اسكندر مومني؛ آراستهترين مرد كابينه
علي آهنگر
سيد ابوالقاسم قائممقام بزرگ فراهاني، سياستمدار، شاعر و اديب ارجمند، ذخيره فكر، سياست، انديشه و ادب ايران معاصر است. او به واسطه بزرگي و دانايي و ذكاوتي كه داشت، معلم نوادگان قاجار بود. هر كدام از اين نوادگان، بنا به نسب و تبار خود براي رسيدن به شغلي تربيت ميشدند؛ يكي براي وزارت، ديگري براي سفارت، آن يكي براي حكومت، كسي براي صدارت و شاخصترين نيز براي پادشاهي تربيت ميشدند. تربيت و تعليم اينان تا عهد محمد شاه تحت نظر ميرزا بزرگ قائممقام فراهاني صورت ميپذيرفت.
او يك بار در توصيف شاهزادهاي براي انتصابي بر زبان آورد كه «متين و به قاعده راه ميرفت». متين و به قاعده راه رفتن شايد به نظر نيايد كه از جمله گزينشها و آموزشها بود. براي رسيدن به منصبهاي والا يكي هم اين است كه بايد متين و به قاعده راه رفت.
اگر امروز معلم بزرگ، قائممقام بزرگ فراهاني در قيد حيات ميبود و اسكندر مومني، گزينه مسعود پزشكيان براي وزارت كشور را ميشناخت، به حتم آراستگي، نظم و انديشههاي مردممدارانه او را ميستود. او از نخستين سالهاي دهه هشتاد وارد نيروي انتظامي شد. ورود مردي آراسته، منظم، بيحاشيه و با رويكردهاي عميق اجتماعي، كافي بود تا نيروي انتظامي را به سمت و سوي نهاد اجتماعي بودن سوق دهد.
تفكر اجتماعي او چنان بود كه مركز فوريتهاي پليس ۱۱۰ را آفريد. او كه در بدنه هيات رييسه ناجا از نفوذ و احترام ويژه و شيخوخيت تمام برخوردار بود، در تقرير رويكردهاي اجتماعي ناجا نقش اول را ايفا ميكرد. نگاه اجتماعمدارانه اسكندر مومني به سازمان پليس آنجا تبلور ويژه يافت كه با تاسيس پليس+۱۰ خدمات سالها در انحصار مانده در پيچ و خمهاي ساختمانهاي زيرزميني نيروهاي ژاندارمري و شهرباني سابق را به دست مردم سپرد. او پليس+۱۰ را با ديدگاه مردممدارانه ابداع و به جامعه ارايه كرد.
محور فكري اسكندر مومني آموزش است. او سواد، انديشه و آموزش را محور رشد و توسعه كشور ميداند. مومني در مسير نگاه مردممدارانه خود در سالهاي دهه هشتاد ارتباط تاريخي نيروي انتظامي با سازمانهاي مردمنهاد، سمنها و انجياوها را برقرار ساخت. در دوران مسووليت او، نهادهاي جامعه مدني و انجياوها بيشترين رشد و توسعه و عميقترين ارتباط را با مراكز پليس و نيروي انتظامي داشتند.
مرد شيكپوش و آراسته مردمدار، همچنان تفكر جامعهمحور و نهادهاي اجتماعي را در زنجيره انديشههاي خود دارد. او چند دهه در قلب اجتماع زيست. با زيست و فرهنگ متفاوت و مختلف مردم آشناست. در طول چند دهه مسووليت، شهر و بخشي نيست كه او به آنجا سفر نكرده باشد و مسائل و مشكلاتش را از نزديك نشناسد.
برخلاف اينكه او را شخصي امنيتي ميدانند، او اساسا در طول سالهاي خدمتش نه تنها از امور امنيتي به دور بود، بلكه پليس را با رويكرد اجتماعي آشنا ساخت. از مهرماه ۱۳۹۷ از نيروي انتظامي جدا شد و با حكم دكتر حسن روحاني به مجموعه رياستجمهوري پيوست. مرد بيحاشيه و كم سخن اما از آنجا كه جاهطلبي در روح و روانش جايي ندارد، چهره رسانهها و عكسها و گفتوگوها نشد. از همين روي جامعه او را چندان نميشناسد و از لحن آرام و متين سخنسرايياش خبر ندارد.
در مسائل انتظامي او به رافت و آرامش و مهرباني و دوري از خشونت اعتقاد و باور دارد. جامعه را با تمام وجودش ميشناسد، تغيير را بخشي از خاصيت و نهاد اجتماع ميداند و به آن باور دارد.
مرد نيكو انديشه و در متن جامعه رشديافته كابينه باور دارد با اجبار و اكراه نميتوان مردم را خوب، مهربان، سخاوتمند، متفكر يا وظيفهشناس بار آورد. او معتقد است هماهنگي واقعي و همكاري مشتاقانه مردم با خواست و آرامش خيال خود آنها حاصل ميشود.
مسعود پزشكيان كه او را از دهه ۶۰ در دانشگاه تبريز تا امروز از نزديك و به خوبي ميشناسد، نيك ميداند كه براي وزارتخانه مهم و كليدي كشور چه شخصيت درخور و شايستهاي را برگزيده است.