اين مجازاتها را به كي نشون ميدين؟
كيوان مهرگان
در فيلم «زير پوست شهر» سكانسي هست كه فيلمبرداران تلويزيون در حال ضبط نظرات مردم هستند. اين گزارش خراب ميشود و فيلمبردار از طوبي (گلاب آدينه) ميخواهد حرفهايش را تكرار كند. طوبي كه دل پُري دارد، به فيلمبردار ميگويد بيا از اين تو فيلم بگير و بعد سوال اصلي را ميپرسد: «اين فيلمها رو به كي نشون ميدين؟»
اين جمله برگرفته از مصاحبه يك زن حاشيهنشين با خانم بنياعتماد است كه به فيلمهاي خانم بنياعتماد راه پيدا كرد. انگار خانم بنياعتماد وظيفه خود ميداند كه با ساخت هر فيلم اين پرسش را مطرح كند كه اين فيلمها را به كي نشون ميدهيد؟
بنياعتماد از روز اول فيلمسازي تا امروز همواره دغدغه مردمان آسيبديده از سيستمهاي نابرابر داشته. در تمام فيلمهايش قربانيان را پيجويي ميكند و كوشيده نسبت به آنها و سرنوشتشان بياعتنا نباشد.
او هيچگاه افراد آسيبديده را داخل باندهاي تبهكار نشان نداد و در هيچ فيلمي حل و فصل مسائل اجتماعي را موكول به حضور اقتدارگرايانه نيروهاي قهري نكرد.
اگر از «زرد قناري» تا «قصهها» به نگاهي كه بنياعتماد مدافع آن بود، توجه ميشد اي بسا در آسيبهاي اجتماعي ركوردها هر روز شكسته نميشد.
حالا هم براي حل و فصل بحرانهاي ريز و درشت جامعه از نگاه مداراجويانه بنياعتماد سود بجوييد و تلاش كنيد به جاي پليسي كردن مسائل كه از دل آنها تراژدي مهسا اميني در ميآيد، كاري كنيد حضور نيروهاي اقتدارگرا براي حل مسائل اجتماعي كم و كمتر شود.
بنياعتماد سرمايه ملي اين سرزمين است. هم علمش، هم كارهايش، هم نگاهش به پديدههاي اجتماعي؛ اين سرمايه ملي را محاكمه نميكنند. مجسمهاش را ميسازند و به ديگران سرمشقش ميدهند.
اين كشور فقط بحران انرژي و آب و برق ندارد، به شدت از بحران سرمايه انساني رنج ميبرد. ما رنج ديگري بر اين بحرانها اضافه نكنيم.
برگردم به سوال خود خانم بنياعتماد، اگر محاكمه و داغ و درفش جواب مسائل اجتماعي بود، چرا هر روز اين كلاف سر درگمتر شده؟ اصلا اين مجازاتها را براي كي انجام ميدهيد؟