• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5820 -
  • ۱۴۰۳ شنبه ۶ مرداد

نگاهي به فيلم «روايت ناتمام سيما» به كارگرداني عليرضا صمدي

روايت ناتمام يك فيلم

فرزانه متين

اصغر فرهادي سال‌ها پيش، از زمان فيلم شهر زيبا و ‌چهارشنبه سوري نوعي از فيلم‌ها را روانه پرده نقره‌اي كرد كه علاوه بر اينكه از سبك رئاليسم پيروي مي‌كرد با توجه به ظرافت‌ها و جزييات در وجوه مختلف فيلمسازي، داستان‌هاي آثارش پاياني باز و دراماتيك داشت.او داستان را پله‌پله مي‌چيد و سرانجام از مخاطب مي‌خواست به كشف واقعيت روي آورد و مخمصه‌هاي مشترك انساني را دريابد.از اين رو بعد از موج نو ‌سينماي ايران، فرهادي موج پايان باز و نسل سوم سينماي ايران را ابداع كرد و تبديل به يكي از موفق‌ترين كارگردانان با موضوع اجتماعي شد و آثارش به جشنواره خارجي راه يافت و جوايز معتبري را براي سينماي ايران به ارمغان آورد. به دليل موفقيت وي، تلاش كارگرداناني كه آثارشان را با كپي‌برداري از ساختار كلي روايت فرهادي، جهاني از آن جنس خلق مي‌كردند، كم نبوده و البته موفق هم نبوده‌اند و تا جايي پيش رفته‌اند كه مخاطب بعد از تمام شدن فيلم، بلافاصله با خود مي‌گويد: خب، چي شد؟
فيلم روايت ناتمام سيما يكي از آثار جديد به نويسندگي و‌ كارگرداني عليرضا صمدي است كه متاسفانه از الگوي فرهادي پيروي كرده و در اين زمينه هم موفق عمل نكرده است.
فيلم روايت ناتمام سيما با موضوع اجتماعي و خانوادگي است و بازيگراني چون حامد كميلي، آزاده صمدي، غزل شاكري، مهران احمدي و مسعود كرامتي به ايفاي نقش پرداخته‌اند.
فيلم روايتگر بخشي از زندگي دكتر آرش سمين، روانشناس حوزه موفقيت و برندينگ است كه به واسطه برگزاري همايش‌ها به شهرت دست يافته و به نوعي اينفلوئنسر است كه ناگهان در فضاي مجازي، زني او را متهم مي‌كند كه زندگي‌اش را نابود كرده و از اينجا زندگي دكتر و همسرش دچار بحران مي‌شود. مضمون فيلم ملتهب است، اما ناتمام ماندن قصه، ضربه شديدي به اثر وارد كرده است . در برخي سكانس‌ها، فيلم كند و حوصله سر بر مي‌شود.
زن اصلي فيلم كه سيما نام دارد و نام فيلم هم به او ‌اختصاص داده شده، نقش مكمل را بازي مي‌كند و از آنجا كه داستان حول گذشته آرش و سيما مي‌گذرد، قصه‌اش ناقص است و به مخاطب هيچ اطلاعاتي حتي قطره‌چكاني تزريق نمي‌شود.سيما در حاشيه قرار دارد.دليل اينكه آرش در روز عروسي‌اش با سيما، غيبش مي‌زند، چيست؟ از اين رو رابطه سيما و آرش براي مخاطب نامعلوم است.در صورتي كه باز كردن اين گره براي تماشاگر لازم بود و شايد بخشي از نقص فيلم، پوشانده مي‌شد.
در اين ميان كارگردان به مساله بلاگري در جريان فضاي مجازي تشري هم مي‌زند و شهرت و آفت‌هاي آن را به ما نشان مي‌دهد مثلا اگر آرش شهرت نداشت خبري هم كه عليه وي در فضاي مجازي منتشر شده بود بالطبع وسعت زيادي در بر نمي‌گرفت و چه بسا اصلا خبري از او‌ منتشر نمي‌شد. در اين يادداشت بحث بر سر موضوعات اصلي و فرعي پيش آمده نيست، بلكه در اينجا نقد ما به كارگردان است كه چرا روايت را تمام نكرد و چيدمان فيلمنامه را به هم ريخت؟سرنوشت زندگي مشترك آرش و همسرش چه مي‌شود؟ آيا آرش متوجه مي‌شود اين بلاها از سوي شريكش بوده؟ دليل جدايي آرش از سيما چه بوده؟ آيا دوباره آرش به شغلش (استادي در دانشگاه) برمي‌گردد؟ و صد‌ها سوال بي‌جواب ديگر.
اي كاش كارگردانان راه خود را طي كنند و از تقليد دست بردارند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون