بازگشت به راه فراموش شده، راهبردي براي همگرايي، توسعه و آزادي
ارزيابي گفتمان خاتمي و روحاني در حل مسائل سياسي ايران
دكتر عبدالرسول خليلي
سيدجمالالدين اسدآبادي بعد از آن همه زحمات و مساعي گوناگون براي حريت ايراني و مبارزات دليرانهاش با اعمال استبداد و كوششهايي كه در راه اتحاد و اتفاق مسلمانان انجام داده بود، گفته بود: كاش من تمام تخم افكار خود را در مزرعه مستعد افكار ملت كاشته بودم. در اين مدت هيچ يك از تكاليف خيرخواهانه من، به گوش سلاطين مشرق فرو نرفت. اين جملات سيدجمال را به واقع ميتوان مصداقي براي ارزيابي عملكرد سيدمحمد خاتمي در به تأييد رساندن گفتوگوي تمدنها در سال 2001 سازمان ملل متحد و نگاه برجامي حسن روحاني در گفتوگوي تلفني ۱۵ دقيقهاي باراك اوباما تحليل كرد كه در ۵ مهر ۱۳۹۲ (۲۷ سپتامبر ۲۰۱۳) و در خلال اولين سفر حسن روحاني به نيويورك در فرودگاه جان اف كندي نيويورك انجام گرفت. رويكردي كه ميتوان آن را از منظر نگاه روشنفكري خاتمي و سياستمداري حسن روحاني مورد بررسي قرار داد.
نگاه بسترساز خاتمي و نگاه متفاوت روحاني
نگاه بسترسازي خاتمي براي حل مساله و نگاه حل مساله از بالا كه حسن روحاني به آن باور داشت. مقايسه اين دو ما را به ياد كتاب دانشمند و سياستمدار مياندازد. كتاب دانشمند و سياستمدار نوشته جامعهشناس آلماني، ماكس وبر كه سخنرانيهاي ايراد شده او در سالهاي 1917 و 1919 در دانشگاه مونيخ است كه در آن ظهور سرمايهداري آلمان به دنياي علمي نيز كشيده ميشود. دانشمند خود را از ابزار توليد ميبيند و وارد نوعي بيثباتي ميشود. دانشمند تحقيقات خود را الهام ميگيرد كه با شهود هنرمند قابل مقايسه است. روابط بين دانشمندان با روابط دنياي هنر قابل مقايسه نيست. نميتوانيم بگوييم كه يك شاهكار برتر از شاهكار ديگر است، زيرا بحث مربوط به ديدگاه است. برعكس، دانشمند از تحقيقات ديگري پيشي ميگيرد در حالي كه ميداند دير يا زود ديگري دوباره از او پيشي خواهد گرفت: «هر كار علمي تكميل شده معناي ديگري جز ايجاد پرسشهاي جديد ندارد، بايد بر آن غلبه كرد.» بررسي اين ديگاه نشان ميدهد كه نگاه روشنفكري خاتمي در عرصه سياست جهاني بيشتر اثرگذار بوده و حتي ميتوان گفت زمينهساز تحقق برجام نيز ميتواند باشد. نگاه سياسي - امنيتي روحاني كشور را در چاله برجام تعبيه شده باراك اوباما گير انداخته است، هرچند كوششهاي او و محمدجواد ظريف با همه نگاههاي واقعنگرانهاش نتوانست به سرانجامي دلخواه برسد. البته كه ظريف نه سياستمدار تعيينكنندهاي بود و نه روشنفكر روشنبيني كه با خندههايش بتواند فضاي سياسي ايران را در عرصه بينالمللي تلطيف كند. همچنان كه در جايگاه شوراي راهبري و معاون راهبردي پزشكيان آن طوري كه بايد و شايد نتوانست در فضاي سر و سامان دادن به مسائل پرتنش امروز ايران به تناسب عمل كند و در پيامي گلايهآميز مجبور به استعفا شد. استعفايي كه به نظر عقلاني نبوده و بايد به بعد از رأي اعتماد نمايندگان مجلس به كابينه پيشنهادي دولت چهاردهم منتهي ميشد؛ اگر يك ترفند سياسي نبوده باشد. به نظر ميرسد دوري او از پزشكيان وضعيت را در جايي قرار خواهد داد كه رفتنش به دانشگاه هم اثربخشي لازم را نداشته باشد.
پزشكياني كه ظريف او را عزيز صادق، مردمي و شجاع ميداند كه در هر جا كه باشد از او و دولتش پشتيباني خواهد كرد و استعفايش را به معناي پشيماني يا نااميدي از پزشكيان يا مخالفت با واقعگرايي ندانسته است، بلكه به معناي ترديد در مفيد بودن خود در معاونت راهبردي يادآور شده است. البته گفته شده استعفاي ظريف به مساله ديگري بر ميگردد كه مربوط به اعلام نهادهاي نظارتي است. اما او اين بهانه را رد كرده و آن را براي ديگران كه فرزندانشان تابعيت مضاعف اكتسابي (و نه قهري) همراه با اقامت در خارج از كشور دارند، بيشتر از ايشان قابل بهرهبرداري دانسته است. به هر حال، بايد پذيرفت كه ظريف سياستمدار خوبي نبوده و نيست و شايد هم به درد همان دانشگاهي ميخورد كه برود و تئوريهاي بينالملل غربيها و به ويژه امريكاييها را درس بدهد و فارغالتحصيلان اين رشته را در انطباق با وضعيت ايران دچار سرگرداني و تناقض کند.
اين مقاله مقايسهاي بين گفتمان خاتمي و روحاني در كمك به حل درست مسائل سياسي اقتصادي ايران امروز است. آن چنانكه خاتمي نقش دكتر علي شريعتي را به مثابه بسترساز انقلاب ايران در عرصه سياست خارجي دارد و روحاني نقش قوامالسلطنه در تاريخ سياست ايران كه لقب حضرت اشرف را داشت، هر چند كه تفاوتها فراوان است. فعاليتهاي قوامالسلطنه نگارش فرمان مشروطيت و نقش او در جريان فرقه دموكرات آذربايجان و خروج نيروهاي شوروي از ايران در ۱۳۲۵ و همچنين قيام 30 تير در سال ۱۳۳۱ بود و روحاني بيسرانجامي در وعدههاي سياسي و برجامي كه هيچ كدام به نتيجه نرسيدند و نتوانست مديريت تنشزدايي را تا آخر برود. يا حتي سيدحسن تقيزاده كه از رجال سياسي بحثانگيز معاصر و در زمره كساني است كه جمعي به شدت هوادار، موافق و مخالفاني از طيفهاي گوناگون دارد. به صورتي كه صادق زيباكلام را با نگرش اصلاحطلبي و نئوليبرال از خود دور ساخت، كسي كه نقش ظريف براي پزشكيان را در انتخابات سال 1396 براي روحاني ايفا كرد. زيباكلام گفته بود كه در دولت دوم روحاني 24 ميليون نفري كه به او راي دادهاند سرخورده شدهاند. حالا كه روحاني رأي آورده ديگر به مطالبات توجهي نشان نميدهد.
رويكرد دولت جديد در حل مساله
با اين حال، انتخابات رياستجمهوري در ايران و ايالات متحده امريكا با فاصله 4 ماه از انتخاب مسعود پزشكيان به عنوان رييسجمهور ايران با تغيير و تحولاتي كه در سال 1403 به وقوع پيوست، به واقع همه محاسبات و پيشبينيها را به شكل جديدي رقم زد. دولت مردمي سيدابراهيم رييسي كه خود را براي دو دوره چهار ساله تا 1408 آماده كرده بود، در 33 ماه به كار خود پايان داد و فردي برگزيده شد كه خود را امتداد دولت خاتمي معرفي كرده است. سيدمحمد خاتمي، رييسجمهور دولتهاي هفتم و هشتم بود كه با كمترين ميزان تورم در دولتين بعد از انقلاب در راستاي تعامل سازنده با جهان، پيشنهاد گفتوگوي تمدنها را در سال 2001 مطرح كرد كه به عنوان شعار سال سازمان ملل متحد برگزيده شد؛ شعاري كه از بابت تغيير جلوه بينالمللي ايران بعد از انقلاب شرايط مناسبي را از نظر جهاني فراهم ساخت. سابقه راهاندازي مركز گفتوگوي تمدنها در ايران سالها پيش از انقلاب از سوي داريوش شايگان، حسين ضيايي و روژه گارودي با تأسيس بنياد فرهنگي گفتوگوي فرهنگها مطرح شده بود.
به همين دليل بود كه داريوش شايگان پس از انقلاب از نظريه گفتوگوي تمدنهاي خاتمي پشتيباني كرد. روژه گارودي در سال ۱۹۷۷ كتابي با عنوان براي يك گفتوگوي تمدنها Pour un dialogue des civilisations منتشر كرده بود. اين طرح فراخواني براي ايجاد زمينه تفاهم ملتها و داراي ويژگي نقد سلطه غرب بر جهان امروز بود. گارودي، غرب را عنصري آسيبرسان به شريعت و نويددهنده نيستي و نابودي ميدانست كه در دورهاي از حياتش قرار دارد كه به آرامي به سوي فروپاشي و پرتگاه ميرود.
خاتمي در نخستين سفر خود به ايالات متحده امريكا و سخنراني در مجمع عمومي سازمان ملل متحد، پيشنهاد گفتوگوي تمدنها را مقابل برخورد تمدنها مطرح كرد كه با استقبال اعضاي سازمان ملل روبهرو شد. تصويب پيشنهاد رييسجمهور اسبق ايران براي نامگذاري سال ۲۰۰۱ به عنوان سال گفتوگوي تمدنها در پنجاه و سومين مجمع عمومي سازمان ملل (سپتامبر ۱۹۹)، انگيزه تأسيس مركز بينالمللي گفتوگوي تمدنها در ايران شكل گرفت. گفتوگوي تمدنها از نظر خاتمي پايان زندگي سرشار از تبعيض، دورويي، جنگ و ويراني بود كه ميخواست راه تازهاي در زندگي بشر آغاز كند؛ راهي كه بايد با همت و تلاش نسل نو به عرصه صلح و آشتي بينجامد. زندگي مطلوب، زندگي خالي از دروغ، تزوير، زور و تبعيض است و اين خواسته فطرت آدمي است. خاتمي اين نظريه را در سخنرانيهايي در يونسكو، سازمان ملل متحد، و در كتاب گفتوگوي تمدنها ارائه كرده است. اين نظريه در پاسخ به نظريه برخورد تمدنهاي سامويل هانتينگتون در دهه90 میلادی بود. هدف خاتمي از طرح اين پيشنهاد، گفتوگوي تمدنها و سياست تنشزدايي علاوه بر اهدافي بود كه به دنبال از ميان بردن يك توهم بسيار وحشتناك در عرصه روابط بينالمللي است. قدرتهاي بزرگ غربي، همواره توهم وجود يك دشمن بزرگ را ايجاد كردهاند و از طريق آن توانستهاند بسياري از رفتارهاي غيرعادلانه خود را در جهان توجيه كنند. اين شعار تأثير شگرفي بر روابط ايران و غرب بر جاي گذاشت، به طوري كه ژاك شيراك با دعوت از خاتمي به فرانسه براي استقبال از او تا پاي كاخ اليزه پايين آمد. چيزي كه تا قبل از آن هرگز سابقه نداشت. طرح اين شعار از سوي خاتمي بسيار زيركانهتر از شعار حسن روحاني براي زمينهسازي در تنشزدايي با غرب بهويژه ايالات متحده امريكا و شكلدهي برجام بود كه در گفتوگو با باراك اوباما مطرح شد و محمدجواد ظريف، وزير امور خارجه ايران سالها به دنبال تحقق آن بود. همه چيزي كه مجلس شوراي اسلامي آن را در 12 آذر 1399 با تصويب جزييات طرح دو فوريتي اقدام راهبردي براي لغو تحريمها و صيانت از حقوق مردم ناتمام گذاشت. چيزي كه در دولت سيزدهم هم به جايي نرسيد، چون اعتقادي به نهايي كردن آن نبود. حسن روحاني در پاسخ به سخنان يكي از نامزدهاي انتخابات رياستجمهوري در مناظره پنجم كانديداها گفته بود كه ما خارج نشديم. براي اينكه بايدن رسما در تبليغات انتخاباتي اعلام كند ما به برجام برميگرديم. منتها قبلا اين كه بايد بیاید و كار را آغاز كند، قانوني در مجلس تصويب و مانع شد. هر زمان بخواهند مساله برجام حل شود آن قانون بايد كانلميكن شود. مقصود من بيشتر بند ۷ آن قانون است، بقيهاش خيلي مهم نيست. اين شما بوديد كه با قانون اقدام راهبردي جلوي آن را گرفتيد. ما فرصتي در اختيار دولت سيزدهم گذاشتيم براي اينكه برجام را نهايي كند، سه سال گذشت؛ چرا نتوانستند اين برجام را نهايي كنند؟ ما كه همه چيز را آماده كرده بوديم؛ فقط يك امضا مانده بود. به نظر ميرسد احياي برجام بايد از طريق احياي گفتوگوي تمدنهاي خاتمي در سال 2001 به سرانجام برسد. مصداق سخن مسعود پزشكيان در مراسم تحليف كه برگرفته از اين بيت حافظ گفته بود: آسايش دو گيتي، تفسير اين دو حرف است/ با دوستان مروت، با دشمنان مدارا... شعري كه بايد همواره شعار مردم ايران باشد. حافظ بسيار موجز و رسا، آسايش دو گيتي را در دو حرف خلاصه كرده است: مروت و مدارا، مروت با دوستان و مدارا با دشمنان. اين سخن حافظ با يافتهها و توصيههاي امروز براي زندگي اجتماعي متعادل و مطلوب مطابقت دارد. اگر در بسياري از موقعيتهاي سياسي همين دو كلمه را از ياد نميبرديم و افكار و رفتارمان با ديگران را ارزيابي ميكرديم، به طور قطع زندگي بهتر، شادتر و كامرواتري ميداشتيم. مروت كليد مهرباني، همدلي، تفاهم و مدارا كليد ارتباط موثر، گفتوگو و رفتار متعادل در عرصه بينالمللي است. گفتوگوي تمدنهاي خاتمي از همين قبيل بود؛ هرچند به لحاظ نظري و فقدان مباني تئوريك نتوانست آنچنان كه بايد و شايد مباني مناسب و تأثيرگذاري را به لحاظ اجرايي روشن ساخته و در برابر نظريه برخورد تمدنها جاي مناسبي را در عرصه جهاني پيدا کند. گفتوگوي تمدنها در تقابل با نظريه برخورد تمدنهاي ساموئل هانتينگتون درباره نظم جديد جهاني پس از جنگ سرد شناخته شده بود. هانتينگتون در نظريه برخورد تمدنها استدلال كرد كه جنگهاي آينده نه بين كشورها، بلكه بين فرهنگها خواهد بود و افراطگرايي اسلامي به بزرگترين تهديد براي سلطه غرب بر جهان تبديل خواهد شد. مصداق عملياتي آن حمله نظامي امريكا به افغانستان بعد از 11 سپتامبر است. حمله امريكا به افغانستان در پي حملات ۱۱ سپتامبر در اواخر سال ۲۰۰۱ رخ داد و اين در سالي اتفاق افتاد كه سازمان ملل آن را سال گفتوگوي تمدنها ناميده بود! تهاجم امريكا به عراق يا عمليات آزادي عراق در سال ۲۰۰۳، از ۱۹ مارس تا ۱ مه ۲۰۰۳ به طول انجاميد و منازعهاي را آغاز كرد كه بعدتر به جنگ عراق مشهور شد. اين حوادث مصداق اجرايي نظريه برخورد تمدنها بود كه هانتينگتون مطرح کرده بود. چنانكه ترامپ نيز با استفاده از ايدههاي علمي اين نظريه از مفهوم اسلام بنيادگرا استفاده كرد و ايران را اشاعهدهنده بنيادگرايي اسلامي و حامي گروههاي معارض سياستهاي امريكا معرفي كرد.
تاثير گفتوگوي تمدنها
با اين حال، شعار گفتوگوي تمدنها از نظر داخلي بسيار تأثيرگذار بود و به تحقق اهداف 8 سال دولت خاتمي در جهت افزايش سطح توليد، سرمايهگذاري و اشتغال، كاهش تورم و بيكاري به عنوان عوامل مهم زيربنايي براي دستيابي به توسعه اقتصادي كمك شايان توجهي كرد. بررسي آمارهاي موجود نشان ميدهد كه بهترين دوره اقتصادي پس از انقلاب، مربوط به دولت هفتم و به ويژه دولت هشتم بوده است. دولتين خاتمي يكي از بهترين دولتها در عملكرد اقتصادي بود. در آن دوره، كشور شاهد شتاب رشد اقتصادي بود. اين در حالي بود كه روي كار آمدن خاتمي در شرايطي محقق شد كه كشور كمترين درآمدهاي نفتي را داشت، ولي در سالهاي پاياني دولت هشتم درآمدهاي نفتي فراوان شد. به همين دليل بود كه عزم وافري برای روي كار آوردن احمدينژاد شده بود. در دوره خاتمي، روابط خارجي كشور در مسير سازندهاي قرار گرفت و اعتبار ايران در سطح جهاني افزايش يافت. از اين رو، بايد گفت بهترين دستاوردهاي اقتصادي از نظر مهار تورم، رشد اقتصادي، بهبود دستمزدها در مقايسه با تورم در اين دوره بوده است. آغاز دولت خاتمي با كاهش قيمت نفت و كاهش درآمدهاي ارزي حاصل به ۹/۹ ميليارد دلار همراه بود. استقراض از بانك مركزي جهت رفع كسري بودجه به افزايش تورم به بيش از ۲۰ درصد در سال ۱۳۷۸ انجاميد كه به تدريج به حدود ۱۳ درصد كاهش يافت. دولت در آن زمان سياست يكسانسازي نرخ ارز را به اجرا درآورد. عملكرد دولت خاتمي راه فراموش شده اقتصاد ايران بعد از انقلاب است. همانند آنكه دولت اميرعباس هويدا را ميتوان بهترين دوره اقتصاد ايران در قبل از انقلاب و شايد بعد از انقلاب دانست.
در همين جهت بود كه پزشكيان در سخنراني تحليف رياست جمهوري در مجلس شوراي اسلامي گفت كه دولت او با ايجاد تعادل و توازن در روابط خارجي، منافع ملي و نيازهاي صلح و امنيت منطقه و جهان را پيگيري خواهد كرد. پزشكيان اعلام آمادگي كرد تا با مديريت تنش با دولتهايي كه هنوز شأن و جايگاه ايران را درك نكردهاند، گفتوگو كند. او عاديسازي روابط اقتصادي و تجاري ايران را با جهان، حق مسلم ايران دانست، به طوري كه براي رفع تحريمهاي ظالمانه از پاي نخواهد نشست. پزشكيان اذعان كرد قدر دوستان روزهاي سختمان را خواهيم دانست. با بازيگران نوظهور در جنوب جهان، روابطمان را تحكيم خواهيم بخشيد. براي دوستي و مودت با همسايگان شرقي و حوزه فرهنگي فارسي زبان تلاش خواهيم كرد. او كشورهاي غربي را به درك واقعيتها و ايجاد روابط مبتني بر احترام متقابل و جايگاه برابر فراخواند. رييسجمهوري با نفي تسليم زورگويي، فشار و استانداردهاي دوگانه يادآور شد كه دولت چهاردهم با تجربه بيش از دو دهه مذاكره ايران، دولتهاي طرف مذاكره را بايد به اين درك رسانده باشد كه ايران پايبند به تعهدات بوده و به تعهدات پايبند خواهد بود؛ ولي مردم، رهبري و نظام سياسي ايران، به فشار و زيادهخواهي پاسخ نميدهند. از نظر او، با مردم ايران بايد با زبان احترام و تكريم صحبت كرد. ايران همواره در سمت درست تاريخ و انسانيت ايستاده و به همين راه خواهد ايستاد كه مبتني بر عقايد و باورهاي ديني و فرهنگي و تمدن ايراني است. در همين جهت پزشكيان متعهد شد كه خدمت و محبت به مردم، رعايت انصاف، عدالت و جلب حمايت و رضايتمداري مردم را سرلوحه رفتار دولت چهاردهم قرار بدهد. او وحدت، انسجام، همگرايي و قانونگرايي آحاد مردم، نخبگان و مسوولان را لازمه عبور از بحرانها و تنگناها و پاسخ دادن به انتظارات برشمرده و از همگان خواسته است تا براي اجراي سياست همگرايي تشكيل دولت وفاق ملي او را كمك كنند. اين رويكردهاي متفاوت تشابهات مشترك پزشكيان را با رويكردهاي دولت خاتمي در بر دارد. اميد ميرود با بهرهگيري از رويكردهاي دولت جامعه مدني، دولت چهاردهم بتواند با ايجاد تعادل و توازن در روابط خارجي، منافع ملي و نيازهاي صلح و امنيت منطقه و جهان را پيگيري كند. پزشكيان با اذعان به تحكيم روابط بازيگران نوظهور در جنوب جهان، دوستي و مودت با همسايگان شرقي و حوزه فرهنگي فارسي زبان، كشورهاي غربي را به درك واقعيتها و ايجاد روابط مبتني بر احترام متقابل و جايگاه برابر فراخواند. آنچنان كه آمادگي دولت چهاردهم را براي گفتوگو براي مديريت تنش با دولتهايي اعلام كرد كه شأن و جايگاه ايران را درك نكردهاند. او عاديسازي روابط اقتصادي و تجاري ايران با جهان را به منزله حق مسلم ايران دانست كه براي رفع تحريمهاي ظالمانه از پاي نخواهد نشست. يعني دولت او هرگز تسليم زورگويي، فشار و استانداردهاي دوگانه نخواهد شد. همچنان كه تجربه بيش از دو دهه مذاكره غرب با ايران، دولتها طرف مذاكره را بايد به اين درك رسانده باشد كه ايران پايبند به تعهدات خود بوده و خواهد بود تا جايي كه مردم، رهبري و نظام سياسي ايران به فشار و زيادهخواهي پاسخ نميدهند. پزشكيان با اشاره به اينكه امروز ايران، منطقه و جهان، نيازمند همبستگي، تفاهم و مشاركت است، اين بيت حافظ كه آسايش دو گيتي، تفسير اين دو حرف است/ با دوستان مروت، با دشمنان مداراست را همواره شعار مردم ايران بيان كرد. رييسجمهور با بيان اينكه دولت او به دنبال آرامش و ثبات در منطقه، جهان و پيشرفت و رفاه براي مردم ايران و منطقه است، يادآور شد كه بياييد با هم از نگرانيها و نارضايتيهاي مردممان كم كنيم و ايران و منطقه را به جايگاه شايستهاش در تاريخ، تمدن و فرهنگ معاصر بازگردانيم. او گفت كه همه ما در دنياي توفاني امروز در يك كشتي نشستهايم. بياييد نظام حكمراني را با قطبنماي آرامش و پيشرفت مردمانمان به پيش ببريم. اين رويكرد اگر اتفاق خاصي نيفتد به سرانجام خواهد رساند. در پايان بايد گفت، تحقق برجام مناقشهآميز را ميتوان از طريق گفتوگوي تمدنهاي دو خاتمي به سرانجام رساند.
استاد علوم سياسي