مطالبه تغييرات بنيادين، پيام محوري انتخابات
حسين نورانينژاد
اصليترين پيام انتخابات رياستجمهوري اخير را بايد نارضايتي اكثريت قاطع مردم از شرايط موجود، خواست تغيير و مساله آنها با جرياني دانست كه اقليتند، اما بيش از اندازه خود قدرتي رانتي دارند و اعمال اراده ميكنند. اين در حالي است كه به نظر ميرسد با همه تلخكاميها و دلخوريها، همچنان عقلانيت بالايي بر جامعه مدني ايران حاكم است و مطالبات اين قشر حتيالمقدور بر بستر ظرفيتهاي قانوني و مدني و مقاومت در اين چارچوب دنبال ميشود. نكتهاي كه مشخص است باب ميل اپوزيسيون ويراني طلب مانند شبكه اينترنشنال نباشد. هر چند اين واقعيتها كاملا روشن هستند، اما از آنجا كه همچنان اصرار بر تغافل ديده ميشود و در گيرودار شكلگيري دولت جديد، ممكن است نارضايتيها بار ديگر به بوته فراموشي سپرده شود، مرور چند نكته از اين انتخابات ارزش توجه دارد.
1- پايينترين ميزان مشاركت در انتخابات رياستجمهوري در دور اول با كمتر از 40 درصد مشاركت واجدين شرايط رقم خورد.
2- از آن ميزان، حدود 20 درصد آرا به كانديداهاي جريان حاكم (قاليباف و جليلي) اختصاص يافت كه بخشي از آن هم به دلايل و انگيزههاي مختلف، راي سياسي و ايدئولوژيك اين جريان محسوب نميشود. اين در حالي است كه فرض عدم راي دادن درصد قابل توجهي از پايگاه اجتماعي اين جريان به دليل مواجهه تكليفي با انتخابات منتفي است و اين سقف آراي آنهاست.
3- افزايش قابل توجه ميزان مشاركت در دور دوم انتخابات هم چيزي نيست كه باز براي اين جريان خبر خوبي باشد. از افزايش راي مردم در دور دوم انتخابات تنها 600 هزار راي معادل 10 درصد به آقاي جليلي رسيد و حدود 5 ميليون و 500 هزار راي نصيب پزشكيان شد. اين نكته را در كنار اين فكت در نظر بگيريد كه بهطور معمول، دور دوم انتخابات مختلف ميزان مشاركت كاهش مييابد. اما افزايش راي چشمگير در دور دوم كه تنها يكدوازدهم آن به جليلي رسيد، نشاندهنده عمق نگراني اكثريت جامعه نسبت به اقليت قدرتمند حاكم است و بديهي است كه هر قدر به سمت طيفي از مردم برويم كه سختتر از ديگران تحريمي تند، فاصله بيشتري با جريان متبوع آقاي جليلي يا همان جريان موسوم به انقلاب ميبينيم.
4- حالا ديگر اقليت حاكم به وضعيتي رسيده كه در مشاركت پايين هم شانس كمي براي پيروزي دارد. اين مساله با سهمي كه عملا اين جريان از قدرت دارد هيچ سازگاري ندارد. بسياري از قوانين و رويههاي جاري در كشور بر اساس خواست اين جريان است و مشاركت و عدم مشاركت اكثريت مطلق مردم با همه تنوعي كه درباره مواضع ايجابيشان وجود دارد، در پيام نه به اين جريان اشتراك نظر دارند.
نتيجه اينكه به نظر ميرسد از مشاركت شهروندان باكيفيتي كه بيان شد و نهايتا به 50 درصد هم نرسيد بايد به شدت نگران بود و به نداي تغييرخواهي مردم پيام روشني داد. پيامي كه از صندوقهاي راي رسيد، در پيوستگي روشن با آن چيزي است كه در كوچه و خيابان و فضاي مجازي و خانوادهها ميبينيم. پيام اينكه كشور براي مواجه نشدن با بحرانهاي سخت، بايد از فرصت دولت پزشكيان استفاده كند و حتي اگر خودش قصد جدي براي اعمال تغييرات جدي در روند اداره خرد و كلان كشور نداشت، او را مجاب به اين هدف راهبردي كند و به اين مساله توجه شود كه اگر سرخوردگيهاي پيشين نصيب دولت آقاي پزشكيان هم بشود، با اين حجم از نارضايتي و نااميد شدن جمعيت بيشتري نسبت به انتخابات، شرايط بسيار وخيمتر خواهد شد. این حرف به معنای فشار بر دولت برای مطالبات خارج از توان آن نیست، اما مهم است که خواست جامعه را فهمید و برای شکاف موجود بین رویهها و ارزشهای حاکم با آن فکری کرد.