به مناسبت سالروز درگذشت فرهنگ شريف
شيرينپنجه و خوشذوق
بابك بختياري
از دوران كودكی درشكه در شهرری تا داروخانه شريف در خيابان بازار از ماشين دودی كه در پارك زكريا رازی به عنوان نماد بود، دوستی پدرم با استاد فرهنگ شريف و برادرش فرامرز شريف، جمال جهانشاد نوازنده عود و پا به پا بزرگ شدن اين رفقا به اضافه استاد داود گنجهای پسرخاله پدرم كه در اين جمع بود؛ از زمان كودكی شاهد خاطرات و قد كشيدن در كنار نوای تارش بودم چه خاطرهها كه از مادربزرگم كه با خواهر استاد شريف، دوست بود، شنيدم تا زمانی كه پرويز ياحقی رفت و استاد فرهنگ شريف يك كوه استوار و همچنين تنها بزرگی بود كه تكيهگاه بود و سنگ صبور روزهای غم و سختي... فرهنگ شريف بدون ترديد يگانهای بود كه نسلها به خودش نخواهد ديد. استاد عزيزتر از جانم استاد پرويز ياحقی ميگفت: «عبدالحسين خان شهنازی به منزل پدر فرهنگ حبيباله خان شريف كه پزشك بود، ميرفت، ساعتها به نوازندگی ميپرداخت؛ من و فرهنگ كه خيلی نوجوان بوديم از پشت پرده يواشكی مضراب زدن عبدالحسين خان را ميديديم و سيراب ميشديم.»
در تاريخ موسيقی ايران هيچ نوازنده تاری تا به امروز ظهور نكرده كه آن سونوريته صدادهی صاف زنگدار سليس و شفاف فرهنگ شريف را داشته باشد. اين را ميدانستم اما زمانی كه با ايشان همنوازی ميكردم و ياد ميگرفتم و درس پس ميدادم بيشتر به اين نكته پی بردم كه ای خدا چقدر ملاحت و چقدر ظرافت در اين مضرابها نهفته است! سوز و حال درونی ويبراسيونها، مالشها، نالهها، كرشمهها، تحريرها و كوكهای مخصوص انواع مضرابها، ريز دراب راست و چپهای منحصربهفرد پايههای قطعات ضربی واخونهای محكم قوی و ريزهای پرصلابت توامان با شيك بودن دوری از خشونت در نوازندگی كه خاص بعضی از سبكهاست و در مجموع شيرين نواختن و حال و تكنيك منحصربهفرد همه يك جا جمع شده بود و پنجههای فرهنگ شريف را گويی به كندويی عسل تبديل كرده بود، انگار اين پنجهها را در يك كندوی عسل كرده بودند و من هميشه به استادم پرويز ياحقی ميگفتم: «پنجههای شما و فرهنگ شريف بوی گردههای گل و عسل ميدهد، انگار در كندويی رفته و از آن شيريني عسل ميچكد.»
با اين توصيف كوتاه بيراه نيست اگر بگويم كه ذوق آهنگساز و شيوه خاص كه تا قبل در كمتر نوازنده تاری ديدم، در صداي ساز فرهنگ شريف پيداست. آرايش ملوديك و ضرباهنگ چيدمان ميزانها بر اثر حال و هوای مضرابهای تار، نكته مهمي است، چراكه اكثر سازندگان آهنگ در آن دوران ويلنيستها بودند، اما درباره استاد فرهنگ شريف ميتوان گفت كه ايشان از منحصربهفردترين نوازندگان تار به شمار ميرفتند كه سبك و حالی خاص در آهنگسازی داشتند.
در بيست روز آخر عمر ايشان با همت و تلاش آلبوم زبرجد را كه چشم به راهش بود، منتشر كرديم؛ انگار ديدگان پر از مهرش در كنار همسر فداكارش خانم منصوره رضايی در جلوی چشمانم مجسم است و همچنان باورم نميشود كه او 8 سال است كه در ميان ما نيست؛ دريغ و دريغ و ياد و نامش مانا... نوازنده ويولن