مسعود پزشکیان و کابینه واقعیتها
وزیران این کابینه از شش جهت شمال و جنوب، غرب و شرق و بالا و پایین به ماشین دولت فشار میآورند. نه تنها ماشین دولت از جای خود ذرهای حرکت نمیکند که در فشارهای از همهسو، تاب و توان خود را از دست میدهد و له میشود. اما مگر ما از دولت پزشکیان چه میخواستیم که اکنون غمگین و نگرانیم؟ اصل مطلب اینجاست. مطلب واضح و آشکار این است که جهان و متطقه در حال تغییرند. جمله حالا دیگر کم خریدار و پرتکرار «گذار انرژی» اینگونه است که فرهنگ، اجتماع و اقتصاد تازهای میآفریند.
ما اکنون در وضعیتی بهسر میبریم که برای امهات زندگی دچار دردسر، کمبود و ناترازی شدهایم. کمبود آب، برق، گاز، انرژی کار را از تعطیلی کارخانهها و صنایع، به خاموشی خانهها و کسب و کارهای کوچک خیابانی کشانده است. مساله این است که 10 سال دیگر، جهان در وضعیت امروزینش نخواهد بود. نفتخام که سهل است، تولیدات و کالاهایی مانند فلزات و آهن و... که با انرژیهای فسیلی تولید میشوند، با مقررات«تنظیم مرزی کربن» از فهرست خرید جهان خارج میشوند. دلایلش را اکنون در گداختگی خاورمیانه از شدت گرما شاید بهتر بتوانیم درک کنیم. مساله این است که ایران در محور این گداختگی آب و هوایی قرار دارد. مساله این است که ما همین 8 سال و 10 سال فرصت داریم تا کاروان سیاست را به نفع توسعه کشور و دور شدن از این فجایع حرکت بدهیم. سوال این است که آیا با این کابینه چنين انگارهای شدنی است؟ سوال مهمتر این است که آیا این کابینه اصلا به واقعیتها توجهی دارد؟ و سوال بسیار بنیادیتر اینکه آیا توجه به این مسالهها و بحرانها فقط وظیفه دولت، پزشکیان و کابینه است؟