آنچه خاورميانه بايد
درباره اسراييل بفهمد
علي آهنگر
۱۲۰۰ كشته و ۲۵۰ اسير حداكثر خساراتي است كه اسراييل مدعي آن در حمله ۷ اكتبر حماس در يكسال پيش است. ادعايي در مورد كشتهشدگان كه هنوز از سوي مراجع مستقل تاييد نشده است. اما در برابر اين خسارت ادعايي، در طول يكسال گذشته بيش از ۴۲ هزار نفر از جمله ۱۸ هزار زن و ۱۴ هزار كودك در غزه كشته شدند، ۱۰ هزار كشته زير آوارند. هزاران نفر زخم و جراحت برداشتند، ميليونها نفر از خانه و كاشانه خود آواره شدند، هزاران خانه به كلي ويران شد و تمام زيرساختهاي غزه از ميان رفت. تمام تلاشهاي صلح براي آزادي اسرا نيز از سوي نتانياهو با شكست همراه شد. اكنون پس از يكسال كه غزه به تمامي آواره و نابود شد، طغيان آتش مهارناپذير اسراييل، لبنان و همه زيرساختهاي آن را نشانه رفته است. آنچه در نيمه شب و بامداد يكشنبه ۶ اكتبر بر جنوب لبنان گذشت، خبر از يك راهبرد جديد براي منطقه و خاورميانه ميدهد و اين همان راهبرد هراسانگيزي است كه كشورهاي خاورميانه از فكر كردن به آن پرهيز ميكنند. راهبرد اسراييل در منطقه خاورميانه با كريدور عرب-مد ترسيم شد. كريدوري كه كشورهاي حاشيه جنوب خليجفارس آن را فضاي گسترده اقتصادي خود ميپندارند در حالي كه اسراييل آن را نقشه استيلاي جغرافيايي خود در منطقه ميداند. كريدور عرب-مد در طنزآميزترين وجه آن، اين است كه كالاهاي خيالي ساخت هند در سالهاي آينده را وارد درياي عمان كند و از آنجا بدون آنكه بخواهد به آساني به مسير خود در درياي سرخ ادامه دهد، دشواري پيوستن به بندر و خشكي امارات را پذيرا شود و از آنجا با ريل، صحاري سوزان عربستان و اردن را طي كند تا به حيفا، بندر مديترانهاي اسراييل برسد. چرا بايد كالا و تجارت آنقدر ديوانه باشد كه مسير آسان درياي سرخ و كانال سوئز را ترك كند و محنت دريا به خشكي و خشكي به درياي كريدور عرب- مد را به جان بخرد؟
جلوگيري از رفتارهاي تهاجمي دولت نتانياهو بود، چرا كه عدم پاسخ موثر به رفتارهاي اسراييل، آنها را در اقدامات تهاجمي خود جسورتر كرده و منجر به اين ميشود كه اين رژيم ضربات بيشتري را بر پيكر محور مقاومت فرودآورد. لذا بر اساس نظريات معتبر در روابط بينالملل، براي جلوگيري از اين اقدامات تنشزا، ميبايست پاسخي معتبر و متناسب به اين رفتارها داده ميشد، تا هزينه ادامه آن براي اسراييل بالا برود.
بهرغم هشدار جدي ايران و فرستادن سيگنالهاي شفاف، به نظر ميرسد كه اسراييل نسبت به عمليات وعده صادق2 واكنش نشان خواهد داد. اما به احتمال فراوان واكنش او در چارچوب قواعد بازي و محدود به اماكن نظامي خواهد بود. چرا كه اگر اسراييل بخواهد تاسيسات هستهاي ايران را هدف قرار بدهد، عملا راه را براي تجديد نظر در دكترين هستهاي و دفاعي ايران باز كرده و به آن وجهه قانوني خواهد داد. در ماه آوريل و ايام عمليات وعده صادق1، ايران صريحا نسبت به هدف قرار دادن سايتهاي هستهاي كشور به اسراييل هشدار داده بود و اعلام كرده بود كه اين اقدام به معناي عبور از خطوط قرمز ايران است. همچنين محتمل است كه طي روزهاي آينده، شاهد واكنشهاي رفت و برگشتي از سوي طرفين نيز باشيم.
در نهايت باید گفت كه تحولات اخير منطقه، نظم جديد آن را رقم خواهد زد. تنش جاري ميان ايران و رژيم صهيونيستي نه تنها اين پتانسيل را دارد كه تاثير جدي بر آينده محور مقاومت بگذارد؛ بلكه ميتواند تاثير جدي بر روي نظم سياسي- اقتصادي منطقه «منا» داشته باشد. برخي كارشناسان معتقدند درگيري كنوني در منطقه، جدال نظمسازان جديد و حافظان نظم قديم است. به عبارت ديگر ايران و محور مقاومت با توجه به تداوم تهديد وجودي اسراييل و همچنين تحريمهاي امريكا تمايل دارند تا دامنه رقابتها در محدوده برخوردهاي ژئوپليتيكي مانده و وارد فرآيند همكاري دستهجمعي با محوريت شوراي همكاري خليج فارس و اسراييل ذيل پيمان ابراهيم نشود. در سوي مقابل اسراييل تلاش دارد تا با تضعيف مقاومت بار ديگر خود را به عنوان قدرت برتر در منطقه شرق عربي تثبيت كرده و تبديل به ضامن امنيتي كريدور آيمك شود. علاوه بر بازيگران منطقهاي، امريكا- هند از يكسو و از سوي ديگر چين- روسيه نيز داراي منافع مشخصي هستند كه براي تحقق هر يك از آنها تلاش ميكنند تا از يكي از طرفين منازعه حمايت كنند.
پژوهشگر مسائل خاورميانه