آينده تحولات منطقه آشوبزده خاورميانه
عارف دهقاندار
با گذشت نزديك به يك سال از عمليات توفانالاقصي و آغاز نبرد ۷ اكتبر، معادلات امنيتي منطقه آشوبزده خاورميانه وارد مرحله جديدي شده و دامنه آن، سراسر منطقه را فراگرفته است. با افزايش سطح درگيريها در جبهه شمالي ميان حزبالله لبنان و رژيم صهيونيستي و ترور شهيد سید حسن نصرالله و همچنين شروع مجدد درگيريهاي مستقيم ميان ايران و اسراييل، اكنون منطقه در آستانه يك جنگ تمامعيار قرار گرفته و هر لحظه امكان شعلهور شدن جنگ فراگير وجود دارد. افزايش سطح درگيريها در جبهه شمالي در حالي از سوي دولت راستگراي نتانياهو انجام شد كه بسياري از بازيگران منطقهاي و فرامنطقهاي به دنبال كاهش سطح تنش و شكلگيري آتشبس در نوار غزه بودند. اما دولت نتانياهو پس از جنايات گسترده و بيسابقه در نوار غزه، با انجام عمليات تروريستي و انفجار پيجرها در لبنان، سطح تنش در جبهه شمالي را بالا برده و پس از آن به ترورهاي هدفمند عليه فرماندهان ارشدحزبالله سرعت بخشيد و طي يك عمليات نظامي سنگين، از طريق جنگندههاي اف- ۱۵ امريكايي و بمبهاي سنگرشكن، مقر فرماندهي حزبالله را هدف قرار داده و سيد حسن نصرالله و تني چند از فرماندهان حزبالله را به شهادت رساند. ترور شهيد نصرالله توسط اسراييل عملا به معناي عبور رژيم صهيونيستي از تمام خطوط قرمز بوده و با توجه به حضور سردار نيلفروشان در ميان شهدا، جمهوري اسلامي ايران به اين رفتارهاي تهاجمي اسراييل پاسخ داده و عمليات «وعده صادق2» صورت پذيرفت. جمهوري اسلامي ايران با انجام اين عمليات كه به مراتب شديدتر از عمليات «وعده صادق1» بود، نشان داد كه در كنار متحدين منطقهاي خود به ويژه حزبالله لبنان قرار داشته و اقدامات تهاجمي اسراييل عليه ايشان را تاب نميآورد. واقعيت اين است كه جمهوري اسلامي ايران از ابتداي نبرد 7 اكتبر، به دنبال كاهش تنش در سطح منطقه بوده و هرگز از گسترش درگيریها استقبال نكرده است. آنچه از سوي ايران در وعده صادق2 صورت گرفت، دقيقا در راستاي همين سياست و
جلوگيري از رفتارهاي تهاجمي دولت نتانياهو بود، چرا كه عدم پاسخ موثر به رفتارهاي اسراييل، آنها را در اقدامات تهاجمي خود جسورتر كرده و منجر به اين ميشود كه اين رژيم ضربات بيشتري را بر پيكر محور مقاومت فرودآورد. لذا بر اساس نظريات معتبر در روابط بينالملل، براي جلوگيري از اين اقدامات تنشزا، ميبايست پاسخي معتبر و متناسب به اين رفتارها داده ميشد، تا هزينه ادامه آن براي اسراييل بالا برود.
بهرغم هشدار جدي ايران و فرستادن سيگنالهاي شفاف، به نظر ميرسد كه اسراييل نسبت به عمليات وعده صادق2 واكنش نشان خواهد داد. اما به احتمال فراوان واكنش او در چارچوب قواعد بازي و محدود به اماكن نظامي خواهد بود. چرا كه اگر اسراييل بخواهد تاسيسات هستهاي ايران را هدف قرار بدهد، عملا راه را براي تجديد نظر در دكترين هستهاي و دفاعي ايران باز كرده و به آن وجهه قانوني خواهد داد. در ماه آوريل و ايام عمليات وعده صادق1، ايران صريحا نسبت به هدف قرار دادن سايتهاي هستهاي كشور به اسراييل هشدار داده بود و اعلام كرده بود كه اين اقدام به معناي عبور از خطوط قرمز ايران است. همچنين محتمل است كه طي روزهاي آينده، شاهد واكنشهاي رفت و برگشتي از سوي طرفين نيز باشيم.
در نهايت باید گفت كه تحولات اخير منطقه، نظم جديد آن را رقم خواهد زد. تنش جاري ميان ايران و رژيم صهيونيستي نه تنها اين پتانسيل را دارد كه تاثير جدي بر آينده محور مقاومت بگذارد؛ بلكه ميتواند تاثير جدي بر روي نظم سياسي- اقتصادي منطقه «منا» داشته باشد. برخي كارشناسان معتقدند درگيري كنوني در منطقه، جدال نظمسازان جديد و حافظان نظم قديم است. به عبارت ديگر ايران و محور مقاومت با توجه به تداوم تهديد وجودي اسراييل و همچنين تحريمهاي امريكا تمايل دارند تا دامنه رقابتها در محدوده برخوردهاي ژئوپليتيكي مانده و وارد فرآيند همكاري دستهجمعي با محوريت شوراي همكاري خليج فارس و اسراييل ذيل پيمان ابراهيم نشود. در سوي مقابل اسراييل تلاش دارد تا با تضعيف مقاومت بار ديگر خود را به عنوان قدرت برتر در منطقه شرق عربي تثبيت كرده و تبديل به ضامن امنيتي كريدور آيمك شود. علاوه بر بازيگران منطقهاي، امريكا- هند از يكسو و از سوي ديگر چين- روسيه نيز داراي منافع مشخصي هستند كه براي تحقق هر يك از آنها تلاش ميكنند تا از يكي از طرفين منازعه حمايت كنند.
پژوهشگر مسائل خاورميانه