مادريد، تهران
نيوشا طبيبي
اكثر ايرانيهايي كه در مادريد زندگي ميكنند يا سفري به آن داشتهاند، بر اين نكته اتفاق نظر دارند كه «مادريد چشماندازهايي بسيار شبيه تهران دارد». درختان چنار بلند و ساختمانهاي آجري ساخته شده در دهههاي چهل و پنجاه قرن پيشين، بسياري از خيابانها و كوچهها ،مادريد را به تهران سي - چهل سال پيش شبيه كرده است. از دهه ۱۹۸۰ به اين سو، ادارهكنندگان شهر مادريد متوجه اهميت و ارزش ساختمانها و بناهاي تاريخي اين شهر شدند. اندكاندك قوانين و مقرراتي تصويب شدند كه شديدترين محدوديتها را براي هر نوع تغيير و تخريب در اين بناها در نظر ميگرفتند. به اين صورت عملا تخريب يك بناي قديمي در هر وضعيتي كه بود غير ممكن ميشد. در آن زمان ارزش و اهميت حفظ ميراث تاريخي و فرهنگي بيش از دست زدن به هر توسعهاي در نظر گرفته شد و به اين صورت بخش بزرگي از ساختمانها و بافتهاي قديم شهرهاي اسپانيا حفظ شدند.راهحلي كه مديران شهري براي گسترش امكانات زيستن به همراه حفظ بدنه و هويت تاريخي شهر در نظر گرفتند، مجموعهاي از اقدامات ظريف و محتاطانه بود. بهطور مثال، در قلب شهر مادريد ميداني بزرگ و تاريخي (PLAZA MAYOR) وجود دارد- چنين ميدان مركزياي در بيشتر شهرهاي اسپانيا ديده ميشود- كه طبيعتا محل بازديد گردشگران و البته مردم محلات اطراف است. گرداگرد اين ميدان ساختمانهايي با ارزش تاريخي قرار دارند و قرنهاست كه اين ميدان و ميدانهاي مشابهاش در شهرهاي ديگر ميزبان جشنها و مراسم مختلف بودهاند. پس ساخت پاركينگ براي اين ميدان و محلات و بافت تاريخي گرداگردش از هر جهت الزامي است. احداث پاركينگي بسيار بزرگ و در چند طبقه درست زير اين ميدان، توانست بار عظيم پارك خودروها را به زير اين بناي تاريخي هدايت كند. مستحكمسازي و نظارتهاي دايمي براي پايش تنشهاي ناشي از رفت و آمد خودروها در زير سازه بتوني كف ميدان به صورت دقيق انجام ميشود. طرح «مادريد ۳۶۰» با هدايت شهر پاكيزگي و اصالت بيشتر از چند سال پيش در حال اجراست و مادريد را از حيث پاكيزگي و نظم شهري بالاتر از لندن و پاريس قرار داده است.
ما در تهران با بافت قديمي و تاريخي خود به صورت ديگري رفتار كرديم و نه فقط در تهران بلكه در همه شهرهاي ايران چنين كردهايم. شهرهايي كه هزاران سال قدمت داشتند، معماري و شهرسازيشان براساس متد و اسلوب تاريخي ايراني و متناسب با شرايط اقليمي شكل گرفته بود را به بهانه توسعه نابود كرديم و به جايش مجموعهاي از بناهاي زشت مكعبي ساختهايم. ساخت نماهاي بيقواره و بيمناسبتي كه به نماي رومي مشهور شدند، بر زشتي شهرهايمان افزود. شهرداريها مجرمان اين خطاي غير قابل جبران هستند.
گذشته از اينكه از ابتداي روند به اصطلاح متجدد كردن شهر تهران همه مديران كمر به نابودي بافت قديمي آن بستند و چهرهاش را زشت و نازيبا كردند- روندي كه تا همين امروز به نفع بساز و بفروشها و دلالها ادامه دارد- سبب شدند كه ما منبع درآمد هنگفت و كم زحمتي را از دست بدهيم. شهر مادريد در سال ۲۰۲۳ به تنهايي ميزبان ۲۲ ميليون شب اقامت بوده و ده ميليون و هشتصدهزار نفر از آن بازديد كردهاند. درآمد اين تعداد گردشگر براي اقتصاد اسپانيا بالغ بر سيزده ميليارد يورو بوده. تعداد بسيار زيادي از اين گردشگران براي ديدن جاذبههاي تاريخي و فرهنگي به اسپانيا آمده بودند. نه حرص خوردن الكل داشته و نه گرد تفريحات غيراخلاقي ميگشتهاند. همه اينها را ميتوانستند در شهر و كشور خودشان پيدا كنند. چيزي كه آنها را به اسپانيا ميكشاند، جاذبههاي فرهنگي و تاريخي و آفتاب و تجربه خوراك اسپانيايي است. در قاموس مديران گردشگري ما، توسعه توريسم در ايران با مانع بزرگي به نام «الكل» روبرو است و اگر گردشگر نميآيد به دليل الكل و قوانين خاص ديگر است. اين نگاهي از بيخ و بن خطاست كه ما را از صنعتي پردرآمد كه امكانات بالقوه و بينظيرش را داريم، محروم كرده است.
تهران را ميشود دوباره احيا كرد، ميتوان آن را دوباره تبديل به شهري قابل سكونت كرد. ميشود آن را به صورت يكي از مقاصد مهم گردشگري در غرب آسيا درآورد. انصاف بدهيد، برداشتن مرزهاي كشورهاي اسلامي و تشكيل اتحاديهاي مانند اتحاديه اروپا سهلتر است يا بازسازي و احياي تهران؟ دومي را غيرممكن ميدانيد و ميخواهيد صورت مساله را پاك بفرماييد ولي اولي را ممكن و در دسترس تلقي ميفرماييد؟
در اوايل دوره متجدد كردن تهران، بناي زيباي بلديه را تخريب كردند و به جايش پنجاه- شصت سال منظرهاي بسيار زشت براي شهروندان و آمدگان و روندگان پديد آوردند. ميدان توپخانه و منظره كريه كوچه پشت شهرداري كه با تخريب بيدليل بلديه بيرون افتاده بود تا همين اواخر پا برجا بود تا به دوره شهرداري آقاي دكتر قاليباف اين بنا احيا و آن زشتي دوباره پنهان شد. اين آرزوي دست نيافتني ممكن شد. تهران روزگار بسيار بهتري را به ويژه در بافت تاريخياش تجربه ميكرد. شايد بناي زشت شوفاژگونه پست و تلگراف در ضلع جنوبي ميدان هم تخريب ميشد و به جايش همان ساختمان بسيار زيباي تلگرافخانه احيا ميشد تا شماليترين ميدان تهران قديم چهره زيباي گذشتهاش را بازيابد.