باقری، مدیرکل سیاسی وزارت کشور دوران اصلاحات:
رویکرد وفاق ملی در انتخاب اعضای کابینه کاملا ملموس است
جماران| «علی باقری» مدیرکل سیاسی وزارت کشور در دولت اصلاحات و از فعالین سیاسی و عضو جبهه اصلاحات معتقد است: اگرچه در ارتباط با میزان اجرایی بودن، مدیر بودن و احتمال موفق بودن وزرای انتخابی نسبت به اندازه و نُرمهای مدیریتی که در کشور ما وجود دارد، استثناهایی هم البته میتواند وجود داشته باشد، اما فکر میکنم که کابینه معرفیشده آقای پزشکیان در مجموع، کابینه قابل قبولی است و از ظرفیتهای مدیریتی موجود در کشور در حد امکان بهرهمند شده است. باقری در بیان ویژگیهای کابینه چهاردهم و برخی انتقادات به کابینه گفت: نکته اول: کلا معرفی لیست کابینه یکجورایی شبیه به معرفی لیست تیم ملی فوتبال است؛ از این زاویه که شما هر جور انتخاب بکنید قابل نقد است. دلیلش هم این است که بحث نوع نگرش، زاویه نگاه و سلیقه در هر انتخابی یک قسمتی از واقعیت صحنه است. لذا یک مقداری باید ارزیابی را کلانتر کرد و از اسامی معرفی شده فراتر رفت تا به دام قضاوت سلایق نیفتیم. در انتخاب کابینه، باید 20 تا 30درصد، سلیقه ريیسجمهور را نیز محق بدانیم و برای ایشان نیز این سهم را قائل بشویم تا این درصد از کابینه را براساس سلیقه خودش انتخاب کنند. همانطور که عرض کردم، شاید نزدیکترین و ملموسترین مثالش بازیکنان تیم ملیاند که مربی تیم ملی فوتبال بخشی از آنها را با توجه به سلیقه خودش انتخاب میکند. نکته دوم: آنچه که حایز اهمیت است، رویکرد کلی آقای ريیسجمهور درخصوص انتخاب کابینهشان است که آن را نه بعد از پیروزی، بلکه در خلال مبارزات انتخاباتی اعلام کرده بودند و آن رویکرد تشکیل کابینه وفاق ملی است. اگرچه من خاطرم نیست که آقای پزشکیان همین نام را الزاما در ایام تبلیغات انتخاباتی استفاده کرده باشند، ولی اگر این اسم را هم نگفته باشند، ولی مسمایش را در بین فرمایشاتشان بارها تاکید کردند؛ اینکه ما میخواهیم از همه ظرفیتهای مدیریتی کشور استفاده بکنیم و ملاک اول، گرایش سیاسی نیست. اینها حرفها و رویکرد کلانی است که آقای ريیسجمهور از قبل هم مشخص کرده است. او ادامه داد: میخواهم اینجا یک سوال مقدر را هم جواب بدهم و آنهم این است که آیا در کابینه وفاق ملی برای آن 50درصدی که در انتخابات شرکت نکردند، باید سهمی درنظر گرفته شود؟ در پاسخ باید گفت که واژه «وفاق ملی»، واژهای نسبی است؛ یعنی ما اگر بخواهیم دولت وفاق ملی را کامل، اعلا و با مفاهیم کلاسیک آن، درنظر بگیریم، مطمئنا و باید نقش و سهم آن اقشار محذوف را هم در آن ببینیم. حداقل بخشی از آنها را که عدم شرکتشان در انتخابات از سر عناد نبوده است؛ یعنی شرکت نکردنشان بهواسطه نگاه براندازاننده نبوده بلکه برای عدم مشارکت دلایلی دیگری داشتند؛ نارضایتیهایی بوده یا حالا هر چیز دیگری. من قبول دارم که در کابینه وفاق ملی کامل و کلاسیک، باید سهم آن 50درصد هم لحاظ بشود. منتها اگر بخواهیم کابینه آقای پزشکیان را براساس مختصات واقعیِ روی زمینِ ایرانِ امروز بررسی کنیم و نگاه تدریجیگرا را هم بهرسمیت بشناسیم که میگوید یک تحول و تغییر مثبت، فرآیندی است و نمیتواند به شکل دفعی، کامل و پایدار شود، آنوقت میشود این کابینه را یک گام نسبتا بلند به سمت تحقق ایده تشکیل کابینه وفاق ملی به حساب آورد. باقری یادآور میشود: کابینه معرفیشده توسط آقای پزشکیان از این زاویه، گامی بهپیش است؛ یعنی شما از یکطرف، کسانی را به رای العین در این کابینه میبینید که به اردوگاه سیاسی نزدیک و حامی آقای پزشکیان تعلق ندارند، حتی بعضا منتسب به رقبای انتخاباتی ایشان هستند و یک طیفی از اینها تشکیل شده است و از طرف دیگر، تا منتهاالیه جبهه اصلاحات که جزو حامیان آقای پزشکیان بودند، نمایندگانی در این کابینه دارند. از این زاویه، من میتوانم بگویم که آن نگاه تشکیل کابینه وفاق ملی به شکل نسبی محقق شده است. البته با لحاظ شرایط امروز ایران، این را گام اول میبینم؛ یعنی اگر آن فرآیند تدریجیگرایی را حاکم بدانیم، از این زاویه من فکر میکنم کابینه موفق بوده است. معاون وزیر کشور دوران اصلاحات گفت: البته در کنار این نکاتی که گفتم، در برخی از زمینهها میتوان نقد و ایرادی هم وارد کرد. شاید یکی از ایرادها این باشد که در مراعات سهم طیفهای مختلف سیاسی، انتظار بهحق این بود که در برخی وزارتخانههای کلیدی دولت، نیروهایی به عنوان وزیر بنشینند که نزدیکترین نگاه و قرابت را به شخص ريیسجمهور و برنامههای ایشان داشته باشند. از این زاویه شاید بتوان نقدهایی را به کابینه وارد کرد. منتها در کل، من فکر میکنم کابینه معرفیشده آقای پزشکیان را بشود نمره قبولی داد. بعضا عنوان میشود که این وفاق ملی که از آن صحبت شده، بیشتر شبیه به یک وفاق جناحی است. ما قبل از اینکه کابینه را هم انتخاب کنیم، کارگروههایی توسط اعضای نزدیک به این دولت تشکیل شد، مشخصا با رهبری آقای دکتر ظریف و عنوان هم میشد که تشکیل این کارگروهها به خاطر نبود احزاب است. در نتیجه، الان احزابی که حتی از ريیسجمهور هم حمایت کردند، نمیتوانند به آن صراحت ورود کنند. نمیخواهم اسمش را سهمخواهی بگذارم، بالاخره یک جریانی کمک کرد که آقای ريیسجمهور به اینجا رسید تا قوه مجریه را به دست بگیرد، میخواهم متمرکز بشویم روی مساله وزارت کشور که یکی از مهمترین وزارتخانههای درون دولت است. افکار عمومی در طول دوران تبلیغات انتخابات، از آقای پزشکیان حرفهایی مثل برداشتن طرح نور را شنیدند که یکی از ارکان اصلی و مستقیم این موضوع، وزارت کشور است. البته خلاصه کردن مسائل وزارت کشور به طرح نور، خیلی کملطفی به این وزارت است؛ ما مسائلی چون احزاب، حق اعتراض، حق تجمع و امثال آن را نیز داریم، ولی افکار عمومی فعلا طرح نور را میبینند که در مقابل چشمشان مستقیما به وزارت کشور برمیگردد. وزارت کشور مرکز حکمرانی است؛ استاندار وقتی انتخاب میشود و به استان میرود، مدیران وزارتخانههای دیگر در استان، تحت زعامت و مدیریت عالی استاندار به خدماتشان ادامه میدهند. حتی در انتخابشان استاندار نقش دارد؛ یعنی فلان وزیر نمیتواند مدیر استانیاش را بدون کسب رضایت استاندار در استان مربوطه نصب کند. اگر استاندار مخالفت بکند، دستورالعمل داریم که وزیر نمیتواند حکم بزند. لذا جایگاه وزارت کشور همانطوری که عرض کردم، با سایر وزارتخانهها متفاوت است؛ این وزارت به طور کل خدمات ارائه نمیدهد. اگر هم بخواهیم جنس خدمات شرح وظایف وزارت کشور را درنظر بگيریم، باید بگوییم وزارت کشور خدمات حکمرانی ارائه میدهد. او در پاسخ به این پرسش که آیا وزارت کشور تبلور گفتمان دولت است، یادآور شد: یعنی استاندار یا نمایندگان وزارت کشور در اقصا نقاط کشور، نماینده حاکمیتند و حداقل با قطعیت میتوان گفت که نماینده کلیت دولتند. اینها اعمال حاکمیت دولت را میکنند، نه یک وزارتخانه و بخش خدماتی خاص را. از این جهت، وزارت کشور یونیک است و وضعیت ویژه و خاص دارد. من فکر میکنم برای بررسی وزارت کشور، ابتدا روی این تعریف از آن باید به یک نگاه مشترک برسیم. وقتی این نگاه مشترک حاصل شد، آنوقت در ادامه بحث درخصوص ابعاد و اجزای وظایف وزارت کشور، میشود با یک دید صحیح به ارزیابی نشست. من فکر میکنم در جامعه ما یک مقدار خلل شناختی نسبت به وزارت کشور وجود دارد. این مشکل فقط در عامه مردم هم نیست، بلکه در سطوح مختلف، حتی سطوح بالاتر هم من دیدم که بعضا از ماموریتهای وزارت کشور یک تعابیری میشود که ریشه در وجود خلل شناخت صحیح نسبت به ماهیت و ماموریت اصلی این وزارتخانه دارد. باقری یادآور شد: ما درخصوص توازن قوا در کشور باید به این نکته توجه کنیم که به هر حال مراکزی وجود دارد که در عالم واقع، نسبت به تشکیل کابینه و دولت، نقش حقیقی و واقعی دارند. نمیشود اینها را مدنظر قرار نداد و در خلأ تحلیل و ارزیابی کرد. یکی از بارزترین مراکز قدرتی که در این توازن قوا برای تشکیل کابینه مهم است، طبیعی است که مجلس شورای اسلامی است. مجلسی که اتفاقا و تقریبا همزمان با این دولت تشکیل شده است و آرایش سیاسی آن نیز روشن است که چگونه است. در این تردید وجود ندارد که نگاه آقای پزشکیان ريیسجمهور با اینکه خودش یکی از نمایندگان این مجلس بوده، در این مجلس در اقلیت قرار دارد. این واقعیتی است که قابلانکار نیست. بنابراین، یکی از عواملی که قطعا در تشکیل دولت آقای پزشکیان نقش داشته است، توجه به این توازن قوا در کشور بوده است. به هر حال، برای اینکه کابینه مستقر بشود، باید از مجلس رای بگیرد و بعد از آن میتواند زمام امور را به دست گیرد. لذا بحث تعامل، گفتوگو و حتی بدهبستان شفاف و بیپیرانه -نه در قالب منفیاش-به عنوان یک وسیله و ابزار کارکردی در جامعهای که در آن قدرت در جناحهای سیاسی مختلف متکثر شده، میتواند نقش پیدا کند و اساسا چیز منفی هم نیست.