يادي از مريم ميرزاخاني
مرتضي ميرحسيني
عمرش كوتاه بود و در 40 سالگي مغلوب سرطان شد، اما با موفقيتها و دستاوردهايش در رياضيات و نيز شخصيت فروتن و باارادهاش، بر بسياري در گوشه و كنار دنيا تأثير گذاشت. سال 1356 در تهران متولد شد و 1396 در امريكا، در كاليفرنيا از دنيا رفت. روي قبرش، ميان اين دو تاريخ، خط تيره كوچكي به چشم ميخورد كه معمولا از آن با مدالهايي كه در نوجواني در المپياد رياضي گرفت و جايزه بسيار معتبر فيلدز - مشهور به نوبل رياضي - ياد ميشود. اما گويا رياضي انتخاب اولش نبود. اوايل نوجواني كه به نويسندگي علاقه داشت و بعد، حتي زماني كه به تيم المپياد رياضي پيوست به مهندسي فكر ميكرد. اما پس از همنشيني با اعضاي تيم المپياد و شركت در كلاسهاي دانشگاه شريف به رياضيات دل بست و ذهنش درباره آنچه از زندگي ميخواهد، روشن شد. بعدها هميشه ميگفت كه تجربه شركت در المپياد رياضي و هيجان رقابت با ديگران (با پسرها) در انتخاب اين رشته براي ادامه تحصيل تأثير زيادي داشت. سال 1994 در المپياد رياضي هنگكنگ طلا گرفت و اين موفقيت را سال بعد در كانادا، اينبار با نمره كامل (42) تكرار كرد. مدرك كارشناسياش را از همان دانشگاه شريف گرفت و با نبوغ و پشتكاري كه داشت اين ذهنيت را براي استادان و همدورهايهايش شكل داد كه روزي رياضيداني بزرگ و حرفهاي ميشود (آن حادثه تلخ سقوط اتوبوس دانشجويان در خوزستان در سال 1376 كه به مرگ 7 نخبه منجر شد و او از آن جان به در برد، به همين مقطع از زندگياش برميگردد).
از اواسط دوره كارشناسي تصميم قطعي به ادامه تحصيل در امريكا داشت و از اين رو درخواستش را به دانشگاه هاروارد فرستاد. پذيرش گرفت و از ايران رفت. در ايالات متحد مطالعاتش را با جديت ادامه داد، تا دكترا پيش رفت و همانجا - با دانشجويي اهل جمهوري چك به اسم يان وندراك - ازدواج كرد. بعد از هاروارد، مدتي با دانشگاه پرينستون همكاري داشت و سپس راهي استنفورد شد. چند سال پاياني زندگي او، كه روزهاي شاد بسيار داشت با تولد دخترش آناهيتا و كسب مدال فيلدز، و البته مبارزه با سرطان گذشت. دكتر يحيي تابش كه رابطه نزديكي با ميرزاخاني داشت، در مرور خاطراتش از آن روزها مينويسد كه او بعد از انتخاب به عنوان برنده فيلدز (2014) به همان زندگي هميشگياش برگشت و «شديدا مشغول كار بود و در ديدارهاي گاهگاهي بسيار خوشحالكننده، از هر دري حرف ميزديم. از آناهيتا كه كمكم بزرگ ميشد و از شيطنتهايش ميگفت و باز هم مرور خاطرات گذشته و اميد به آينده. اما روزگار خوشي ديري نپاييد، آوريل ۲۰۱۷ بود كه دوباره علائم بدخيمي در كبدش ظاهر شد، همه بسيج شدند كه به بدخيمي غلبه كنند. مريم براي مدتي به شاخصترين كلينيك سرطان در نيويورك اعزام شد و بعد از آن هم هفتهاي يكبار بايد ميرفت و ميآمد تا نمونهگيري را ادامه بدهند و بالاخره در ماه فوريه ۲۰۱۷ داروي جديدي را كه ويژه او ساخته بودند، تجويز كردند و از علائم اثربخشي كه ظاهر شد، بسيار خوشحال شديم. بسيار افسوس كه مجددا به استخوانهايش زد و تلاشهاي گسترده به نتيجهاي نرسيد. 10 شب آخر در بيمارستان استنفورد بستري بود و جمعه چهاردهم جولاي ۲۰۱۷ دكترش اعلام كرد كه همه داروها را ديگر قطع ميكند.» ساده و بدون تشريفات، همانجا در قطعه ايرانيان مموريال پارك لوسگاتوس، زير شعري از حافظ خاكش كردند: «هرگز نميرد آنكه دلش زنده شد به عشق/ ثبت است بر جريده عالم دوام ما...» ناگفته نماند كه در مستند «رازهاي سطح» (2020)، ضمن مرور زندگي ميرزاخاني به گوشهاي از مطالعات و يافتههاي او در رياضيات اشاره ميشود. همچنين اتحاديه بينالمللي رياضيدانان، روز تولدش (22 ارديبهشت/ 12 مه) را روز زن و رياضيات ناميده است.