ضرورت طراحي برنامه جامع گذار عادلانه انرژي
محمد حضرتي
شنبه ۲۳ تير ماه هنگام مطالعه روزنامه اعتماد، مطلبي با عنوان «ديپلمات انرژي جهان» به قلم جناب آقاي علي آهنگر توجهم را جلب كرد كه بعد از مطالعه آن نكاتي به ذهنم خطور كرد كه با توجه به روي كار آمدن دولت جديد و نظر به وسعت و سرعت تحولات در دنياي انرژي طرح آن را ضروري دانستم. اما پيش از ورود به بحث لازم ميدانم ابتدا از نگارنده يادداشت مذكور به خاطر طرح مطالبي مهم و به موقع در خصوص آينده انرژي و رويكرد ايران نسبت به اين تحولات (گذار انرژي) تشكر كنم.
ايده اصلي يادداشت مذكور را ميتوان با كنار هم قرار دادن چند عبارت كليدي از متن مقاله اينچنين خلاصه كرد: «جهان در عصر پرتلاطم گذار انرژي گيج، سردرگم، بلاتكليف و از همه بدتر، بدون زبان گوياي جهاني است. جهان دقيقا نميداند به كجا ميخواهد برود. جهان فقط اسب سركش بدون زين پيمان آب و هوايي ۲۰۱۵ پاريس را عليه نفت و حتي گاز يكه ميتازاند در حالي كه اين پيمان به هيچ روي عليه نفت نيست.... در نبود يك زبان بران و گويا در سطح بينالملل براي دفاع از نفت، آژانس بينالمللي انرژي كه در اساس براي ريشهكني نفت در سال ۱۹۷۴ به وجود آمد، تيشه بر ريشه هستي جهان ميزند.... دستاندركاران بينالمللي نفت ميدانند كه پيمان آب و هوايي ۲۰۱۵ نه مجوزي براي محو نفت كه درخواستي براي كاهش كربن است. اوپك و كشورهاي نفتخيز منطقه بارها موضوع كربنزدايي از نفت و تبديل آن به سوخت پاك را مطرح كردند.... امروز و در عصر پرتلاطم گذار انرژي كه هويت و هستي كشورهاي نفتي در معرض نابودي است، دنياي نفت و انرژي به ديپلماتي در سطح جهاني نياز دارد كه زبان گويا و دقيق انتقال انرژي باشد و او كسي نميتواند باشد جز محمدجواد ظريف.»
با توجه به اين توضيح، نكاتي در ۵ بند بيان ميشود:
۱-تمام شواهد و قرائن موجود و روند تحولات حاكي از آن است كه دنيا در خصوص آينده انرژي تصميم خود را گرفته و به دور از هرگونه «سردرگمي و بلاتكليفي» مصمم به گذار از سوختهاي فسيلي و حركت به سوي انرژيهاي پاك و تجديدپذير است. نظر به اينكه حدود ۹۰درصد از انتشار دياكسيدكربن جهان به دليل مصرف سوختهاي فسيلي است...
انتقال سريع، پايدار و عادلانه از سوختهاي فسيلي به منابع انرژي تجديدپذير (گذار انرژي) به عنوان بخش مهمي از برنامه دولتها براي كاهش انتشار گازهاي گلخانهاي و دستيابي به خالص كربن صفر قرار گرفته است. رويكردي كه در آخرين كنفرانس تغيير اقليم سازمان ملل متحد ۲۰۲۳ (كاپ۲۸) و بهرغم فشار و لابي همهجانبه شركتهاي نفتي نيز مورد شناسايي قرار گرفت. توافقنامه نهايي كاپ ۲۸ با تاكيد بر كاهش مصرف جهاني سوختهاي فسيلي، به تصويب حدود ۲۰۰ كشور شركتكننده رسيد. اين موافقتنامه بر «آغاز فرآيند كاهش مصرف جهاني سوختهاي فسيلي» تاكيد و در متن پاياني خود عنوان «گذار جهاني از سوختهاي فسيلي» را به صراحت بيان كرده است. بر اساس متن توافقنامه، مصرف سوختهاي فسيلي در سيستمهاي انرژي بايد در يك روند گذار منصفانه و منظم تا سال ۲۰۵۰ طبق اصول علمي به صفر برسد. بررسي سياستهاي گذار انرژي كشورهاي جهان، بانكهاي توسعه و سازمانهاي بينالمللي نيز مويد اين نكته هستند.
۲- برنامه گذار انرژي و كربن خالص صفر نه تنها در سطح سياستگذاري و اجرا، بلكه در روندهاي حقوقي، مثل دعاوي حقوقي عليه سرمايهگذاريهاي نفتي و دولتهاي حامي اين سياستها كه تاكنون از ۲۳۰۰ پرونده عبور كرده، حقوق سرمايهگذاري، مثل خروج اتحاديه اروپا و پادشاهي متحده بريتانيا و ايرلند شمالي از معاهده منشور انرژي، حقوق بشر، همچون به رسميت شناختن حق داشتن محيط زيست پاك، سالم و پايدار توسط مجمع عمومي سازمان ملل در قالب قطعنامه 75.A/76/L، نيز با جديت در حال پيگيري است.
۳- اين ادعا كه براي مقابله با گرمايش زمين و رسيدن به هدف ۱.۵ درجه سانتيگراد، نيازي به حذف سوختهاي فسيلي نيست، پيشتر توسط سلطان الجابر، رياست كاپ ۲۸ و مدير شركت ملي نفت ابوظبي مطرح شد و همان موقع با واكنش قاطع جامعه علمي مواجه شد. انبوهي از شواهد علمي وجود دارد كه نشان ميدهد حذف تدريجي سوختهاي فسيلي براي مهار انتشار گازهاي گلخانهاي كه منجر به تغييرات آب و هوايي ميشود، يك ضرورت اجتنابناپذير است. تنها به عنوان شاهدي از ميان صدها مقاله علمي معتبر ميتوان به مقاله دنيل ولزبي و همكاران در نشريه Nature اشاره كرد كه در آن نشان ميدهند تقريبا ۶۰ درصد نفت و گاز متان فسيلي و ۹۰ درصد زغالسنگ بايد تا سال ۲۰۵۰ ميلادي در زمين باقي بماند تا ميزان گرمايش جهاني كمتر از ۱.۵ درجه سانتيگراد باشد. نكته قابل تامل اين يافته آن است كه اين ميزان بر اساس احتمال ۵۰ درصدي محدود كردن گرمايش به ۱.۵ درجه سانتيگراد در اين قرن است.
۴- اين واقعيت كه امروز بيش از ۶۰۰ ميليون نفر به اشكال اوليه انرژي و بيش از ۲ ميليارد نفر به سوختهاي آشپزي تميز دسترسي ندارند بر كسي پوشيده نيست. اما نكته مهم در تفسير اين وضعيت آن است كه بدانيم اين وضعيت بعد از چند دهه سلطه سوختهاي فسيلي و مرگ و مير و بيماري ميليونها نفر در جهان به واسطه استفاده از سوختهاي فسيلي، پابرجاست. به عبارتي افزايش توليد و مصرف سوختهاي فسيلي در چند دهه گذشته نه تنها حيات كره زمين را در معرض تهديد قرار داده و موجب مرگ ميليونها انسان شده، بلكه حتي در از بين بردن فقر و عدم دسترسي به انرژي نيز ناموفق بوده است. بسياري ساختار متمركز حاكم بر سوختهاي فسيلي را (در نقطه مقابل ساختار غيرمتمركز انرژيهاي تجديدپذير قراردارد) يكي از عوامل مهم اين نابرابري ميدانند. به همين خاطر است كه هدف ۷ توسعه پايدار سازمان ملل نيز بر دسترسي همگاني به «انرژي مقرون به صرفه و پاك» تاكيد ميكند و نه صرف دسترسي همگاني به انرژي مقرون به صرفه.
۵- گذار انرژي امروز در حال تحقق است و تلاش براي توقف يا كند كردن سرعت آن، تنها اتلاف وقت براي كشوري است كه در آينده نه چندان دور با پيامدهاي اين گذار بيواسطه روبهرو خواهد شد (در مقالهاي در همين روزنامه به تاريخ ۹ دي ۱۴۰۲ به شماره ۵۶۶۵- در باب پيامدهاي ژئوپليتيك گذار انرژي براي ايران نوشتم) . تا زمان باقي است، بايد به طراحي يك نقشه جامع «گذار عادلانه انرژي» اقدام كرد. البته اين به معناي دست شستن از منابع نفت و گاز نيست، بلكه بايد تا جاي ممكن با تمام ظرفيت، در فرصت باقيمانده از آن منابع نيز به بهترين شكل استفاده كرد. اما خوشبختانه يا بدبختانه، فرصت زيادي باقي نمانده است. نقشه گذار عادلانه بايد علاوه بر شناسايي نقش ايران در زنجيره انرژيهاي تجديدپذير، شناسايي مواد معدني حياتي مورد نياز و نحوه تامين پايدار آنها، تعيين اهداف كوتاهمدت و بلندمدت كاهش گازهاي گلخانهاي، به پيامدهاي اجتماعي، اقتصادي و سياسي دوران گذار خصوصا براي گروهاي آسيبپذيرتر بپردازد. امروز براي تحقق كامل «عدالت انرژي» نيازمند طراحي و اجراي دقيق برنامه «گذارعادلانه انرژي» هستيم.
محقق پسادكترا در مركز ملي پژوهشهاي علمي فرانسه