• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5835 -
  • ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۴ مرداد

چرایی چینش کابینه

حسین مسعودنیا

 اعلام اسامی وزرای پیشنهادی ازسوی آقای پزشکیان به مجلس و چند ساعت پس ‌از آن استعفای آقای دکتر ظریف از معاونت راهبردی ریاست‌جمهوری سبب گردید  بحث و انتقاد درباره آنها بالا بگيرد و هر كس در اين زمينه نظري اظهار كند. 
پس ‌از تامل در نکات ذیل به این نتیجه رسیدم که شاید واقعیت‌های حاکم بر جامعه ایرانی و محذوریت‌های فراروی آقای پزشکیان ناگزیر وی را وادار به چینش کابینه کرده است که مهم‌ترین آنها به شرح ذیل است: 
۱- هدف اصلی آقای پزشکیان تشکیل دولت وفاق ملی برای غلبه بر مشکلات است، قدم اول برای نیل به چنین هدفی وفاق و همدلی میان نخبگان سیاسی برای رسیدن به اجماع نسبی به ‌منظور اتخاذ راهکارهایی برای مقابله با بحران‌های فعلی موجود در جامعه ایران است، این درحالی است که گروه‌ها و جناح‌های سیاسی در ایران درقبال یکدیگر رفتار حذفی دارند، اما اجماع و وفاق برای سیاست‌گذاری نه به‌ معنای یکدست شدن و از بین رفتن اختلاف سلایق بلکه به‌ معنای رساندن اختلاف‌نظرها به حداقل می‌باشد. اکنون این سوال مطرح است که جز از طریق تعامل و مشارکت دادن گروه‌های رقیب در قدرت البته با دو شرط هم‌سویی با آرمان‌های دولت منتخب و موظف به پاسخگو بودن در قبال وظایف آیا می‌توان کابینه وفاق ملی تشکیل داد؟ طبیعی است که پاسخ منفی است. گروه‌های مخالف و رقیب برای حضور در کابینه به ‌لحاظ ذاتی حقی ندارند اما اگر واقعا هدف تشکیل دولت وفاق ملی در مقطع کنونی می‌باشد باید از عقلای گروه‌ها و جناح‌های رقیب با دو شرط یادشده در کابینه استفاده کرد. ۲- یکی از مشکلات واقعی جامعه ایران فقدان احزاب سیاسی به‌معنای واقعی آن است. در جوامع توسعه‌یافته دولت برآمده از حزب است. چنین دولتی هم استراتژی دارد و هم نیروهای متخصص تربیت‌شده حزبی برای اداره کشور پس ‌از پیروزی در انتخابات. حال آنکه در ایران در آستانه انتخابات افراد و گروه‌های سیاسی مختلف با پایگاه اجتماعی متفاوت اما هدف یکسان سیاسی با یکدیگر ائتلاف کرده و صرفا برای به قدرت رسیدن و شکست رقیب با یکدیگر همکاری می‌کنند اما صاحب آرمان‌های متفاوتی هستند. دولت آقای پزشکیان نیز از این قاعده مستثنا نیست، اگرچه خود وی تعلق به جناح اصلاح‌طلب دارد اما حامیان وی را در انتخابات، طیف‌های مختلف از اصلاح‌طلبان تا میانه‌روها و اصولگرایان معتدل تشکیل می‌دادند، لذا بدیهی می‌نماید که اکنون در مرحله تشکیل کابینه نیز هر یک از این جناح‌ها و گروه‌های سیاسی انتظار حضور در کابینه را داشته و امکان شکل‌گیری یک کابینه یکدست اصلاح‌طلب فراهم نباشد؛ البته مهم توانایی و اقتدار ريیس‌جمهور است که پس ‌از تشکیل چنین کابینه‌ای بتواند از این ائتلاف رنگین‌کمان در جهت آرمان‌های دولت خود استفاده کند. ۳- واقعیت‌های حاکم بر ساخت قدرت در ایران دکتر پزشکیان را ناگزیر به اتخاذ به چینش چنین کابینه‌ای کرده است. پیچیدگی‌های ساخت قدرت، نقش نهادهای حاکمیتی، رقابت سنتی میان مجلس و دولت در تاریخ ایران، کنترل مجلس توسط رقبای سیاسی ريیس‌جمهور و احتیاج دولت به تعامل با آنان برای گرفتن رای اعتماد به همراه فضای سیاسی حاکم بر جامعه ایران نه ‌تنها آقای پزشکیان بلکه هر سیاستمدار پراگماتیسم دیگری را نیز به این مهم راهنمایی می‌کند که در شرایط فعلی راهی جز تعامل وجود ندارد. البته یادآوری یک نکته ضروری است و آن اینکه امکان انتخاب گزینه‌های بهتر برای حضور در کابینه از میان گروه‌های سیاسی رقیب وجود داشت که میزان نارضایتی طرفداران ريیس‌جمهور کاهش یابد. ۴- تأمل در تاریخ اصلاحات در ایران بیانگر دو نکته کلیدی است: اولا، ساختار سیاسی زمانی به اصلاح‌گران اجازه کنشگری می‌دهد که احتیاج به اصلاح‌گری برای برون‌رفت از مشکلات داخلی یا کاهش فشارهای خارجی داشته باشد. ثانیا، میدان مانور عملیاتی اصلاح‌گر چارچوبی دارد و این چارچوب را اصولا ساختار حاکم تعیین می‌کند. لذا درس‌آموزی از تاریخ اصلاحات در ایران بیانگر این مهم است که اصلاح‌گران باید در ایران راهکار آهسته رو اما همیشه را انتخاب کنند. به‌ نظر می‌رسد آقای پزشکیان باتوجه به واقعیت‌های حاکم بر جامعه ایران اقدام به چینش کابینه کرده است؛ رویکردی که در عالم سیاست براساس مکتب واقعیات صحیح است، چراکه بودن و کنشگری کردن بهتر از انزوا و در لاک خود فرو رفتن است ۵- همه گروه‌های سیاسی به این مهم اذعان دارند که از مهم‌ترین مشکلات جامعه امروز ایران کاهش اعتماد سیاسی، افول سرمایه اجتماعی، کاهش مشارکت سیاسی و از همه مهم‌تر کم‌رنگ شدن امید و نشاط است شرایطی که شاید از مهم‌ترین دلایل آن وخامت اوضاع اقتصادی و حاکم بودن فضای سیاست‌زدگی در جامعه ایران بر اثر رفتار حذفی نخبگان سیاسی ایران درقبال یکدیگر بوده است؛ موضوعی که می‌تواند پیامدهای خطرناکی داشته باشد که از مهم‌ترین آنها ظهور پوپولیسم یا اقتدارگرایی است. انتخابات چهاردهمین دوره ریاست‌جمهوری تا اندازه‌ای سبب احیای مجدد بارقه امید در جامعه ایران گردید اما بروز تنش بین دولت و مجلس می‌تواند این امید اندک را نیز از بین ببرد و آقای پزشکیان با درک این مهم ترجیح داده است که در شرایط کنونی راه تعامل را در پیش گیرد. علی‌ایحال به ‌نظر می‌رسد شخصیت ريیس‌جمهور، اولویت تشکیل دولت وفاق ملی برای وی، واقعیت‌های حاکم بر فضای سیاسی جامعه ایران، کنترل مجلس توسط گروه‌های رقیب، پیچیدگی ساختار قدرت سیاسی و نقش نهادهای حاکمیتی همراه با درس‌آموزی از تاریخ اصلاحات در ایران و امید به آینده آقای پزشکیان را ناگزیر به انتخاب چنین همکارانی برای تشکیل دولت کرده است اما انتخاب و معرفی کابینه به ‌معنای پایان راه نیست و طرفداران ريیس‌جمهور باید بدانند که بودن یک ريیس‌جمهور اصلاح‌طلب و امکان کنشگری حتی محدود برای کنشگران سیاسی بر یکدستی بلوک حاکمیت ارجحیت دارد، چراکه اصلاحات تدریجی است پس باید با جدیت در مقطع کنونی از دولت حمایت کنند اما در مقابل آقای پزشکیان هم حتما به ‌خوبی از این مهم آگاه است که اگرچه شاید در انتخاب وزرا نتوانسته است به وعده‌های انتخاباتی خود عمل کند اما در انتخاب مدیران سطح میانه و پایین می‌تواند با انتخاب این مدیران از میان زنان، گروه‌های قومی و مذهبی به وعده‌های انتخاباتی خود عمل کند. «رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود/ رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود» 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون