كجا به دنبال ايده ميگرديد؟
اين اتفاق از دوران كودكي در من شكل گرفت. با اينكه بسيار بازيگوش بودم، اما ذهنيت من به دنبال بازي نبود، بلكه بيشتر به دنبال خوب ديدن و خوب گوش كردن و خوب ساختن و... بود. اينها بخشي از زندگي من در دوران كودكي شد. حتي در آن دوران با مورچهها صحبت و مباحث فلسفي را با آنان مطرح ميكردم. به عبارتي، بخشي از وجودم همين دادن و گرفتنهاي ذهني بود. تا اينكه تنها انگيزه من براي زندگي، خلق كردن شد؛ اينكه حسم را تميز كنم و بتوانم اين حال را منتقل كنم. اما اينكه چه اتفاقي ميافتد كه آفرينش شكل ميگيرد، موقعي است كه درون من با همه ويژگيهايي كه از كودكي همراهم بوده و آنچه آموختهام، با خالص كردن خودم و تاثيرپذيرفتن از اتفاقات بيروني، در يك لحظه به آفرينش اثر هنري ميرسد. اين اتفاق ناخودآگاه و بدون دخالت آگاهانه شخصي است. لحظهاي است كه با برداشتهاي حسي خودم از محيط پيرامونم، «خودبهخود» اتفاق ميافتد.
از نظر حرفهاي، چه شخصي بيشترين تاثير را بر شما گذاشته است؟
خوشبختانه استادان درجه يكي داشتهام. در خوشنويسي استاد غلامحسين اميرخاني و در موسيقي استاد محمدرضا لطفي و همينطور از پير سولاژ هنرمند نقاش و مجسمهساز فرانسوي هم بسيار آموختهام.
بزرگترين درس زندگي را از چه كسي گرفتيد؟
به ياد ميآورم هنگامي كه شاگردي استاد اميرخاني را ميكردم از ايشان خواستم كه مرا نصيحتي بكنند و ايشان برايم نوشتند: «نيكخواه همه كس باش.» و اين شد الگوي زندگي من در هر لحظه.
بزرگترين دستاورد شما در حرفهتان چيست؟
شايد اين باشد كه در خط و خوشنويسي معاصر بخش جديدي به نام «موزيكاليگرافي» را شروع كردهام و به وجود آوردهام.
بزرگترين دستاورد شما در زندگي چيست؟
حس ميكنم و دوست هم دارم كه دوست خوبي باشم و عضو خانواده خوبي باشم و كمتر خاطره بدي براي كسي به جا بگذارم.
فلسفه شما در حرفهتان چيست؟
«غرض نقشي است كز ما باز ماند/كه هستي را نميبينم بقايي». اين شعر خيلي در من تاثير گذاشت و شد فلسفه من در زندگي و در حرفه. خيلي زود به اين نتيجه رسيدم كه تنها چيزي كه ميتواني از خودت به يادگار بگذاري، هنر است. خاطرههاي خوب هم خوب هستند، ولي بعد از چند نسل از ياد ميروند. اما هنرِ خوب هميشه ماندگار خواهد ماند.
فلسفه شما در مورد اوقات فراغت چيست؟
از بطالت خيلي بدم ميآيد. عجيب زمان برايم معنا دارد، چون احساس ميكنم خيلي كارهاي انجام نشده دارم كه بايد به سرانجام برسانم و وقت براي اينگونه كارها ندارم. احساس ميكنم كه هميشه بايد در زندگي حضور داشته باشم - حضوري فعال - و به زندگي معنا بدهم.
آيا موضوع مورد علاقهاي داريد كه تا به حال فرصت انجام آن را پيدا نكردهايد و دوست داشته باشيد به آن بپردازيد؟
رقص را دوست دارم. ولي هيچ وقت امكانش به وجود نيامده كه رقص را بيشتر بفهمم و شرايطي به وجود نيامده كه آن را بيشتر بشناسم. دلم ميخواهد رقص را بنياديتر بفهمم.
آيا سرگرمي خاصي داريد؟
مباحث عرفاني و فلسفي را خيلي دوست دارم و براي آن وقت ميگذارم.
هنرمند يا گروه هنري محبوب شما كدام است؟
محمدرضا لطفي.
اگر بنا شود يك تا چهار شخصيت را براي شام دعوت كنيد، آنها چه كساني خواهند بود؟
شيخ ابوالحسن خرقاني، كمالالدين بهزاد، حضرت علي(ع)، كلود مونه، گوتاما بودا و خدا.
چه چيزي جمعآوري ميكنيد؟
وسايل هنري. مثل كاغذ، مركب، رنگ و ...
باارزشترين دارايي شما چيست؟
خودم، چون تمام آنچه دوست دارم در درون خودم هستند.
بزرگترين ترس و نگراني شما چيست؟
مرگ خودم و آينده ايران.
اگر بنا باشد از فردا اين كاري كه انجام ميدهيد را نكنيد، چه حرفهاي را انتخاب خواهيد كرد؟
نگهبان يك باغ خواهم شد يا هر چيزي كه به كشاورزي مربوط شود.