• ۱۴۰۳ يکشنبه ۸ مهر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5862 -
  • ۱۴۰۳ دوشنبه ۲ مهر

نامه‌اي از مونتانا

مرتضي ميرحسيني

قرارداد 1919 و كوشش انگليسي‌ها براي تسلط كامل بر ايران، نه فقط در كشور خودمان كه بيرون مرزها و آن سوي دنيا نيز سروصدا كرد. بودند سياستمداراني كه به انگليسي‌ها معترض شدند و روزنامه‌هايي كه از زشتي ماجرا نوشتند. از جمله روزنامه بي‌يوت ديلي بولتن كه همان سال، در چنين روزي در گزارشي مفصل از نقشه انگليسي‌ها نوشت: «طبق گزارش‌هايي كه در تلگراف اخير آمده است، ايران در مقابل يك وام چند ميليون دلاري توافق كرده است كه در عمل، تحت‌الحمايه انگلستان قرار بگيرد و اين كشور اختيار و نظارت بر مناطق نفت‌خيز، راه‌آهن‌ها و صنايع ايران را خواهد داشت. تصاحب ايران گام تازه‌اي در روند دست‌اندازي‌هايي است كه انگلستان در بيش از 10سال گذشته آغاز كرده تا با آكندن آخرين رخنه در زنجيره يكي‌كردن مايملك پهناور خود، از ساحل آفريقا در اقيانوس اطلس تا ساحل آسيا در اقيانوس آرام، دسترسي يابد.» در ادامه اين گزارش به تاريخ پرافتخار ايران، به شاعراني مثل خيام و برتري ايرانيان در نجوم و رياضي در قرون گذشته آن‌هم «در زمانه قرون وسطي كه تيرگي بربريت در بخش وسيعي از اروپا سايه افكنده بود» اشاره مي‌شد و بعد مبارزه ايرانيان براي قانون و آزادي و استقلال كشورشان و حوادث ديگري مانند به توپ بستن نخستين مجلس شوراي ملي در كودتاي سلطنتي و تقسيم ايران به دو ناحيه نفوذ ميان روسيه و انگليس و كارشكني‌هاي هميشگي اين دو دولت استعمارگر در برنامه‌هاي نوسازي ايران- از جمله ماجراي اخراج مستشار مالي امريكايي، مورگان شوستر- را نيز ناگفته نمي‌گذاشت. نوشت توطئه‌اي نبود كه از روس‌ها و انگليسي بربيايد و آنان براي تأمين منافع نامشروع خودشان انجام نداده باشند. البته اين دو دولت ميان خودشان نيز اختلاف و رقابت داشتند، اما در محاصره ايران باهم متحد و همسو بودند. 
هر ايراني كه گامي براي اصلاح ايران برمي‌داشت با دشمني آشكار يا نهان آنان مواجه مي‌شد و هر برنامه‌اي كه به هدف تدبير مشكلات به اجرا درمي‌آمد، به سد مخالفت آنان برمي‌خورد. اين دو دولت مصمم بودند كه ايران را از مسير توسعه عقب نگه دارند و با تداوم آشفتگي و بحران‌هاي اقتصادي رمقش را بگيرند. كه ايران ضعيف و وابسته بماند و در كسب استقلال- استقلالي كه حق طبيعي مردمش است- ناكام شود. نوشت انگليسي‌ها تا مدتي در تحمل اين اختناق با روس‌ها همدست بودند، اما بعد كه امپراتوري روسيه- در بهار 1917 - فروپاشيد، ديگر نيازي به همدست و شريك نمي‌ديدند. «انگلستان در واقع وارث ته‌مانده سهم روسيه شد و بدين‌گونه سراسر ايران را تحت مهار خود درآورد. بدين‌ترتيب، فصل پاياني ماجراي اختناق ايران كامل شد. اين يكي از ناگوارترين‌ها در سراسر تاريخ بهره‌كشي از مردمان ضعيف به دست قدرت‌هاي بزرگ اروپايي است. اكنون با آراستن اندام بي‌جان ايران با جامه‌هاي زنده سياسي، بر تندي دورويي اين معامله نابكارانه افزوده شده و به مالكان بريتانيايي اجازه حق راي به نام ايران در نشست‌هاي جامعه ملل مي‌دهد.» البته چنان كه مي‌دانيد ماجرا به ميل انگليسي‌ها پيش نرفت و اجراي نقشه‌اي كه براي تسلط كامل بر ايران كشيده بودند ممكن نشد. بدنامي‌اش نيز به نام وثوق‌الدوله كه مصمم به اجراي قرارداد بود چسبيد. نيز ناگفته نماند كه روزنامه بي‌يوت ديلي بولتن يكي از نشريات چپ‌گراي امريكا در ايالت مونتانا بود كه بر مسائلي مثل عدالت اجتماعي و آزادي سياسي و حق و حقوق كارگران متمركز بود، عمر كوتاهي داشت و طبق اطلاعات سايت «تاريخچه امريكا» از 1917 به شكل گاهنامه و بعد از 1918 تا 1921 هر روز منتشر مي‌شد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون