اولويتها و چالشهاي پيش روي عباس عراقچي در دستگاه ديپلماسي ايران
عارف دهقاندار
سيد عباس عراقچي، در 31 مردادماه موفق شد كه با كسب 244 راي از مجلس شوراي اسلامي، به عنوان وزير امور خارجه جديد ايران انتخاب گردد. اين ديپلمات كاركشته كه پيش از اين از سال 1400 تا 1403 به عنوان دبير شوراي راهبردي روابط خارجي جمهوري اسلامي فعاليت ميكرد، از سال 1396 تا 1400 معاون سياسي وزارت امور خارجه بوده و در دوره مذاكرات هستهاي در دولت حسن روحاني، به عنوان يكي از اعضاي ارشد، در تيم مذاكرهكننده ايراني حضور داشته است.
وي در حالي به عنوان شصت و هفتمين وزير امور خارجه ايران انتخاب گرديد كه منطقه پرآشوب خاورميانه در شرايط حساسي به سر ميبرد و هر لحظه امكان گسترش سطح درگيريها در منطقه وجود دارد. ترور شهيد اسماعيل هنيه در تهران توسط اسراييل، مجدد سطح تنش ميان ايران و اسراييل را افزايش داده و اكنون ايران براي احياي بازدارندگي خود و ممانعت از تكرار اين دست ماجراجوييها از سوي صهيونيستها، ميبايست پاسخي موثر و بازدارنده را در دستور كار خود قرار دهد. همانطور كه سيد عباس عراقچي نيز در شبكه ايكس به آن اشاره كرد، پاسخ ايران حتمي، دقيق و حساب شده خواهد بود.
عراقچي در شرايطي سكان دستگاه ديپلماسي ايران را به دست گرفته كه وضعيت جبهه شمالي نيز بسيار پيچيده گشته و پاسخ حزبالله به ترور فواد شكر در روز اربعين، احتمال گسترش درگيريها ميان حزبالله و اسراييل را افزايش داده و هر لحظه امكان وقوع يك جنگ تمام عيار در آن جبهه وجود دارد.
لذا به نظر ميرسد كه در كنار تحولات ميداني، پيگيري يك ديپلماسي فعال در سطح منطقه، ازجمله اولويتهاي اصلي دستگاه ديپلماسي جمهوري اسلامي در شرايط فعلي باشد. همانطور كه سيدعباس عراقچي در صفحه ايكس خود نوشت، ايران برخلاف اسراييل و دولت نتانياهو، به دنبال گسترش سطح تنشها در منطقه نيست و توقف جنگ و شكلگيري آتشبس پايدار در غزه، از جمله مسائلي است كه ايران در شرايط فعلي دنبال ميكند. حمايت از گروههاي موسوم به محور مقاومت و همچنين مردم مظلوم فلسطين از جمله راهبردهاي اصلي جمهوري اسلامي در سياست خارجي است كه تغيير دولتها خللي در آن ايجاد نميكند.
حركت به سمت «منطقه قوي و متحد» از طريق گفتوگو، همكاري، همافزايي و همدلي با كشورهاي منطقه، ازجمله اولويتهاي اصلي سياست خارجي دولت چهاردهم است. اين را عراقچي در گفتوگو با وزراي خارجه مصر، تركيه و عربستان بيان داشته و به نظر ميرسد كه همچون دولت سيزدهم، سياست همسايگي و همكاري و هم افزايي با كشورهاي پيراموني ازجمله مهمترين راهبردهاي سياست خارجي ايران در دوران مسووليت دكتر عراقچي باشد.همچنين دستگاه سياست خارجي ميبايست تلاش كند كه سهم ايران را از منطقه استيفا كرده و بكوشد كه در معادلات و نظم آينده منطقه تاثيرگذار باشد. اين چيزي است كه جز با افزايش مولفههاي قدرت و همچنين ديپلماسي فعال و موثر ميسر نخواهد شد. بهطور مثال ميتوان به مساله تنشهاي آبي ايران با همسايه غربي خود يعني تركيه و همسايه شرقي خود يعني افغانستان اشاره كرد. «ديپلماسي آب» از جمله مهمترين مسائلي است كه ميبايست در دولت چهاردهم مورد توجه قرار گرفته و دكتر عراقچي نيز با نگارش كتاب « ديپلماسي آبهاي فرامرزي و نظام بينالملل» شناخت خوبي نسبت به اين حوزه دارد.
در سطح نظام بينالملل نيز، اتخاذ سياست خارجي فعال، ميبايست در دستور كار دستگاه ديپلماسي قرار گيرد. شرايط گذار در نظم بينالملل، فرصتها و تهديدات زيادي را براي كشورهايي همچون ايران پديد آورده و براي بهرهگيري حداكثري از فرصتها و كاهش تهديدات، ميبايست وزارت امور خارجه سياستي خردورزانه را اتخاذ نموده و نوع مواجهه ايران با قدرتهاي بزرگ شرق و غرب و همچنين قدرتهاي نوظهور، ميبايست متناسب با اين نظم در حال گذار باشد. لذا گسترش روابط با چين و روسيه مبتني بر منافع ملي و همچنين مديريت سطح تنشها با ايالاتمتحده و همچنين بهرهگيري از ظرفيتهاي سازمانهايي همچون سازمان همكاريهاي شانگهاي و گروه بريكس، ميبايست از اولويتهاي دولت چهاردهم باشد.
در مساله چالش هستهاي ايران نيز، همانطور كه دكتر عراقچي به آن اشاره داشت، امكان احياي برجام به شكل فعلي امكانپذير نيست، چراكه همانطور كه اشاره شد، شرايط نظام بينالملل و همچنين منطقه آشوبزده خاورميانه هيچ شباهتي با دوران امضاي برجام نداشته و همچنين پيگيري اين توافق، مزاياي گذشته را نيز براي طرفين توافق ندارد. عراقچي هم در نطق خود در مجلس و هم در سخنان خود در گفتوگوي ويژه خبري صريحا اشاره داشت كه ميبايست خنثيسازي تحريمها و كاهش تاثيرات آن بر مردم را در اولويت قرار داده و در كنار آن براي رفع آن از طريق مذاكره تلاش كنيم.
پژوهشگر سياست خارجي