی مسائل اساسی را کنار گذاشته و با پرداختن به حاشیهها، خود و مردم و سینماگران را سردرگم ساخته است؟
در جشنواره سال گذشته از فیلمهای اجتماعی و انتقادی و معناگرا خبری نبود، مشخص کنند آیا امسال برای اینگونه موضوعات مهم تمهیداتی اندیشیده شده است؟
اگر پاسخ مثبت است چرا اطلاعرسانی در این زمینهها صورت نمیگیرد؟
افکار عمومی به دلیل مشکلات موجود در سه سال گذشته، نگران وضعیت آینده هستند و مجبورند مدام به هشدارهای رسانهای بپردازند.
چرا وقتی این همه گفته میشود که جماعت کثیر سینما یک تریبون و شبکه مستقل رسانهای برای خود ندارند تا اعضای آن بتوانند با مردم ارتباط تصویری برقرار کنند، توجهی به این موضوع مهم نمیشود؟
سینمای زیرزمینی به شدت در حال رشد است و سال گذشته با شرکت تعداد قابلتوجهی از آنها در جشنواره کن مشخص شد که طیفی از جامعه خواستار ارایه آثار خود به دور از چشمان دولت و بخش ممیزی هستند .
مدیر سینما مشخص کند که چه برنامهای برای این سینماگران دارد و تکلیف فیلمسازان این بخش در کشور چیست؟
آیا باید به حال خود رها شوند؟
چرا کسی نیست که تکلیف این پتانسیل بزرگ فرهنگی را روشن کند و اندیشه و هنر پنهانی این افراد را با ساز و کارهای فرهنگی تبدیل به فرصت کند؟
سکوت یا برخورد قهری با این افراد چه مشکلی را حل میکند؟
امنیت شغلی سینماگران سه سال است با سکوت همراه است و برنامه جامعی از طرف سازمان سینمایی در امر تامین معیشت و رفاه اعضای سینما مشاهده نمیشود؟
تا کی باید گفت که کمر سینماگر در حال شکستن است و توان پرداخت رهن و کرایه سرسامآور خانه خود را با تورم و گرانی موجود در جامعه ندارد.
چرا سازمان سینمایی به داد آنها نمیرسد؟
تا کجا باید فریاد کشید که سینماگر یک بیمارستان و درمانگاه تخصصی برای خود ندارد و...
اما مدیران سینما با هیچ کدام از این مشکلات یاد شده میانهای ندارند و با ارایه گزارشاتی مثل رفع مشکل ۵۰ فیلم توقیفی و امثالهم دنبال آن هستند تا القا کنند که کارهای بزرگی صورت دادهاند، حال سینما نیز خوب است و هیچگونه مشکل خاصی هم در کار نیست.
سه سال از حضور تیم فرهنگی دولت گذشت، اعلام کنند که کار بزرگشان در این مدت چه بوده است؟
هماکنون نیز معلوم نیست خبر این ۵۰ فیلم توقیفی و بلاتکلیف از کجا پیدا شد و اعلام چنین اخباری در شرایط موجود چه مشکلی از سینمای کشور را حل میکند؟!
اگر ۵۰ فیلم توقیف و بلاتکلیف بودند که در نوع خود خواب سرمایه بزرگی محسوب میشود، چرا در سالهای اخیر حداقل در رسانهها اعتراض کارگردانان و تهیهکنندگان و سرمایهگذاران آنها را شاهد نبودهایم؟
مدیران سینما به جای غوطهور شدن در اینگونه گزارشها بیایند وسط میدان و حداقل در زمانهای باقیمانده عمر مدیریتی خود به مسائل اساسی سینما و سینماگران بپردازند. اگر هم از نظر کارکنان سازمان سینمایی خبر رسانی این ۵۰ فیلم اهمیت زیادی داشته است، لطف کنند اسامی آنها را در رسانهها اعلام كنند تا افکار عمومی و جامعه سینمایی از کم و کیف موضوع اطلاع بیشتری پیدا کنند. به قول معاون اسبق ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی آقایان اگر در ادعای خود صادق هستند، بعد از گذشت بیش از 10 روز اسامی ۵۰ فیلم از توقیف و تعلیق رهیده را یک بار برای همیشه اعلام کنند.
گرفتاریهای اصلی و اساسی سینما سه سال است که مسکوت ماندهاند و معلوم نیست که این سکوت کی قرار است شکسته شود.
مستندساز و منتقد