مريم آموسا
آزيتا موگويي فعاليت حرفهاي خود را در سينما از سال ۱۳۶۶ آغاز كرد. از همان ابتدا وارد جريان توليد در سينماي حرفهاي و به اصطلاح «سينماي بدنه» شد. به عنوان منشي صحنه، طراح صحنه، دستيار و برنامهريز در سينما فعاليت داشته و در يك دهه گذشته فقط در بخش كارگرداني و توليد و تهيهكنندگي به فعاليت خود ادامه داده است. او مدير توليد فيلم «فرزند چهارم» بوده و پيش از آن نيز در پروژههاي سينمايي ديگري همچون «پسر آدم دختر حوا» و «انعكاس» مسووليت توليد را برعهده داشته است. موگويي سال ۱۳۹۲ با ساخت فيلم «تراژدي» براساس فيلمنامهاي از رضا كريمي، نخستين تجربه كارگرداني را در كارنامه هنرياش ثبت كرد. دومين فيلمش در مقام كارگردان «ايده اصلي» نام داشت كه علاوه بر كارگرداني، تهيهكننده هم بود. او در فيلمهايي مانند مرگ پلنگ، ۵۳ نفر، حكايت آن مرد خوشبخت، دادستان، چشمهايم براي تو، مريم و ميتيل، هبوط، سايه به سايه، چهره و... فعاليت داشته است. در دهه هشتاد هم در آثاري چون ساغر، عشق+۲، دستهاي آلوده، هزاران زن مثل من، شكلات و رازها حضور داشته است. گرچه عمده فعاليتهاي اين هنرمند در سينما بوده، اما سالياني است كه موگويي بخشي از تمركز خود را بر تهيهكنندگي تئاتر گذاشته.
آزيتا موگويي كنسرت نمايش «قصه ترانههاي ماندگار» را در كاخ سعدآباد و تالار وحدت در كسوت تهيهكننده به اجرا رساند. وجود بازيگران متعددي از تئاتر، سينما و موسيقي در كنار كارگرداني سيد جلالالدين دري باعث شد تا نهايتا خروجي قابل قبولي رقم بخورد؛ به لحاظ استقبال هم «قصه ترانههاي ماندگار» توانست يكي از آثار باشگاه ميليارديهاي سال ۱۴۰۲ باشد. موگويي پيش از آن هم در نمايشهاي پرمخاطب «عشق روزهاي كرونا»، «روزهاي راديو» و «آينههاي روبرو» به عنوان تهيهكننده با محمد رحمانيان همكاري داشته است. موگويي در ماههاي گذشته با تهيهكنندگي نمايش «گاليله» به صحنه نمايش برگشت. نمايشنامه مشهور برتولت برشت با بازنويسي و دراماتورژي محمدامير ياراحمدي و كارگرداني شهابالدين حسينپور از اواخر فروردين در سالن اصلي مجموعه تئاتر شهر روي صحنه رفت. در اين اثر نمايشي، فرهاد آييش، چهره سرشناس هنر نمايش كه تجربههاي موفقي از او در تئاتر ثبت شده در نقش گاليله روي صحنه رفت. با موگويي درباره فعاليتش در مقام تهيهكننده تئاتر گفتوگو كرديم.
با توجه به سوابق شما در زمينه تهيهكنندگي و كارگرداني سينما، پرسش اين است كه چه شد تصميم گرفتيد به عنوان تهيهكننده در حوزه تئاتر هم فعاليت كنيد؟
اولين فعاليت من در تئاتر در سال 96 بود. براي اين شروع كه كاملا يك نمايش سوپرحرفهاي بود؛ انگيزهاي بسيار بسيار قوي داشتم. متن «آينههاي روبرو» اثر نويسنده بزرگي به نام بهرام بيضايي كه كارگردان نامداري به نام محمد رحمانيان آن را روي صحنه برد. با اين شروع كه با استقبال عجيب و غريب تماشاگران هم روبهرو شد، به ادامه اين مسير به صورت حرفهاي بيشتر علاقهمند شدم و تا امروز در كنار فعاليتهاي سينمايي، تئاتر هم تبديل به يكي از مهمترين اولويتهاي حرفهاي من شده است. من تا امروز هشت نمايش حرفهاي در سالنهاي مشهور و همچنين بزرگ كشور به عنوان تهيهكننده به روي صحنه بردم.
تهيهكنندگي در حوزه تئاتر بالطبع تفاوتهايي با تهيهكنندگي در سينما دارد. مهمترين تفاوتهاي اين دو عرصه براي شما چه بوده؟ اگر بخواهيد تهيهكنندگي تئاتر را آسيبشناسي كنيد، به نظر شما امروز اين حوزه با چه مشكلاتي روبهرو است؟
در جواب سوال شما بايد بگويم هر وجه اشتراكي بين سينما و تئاتر هست، طبيعتا در بخش تهيهكنندگي آن هم مشترك است و بخشهاي متفاوت بين سينما و تئاتر در امر تهيهكنندگي آن هم ايجاد تفاوت ميكند.
در سالهاي گذشته شاهد حضور بعضي «چهره»ها مثل [...] به عنوان تهيهكننده گروههاي تئاتري بودهايم كه با خود بودجهاي نميآورند و حرفشان اين است كه اگر نامشان در گروه تئاتري باشد، خود در حكم حمايت از نمايش است و كار ميفروشد و... اينها در ازاي تهيهكنندگي به اين شكل ۳۰ درصد هم از فروش ميگيرند. در مقابل، به عنوان مثال، نويد محمدزاده را داريم كه هر وقت به عنوان تهيهكننده از گروهي حمايت كرده، آن حمايت همهجانبه بوده. شما جنس تهيهكنندگي چهرههاي گروه اول را ميپسنديد يا نقد داريد به آن؟
با احترام به شما آن بخش از سوال شما را كه از دوستان و همكارانم نام برديد پاسخ نميدهم؛ اما در كليت با توجه به اينكه خاستگاه من سينما بوده و نه تئاتر، به همين دليل كارهايي كه تاكنون در تئاتر انجام دادم، كارهاي به اصطلاح تجربي نبوده؛ ولي شخصا براي همكاراني كه به گروههاي جوان تئاتري كمك ميكنند تا آثارشان را به روي صحنه ببرند، احترام بسياري قائلم.
شما همواره به عنوان تهيهكننده با گروههايي همكاري كردهايد كه چهرههاي شناخته شده در آن حضور داشتهاند. نمايشهايي بودهاند كه در سالنهاي بزرگ روي صحنه رفتهاند. آيا قصد نداريد به عنوان تهيهكننده از گروههاي كوچك هم حمايت كنيد؟
بخشي از پاسخ اين سوال را در سوال قبلي دادهام؛ اما تصور ميكنم افراد شايستهتري كه خاستگاه تئاتري دارند براي كمك به گروههاي كوچك مناسبتر هستند. به نظرم حضور من در كارهاي بزرگتر مفيدتر است.
به عنوان تهيهكننده تئاتر چه معياري براي همراهي يك پروژه داريد؟ چقدر اين معيارها مبتني بر سودآوري هستند و چقدر «دلي» يك پروژه را ميپذيريد؟
يك پروژه تئاتري حتما بايد دارايانديشه و داراي وجه تمايز باشد. از طرفي به تناسب منطقي هزينه و درآمد هم اهميت ميدهم. البته من قبل از قبول مسووليت براي هر كاري بايد آدمهاي اصلي همكارم را دوست داشته باشم. گاهي هم مرتكب اشتباه در شناخت ظرفيت آدمها ميشوم و بعدا خودم را سرزنش ميكنم.
به عنوان تهيهكننده چقدر در انتخاب بازيگران - تئاتر يا سينما- نقش داريد؟
در انتخاب بازيگران اصلي در تئاتر يا سينما نقش تعيينكننده دارم و البته به دليل سالهاي زياد كاري در اين حوزه با پيشنهادات دقيق و موثر با كارگردانان در اين خصوص گفتوگو و مشورت ميكنم.
در انتخاب بازيگران نمايش «گاليله» هم نقش داشتيد؟ به ويژه در مورد آقاي آييش؟
آقاي فرهاد آييش به دعوت من به نمايش «گاليله» پيوستند و دانش و تجربه گرانقدر ايشان در تئاتر و همچنين برقراري ارتباط با مخاطب بزرگترين شانسي بود كه نصيب نمايش «گاليله» شد.
آيا همكاري شما با كارگردان و عوامل نمايش «گاليله» تداوم خواهد داشت؟
اميدوارم شرايط همكاري دوباره با بخشي از بازيگران و عوامل پشت صحنه كه قبلا تجربه همكاري با آنها را نداشتم برايم فراهم بشود. همچنين با برخي نفرات كه به لحاظ كاري و همچنين اخلاقي و شخصيتي مورد تاييدم نيستند، همكاري مجدد نخواهم كرد.
آيا قصد داريد امكاني فراهم كنيد تا اين نمايش در برخي استانهاي بزرگ كشور روي صحنه برود؟
به دليل بزرگي كار و تعداد نفرات بعيد ميدانم اين كار امكانپذير باشد.
ظهور تهيهكنندگان حرفهاي در حوزه تئاتر چقدر ميتواند در شكلگيري كمپانيهاي تئاتر خصوصي در كشور نقش داشته باشد؟
در اين كشور هيچ چيز بهطور قطعي خصوصي نيست.
تهيهكنندگي شما مختص به حوزه تئاتر و سينما خواهد شد يا اينكه در ساير عرصههاي هنري از جمله موسيقي هم فعاليت خواهيد كرد؟
من كلا آدم ماجراجويي هستم و شايد روزي عرصههاي جديدي را هم در زندگي تجربه كنم.