گروه دین و فلسفه: امروزه مناسک عزاداری برای امام حسین (ع) و شهدای کربلا تحولات بزرگ و گستردهای یافته است که محصول دهها قرن تکرار این تجربه مقدس است. به نظر میرسد هر چند ده سالی این مراسم تحولات جدیدی را تجربه میکند که از سبک لباس پوشیدن افراد در آن گرفته تا شیوههای نوحه خوانی و تزیین محل اقامه عزا، استفاده از انواع ادوات و حتی تکنولوژیهای جدید و... را شامل میشود، اما بیتردید کهنهترین و قدیمیترین مناسکی که در مراسم اقامه عزای سیدالشهدا به کار رفته و همواره و همچنان میتوان ادعا کرد اصلیترین عنصر این مناسک در همه قرنهای گذشته است، «گریه» است. آری گریستن بر اباعبدالله الحسین (ع) و یاران باوفایش عمری به درازای تاریخ عاشورا دارد. این اشک ریختنها از همان ابتدای صبح عاشورا و با نخستین قطرات خونی که از شهدای جبهه حق بر خاک کربلا ریخته شد، شروع و تا زمان ما همچنان ادامه یافته است.
نویسنده در متنی که دینآنلاین آن را منتشر کرده به بررسی پدیده «گریه» و اشک بر مصیبت امام حسین (ع) پرداخته است. او در این یادداشت با نگاهی اجمالی از زاویه روانشناسی به مساله گریه، بحث خود را آغاز کرده و در ادامه به فلسفه و کارکرد گریستن بر مصیبت سید و سالار شهیدان میپردازد.
سیده ساجده غفاریان
حتما تاکنون بارها ضربالمثلهایی در باب خنده و فواید آن همچون «خنده بر هر درد بی درمان دواست» و «بخند تا دنیا به روت بخنده» را شنیدهاید. بی شک خنده در نظر علم روانشناسی دارای جایگاه ویژهای است که نه تنها برای سلامت جسمی مفید است بلکه به افزایش سلامت روان، کاهش علایم اضطراب و افسردگی میانجامد و به ایجاد تعادل روانی کمک میکند.
اهمیت خندیدن و کارکرد آن
خنده در اکثر نظریههای روانشناسی مورد توجه قرار گرفته است. از نظریه روانکاوی فروید گرفته تا نظریه روانشناسی مثبتگرای سلیگمن؛ در روانکاوی فروید به عنوان موج دوم روانشناسی (1890 م) خنده، عامل تخلیه انرژیهای ذخیره شده و کسب لذت معرفی میشود و در روانشناسی مثبت نگر سلیگمن که بر تجربیات افکار و صفات مثبت تاکید و توجه دارد، از خنده به عنوان یک تکنیک درمانی استفاده میشود. در نهایت مفهوم خنده درمانی توسط کاتاریا در سال ۱۹۹۵ م مطرح شد. خنده درمانی یا یوگای خنده نوعی ورزش محسوب میشود که در آن بهجای حرکات بدن کافی است عضله چهره خود را تکان دهید و خندیدن را به صورت گروهی تمرین و تکرار کنید تا حال خوب را به دست آورید. پذیرش خنده و حتی تظاهر به خنده (تکان دادن عضله برای خنده) به عنوان تکنیکی از تکنیکهای درمانی، چندان سخت و دور از ذهن نیست اما آنچه در این جستار موضوع سخن قرار گرفته، جایگاه گریه است.
اهمیت گریستن و کارکرد آن
گریه که در ادبیات، مخالف خنده محسوب میشود آیا آثار عکس خنده را دارد و صرفا نشانی از درد است؟ یا اینکه گریه هم میتواند برهر درد بیدرمان دوا باشد؟ یا حتی میتوان از گریهدرمانی هم سخن گفت؟
شباهت و تفاوت خندیدن و گریستن
خنده و گریه هر دو نشانه بروز و ظهور حالات و هیجانات درونی هستند. با این تفاوت که خنده تنها معرف هیجان شادی است اما گریه واکنش طبیعی انسان به طیف وسیعی از احساسات مثل غم، خشم، شرم و حتی شادی است. به صورت کلی روانشناسی معاصر چنین بیان میکند که همه هیجانات و احساسات ارزشمند هستند و هیچ یک نباید در انسان سرکوب شده یا نادیده گرفته شود، بلکه باید میزان و شیوه بروز این هیجانات توسط فرد تنظیم شود. گریه نیز به عنوان روشی طبیعی و سالم برای بیان احساسات، مزایای فراوانی همچون فواید فیزیکی و تسکین درد، افزایش همدلی و اعتماد، کاهش پرخاشگری، بهبود روابط عاطفی و میان فردی و تعادل در سیستم روانی را به همراه دارد. طبق اصول تنظیم هیجان (ER) در روانشناسی لازم است فرد مهارتهایی را بیاموزد تا بتواند از گریه به گونهای موثر و کارآمد در روابط درون فردی و بین فردی استفاده کند و اگر گریه مکرر، بیش از حد و غیرقابل کنترل اتفاق بیفتد، میتواند نشانهای از افسردگی و اضطراب باشد.
صورتبندی علل و عوامل گریستن
روانشناسی معاصر برای گریه سه سطح تعریف کرده است:
۱- سطح فیزیولوژی مانند گریه در اثر درد یا گریه نوزاد برای رفع نیاز فیزیولوژیکی؛
۲-سطح خلقیات و احساسات عاطفی که بیش از هر سطح دیگر مورد توجه قرار گرفته است و پژوهشها و تحقیقات فراوانی را به خود اختصاص داده است. آنچه در رویکردهای مختلف درمانی و بهخصوص رویکرد تنظیم هیجان مدنظر قرار گرفته همین نوع گریه است که نشاندهنده حالت خلقی فرد و مود (Mood) اوست.
۳- سطح احساسات عمیق و ژرف مانند گریه در حال نیایش که متاسفانه این سطح در روانشناسی مورد غفلت واقع شده است. این سطح از گریه، همان است که در این روزها در مجالس اهل بیت و امام حسین (ع) مشاهده میکنیم و شاید بتوان معنای گریهدرمانی را در دل مجالس برخاسته از حماسه حسینی جستوجو کرد.
کربلا؛ تجلی سیاهی و سپیدی
در نگاه شهید مطهری (ره) کربلا دو صفحه دارد: صفحه سیاه و تاریک که در آن جنایتی کمنظیر روی داده و از این جهت حادثه کربلا یک تراژدی است که باید براین مصیبت مرثیه گفت و گریست. اما صفحه دیگر صفحه سفید و نورانی است که حماسهای در آن رقم خورده و تجلی حقیقت و انسانیت است. گریه فقط نباید نمایشگر جنایت و تراژدی و حتی مظلومیت باشد بلکه گریه باید برای حماسه مقدس و باشکوه انسانی باشد که حسین علیهالسلام در عاشورا رقم زده است. در این دیدگاه مرثیه و حماسه باید با یکدیگر همراه شوند. شاید بتوان گفت گریهای که تنها برای تراژدی است سطح دوم گریه در روانشناسی را نشان میدهد اما آنجا که مرثیه و حماسه با یکدیگر مخلوط میشود و آنجا که استاد شهید میفرماید: «در رثای قهرمان بگریید»، گریه در سطح سوم روانشناسی قرار میگیرد.
امام حسین؛ جلوه حماسه و آزادگی
امام حسین (ع) جلوه حماسه و آزادگی است و کربلا پدیدهای اجتماعی که احساس شخصیت و منش به آدمی میدهد. کربلا، فلسفه و باوری عمیق را به اجتماع هدیه میدهد، ملت را مستقل میکند و اجازه نمیدهد در ملتی دیگر ذوب شود. بنابراین گریه بر چنین حماسه مقدسی، رشد و بینش برای صاحب خود به ارمغان میآورد. لذا مرثیه و گریه باید به شکلی باشد که این حماسه و این پدیده اجتماعی را حفظ کند و حس قهرمانی حسینی را در ما تحریک و احیا کند. رثاء باید به گونهای باشد که اسلام را، اقامه نماز را، امربه معروف و نهی از منکر را، احساسات وعاطفی عالیه اسلامی را در وجود ما زنده کند آنچنان که حماسه، خود، اینگونه بوده است. (ر.ک حماسه حسینی شهید مطهری)
فلسفه عزاداری و گریه بر امام حسین (ع)
به دیگر سخن فلسفه عزاداری و گریه این است که به فلسفه قیام دست یابیم؛ از گریه به حقیقت برسیم. هدف صرف اشک ریختن عاطفی و هیجانی نیست بلکه اشکی ارزشمند است که در حالت هماهنگی و پیوند روح ما با روح حسین (ع) باشد. اینجا است که گریه تعالی میدهد و اینجا است که نه تنها بکاء و حتی تباکی (تظاهر به گریه) هم نوعی درمان است و گریهدرمانی معنا مییابد. استاد شهید مطهری (ره) میفرماید: «گریه بر حسین باید محیی باشد نه مخدر. زندهکننده است و نه بیحسکننده.» (دینآنلاین)
خنده و گریه هر دو نشانه بروز و ظهور حالات و هیجانات درونی هستند. با این تفاوت که خنده تنها معرف هیجان شادی است اما گریه واکنش طبیعی انسان به طیف وسیعی از احساسات مثل غم، خشم، شرم و حتی شادی است.
روانشناسی معاصر برای گریه سه سطح تعریف کرده است:
۱- سطح فیزیولوژی مانند گریه در اثر درد یا گریه نوزاد برای رفع نیاز فیزیولوژیکی؛
۲- سطح خلقیات و احساسات عاطفی که بیش از هر سطح دیگر مورد توجه قرار گرفته است و پژوهشها و تحقیقات فراوانی را به خود اختصاص داده است. آنچه در رویکردهای مختلف درمانی و بهخصوص رویکرد تنظیم هیجان مدنظر قرار گرفته همین نوع گریه است که نشاندهنده حالت خلقی فرد و مود (Mood) اوست.
۳- سطح احساسات عمیق و ژرف مانند گریه در حال نیایش که متاسفانه این سطح در روانشناسی مورد غفلت واقع شده است. این سطح از گریه، همان است که در این روزها در مجالس اهل بیت و امام حسین (ع) مشاهده میکنیم و شاید بتوان معنای گریهدرمانی را در دل مجالس برخاسته از حماسه حسینی جستوجو کرد.