ضرورت بازنگري در نحوه جذب دانشجو و استاد و...
محسن هوشمند
رتبهبندي دانشگاهي فرآيندي جهت ارزيابي دانشگاهها است كه تاثيري مستقيم در جذب بودجههاي بيشتر و متنوع، تعريف پروژههاي قويتر و همچنين جذب محققان و دانشجويان با هنر و دانش ساختهتر و با همت عالي ميشود. چنين بهبود منابعي موجب ميشود تا دانشگاه با رتبه برتر سهمي مهمتر در پيشبرد پژوهش و آموزش در وطن خود داشته باشد. همچنين منجر به رويتپذيري دانشگاه و دستاوردها و قابليتها و مطالعات آن و تبعا اتكای بيشتر افراد و شركتها و سازمانها و دولت را به آن در پي خواهد داشت. به سخن ديگر، دانشگاه با رتبه بهتر درحوزههاي فرهنگي و اجتماعي و زيستي و سياسي و ملي نفوذ بيشتري خواهد داشت. سخن كوتاه، رتبهبندي بر نفوذ و بهبود نقش دانشگاه در جامعه تاثير مستقيم ميگذارد و در نتيجه نهاد دانشگاه با بررسي انواع رتبهبنديها سعي بر بهبود اهميت خود دارد. طبق مرامها يا تعاريف گوناگون تاثير دانشگاه در توسعه يا پيشرفت پايدار در رتبهبنديها ديده ميشود. طبعا، هر دانشگاهي به دنبال بهبود كيفيت خود از طريق جذب هيات علمي و محقق و دانشجوي پر هنر و بودجههاي متنوع و دريافتهاي مالي از شهروندان است. به بيان ديگر، فارغ از اينكه شخص متقاضي از اقصا نقاط كره مسكون و از هر نقطهاي (مگر استثناهاي سياسي) باشد در امر ملي بهبود كيفيت دانشگاه مهم نيست و صرفا در خدمت توسعه يا پيشرفت پايدار بودن در اين جهت اهميت دارد. منباب مثال، دانشگاهي در امريكا سعي ميكند فردي انگلستاني را در حوزه سياست جذب كند كه شناخت نسبتا خوبي از سياست و تاريخ انگلستان داشته است. يا فردي را از كشور هندوستان و چين استخدام ميكند تا با هزينه و انتظار كمتر و همت عالي در قامت دانشجوي تحصيلات تكميلي پروژههاي تحقيقاتي در رشته الكترونيك را پيش ببرد. فرضا دانشگاهي در ميشيگان در نزديكي مرز كانادا، دانشجويي را از تگزاس هم مرز مكزيك جذب ميكند كه آشنايي مناسبي با رمزنگاري دارد. يك كلام، پيشبرد «اهداف دانشگاهي» در قالب منافع ملي بر هر چيز ديگري ارجح است. چنين ديدي موجب افزايش نقش پيروز دانشگاه و جهش در رتبهبندي نيز هست.
گفته آمد كه رتبهبندي معمولا جهت شناخت بهتر دانشگاه و بهبود تكيه و اعتماد به آن اهميتي بسزا دارد و حوزه تاثير آن را در مناسبات قدرت و ملي بسط خواهد داد و حتي موجب تاثيرات و نقشآفريني بينالمللي بيش از پيش ميشود. وزارت عتف ايران نيز جهت بهبود فرآيندهاي خود آن نهاد و دانشگاههاي سطح ايران نيز علاوه بر رتبهبنديهاي بينالمللي دانشگاه چندي است كه از رتبهبنديهاي تعريف شده داخلي جهت تخصيص بودجه و ارزيابي دانشگاهها استفاده ميكند؛ به عبارت ديگر، وزارت عتف در همكاري با موسسه استنادي و پايش علم و فناوري جهان اسلام شيوهنامه و روششناسي رتبهبندي ملي را جهت دانشگاههاي ايران معرفي كرده است كه شاخصهاي رتبهبندي در شش دسته آموزش، پژوهش، فناوري و نوآوري، مرجعيت و ديپلماسي علمي و فناوري، فرهنگي- اجتماعي و دانشجويي، و مديريت و بهرهوري تعريف شده است (بنگريد به بخش روششناسي در پيوند ur.isc.ac) .
رتبهبندي تعريفي وزارت علوم و موسسه استنادي نيز مواردي مانند پيشبرد مباحث علمي و صنعتي و تاثيرات ملي و بينالمللي دانشگاه را در رتبهبندي دانشگاه مدنظر قرار ميدهد. يكي از موارد مهم آن انواع ارتباطات بينالمللي اعم از دانشجو، محقق، هيات علمي، پروژه، سخنراني، دعوت افراد معتبر همگي بينالمللي است. يا بهطور دقيقتر، مرجعيت علمي به مباحث تعاملات بينالمللي از جمله فرصتهاي تحقيقاتي، دانشجويان بينالمللي، دورههاي مشترك بينالمللي و جوايز بينالمللي اشاره كرده است. اما در مقابل در بخش مرجعيت علمي و همينطور فرهنگي- اجتماعي و دانشجويي به مباحث ملي خاصه چالشها دقت لازم نشده است. از طرف ديگر، ايران براي تمام ايرانيان است. اما سياستهاي اشتباهي مانند قطب و منطقه در پذيرش دانشجو خلاف هدف مذكور است. بهطوري كه دانشجو و حتي دانشگاه متوجه حضور خود در جغرافياي ايران نيست و موارد يا به نگاهي محلي محدود يا نگاهي بينالمللي و تبليغاتي ميشود كه در هر دو مورد ايران فراموش است.
به نظر ميرسد دانشگاه با توجه به رتبهبنديهاي بينالمللي متوجه نقش خطير خود در اهداف ملي نيست و حتي رتبهبندي داخلي و سياستهاي قبلي موجب تهديدي براي مليت ايران است. نمود آن در اظهارنظر افراد شاغل در دانشگاه كمينه در دانشآموختگان و عدم شناخت ايرانيان و وجود اطلاعي محدود از ايران و اهداف دانشگاه ميشود.
اما تهديد را ميتوان به فرصت تبديل كرد. در راستاي بهبود نگاه ملي و افزايش تاثير دانشگاه در ايران بهتر است كه در رتبهبنديهاي تعريفي وزارت علوم مسائل و منافع ملي را لحاظ كند و به نوعي جذب هيات علمي از استان و حتي مناطق تعريف شده در وزارت علوم در شاخصهاي رتبهبندي مدنظر قرار بگيرد. بايد جذب دانشجو از تمامي ايران در رتبهبنديهاي داخلي لحاظ شود تا دانشگاه منشأ اهداف غيرملي نشود، تا دانشگاه منشأ نگاه محلي محور نشود. ناگفته پيداست كه افراط در نگاه محلي خلاف اهداف پيشرفت و توسعه هر دانشگاهي است زيرا كه خود را از افراد توانمند ملي كه در ديگر نقاط ايران هستند محروم ميكند. سخن كوتاه، نگاه محلي و نگاهي غيرملي لحاظ شده در اسناد بالادستي نهاد دانشگاه و نظام رتبهبندي دانشگاه نقض غرض پيشرفت دانشگاه و حتي مكان دانشگاه است. به بيان ديگر، علاوه بر اهداف ملي بايد هر دانشگاهي در هر محلي خود را با هر فرد و نهاد در هر جايي از ايران غني كند. در نتيجه نياز است در اسناد بالادستي در تعاريفي چون منطقهبندي تجديد نظر كند. همچنين، وزارت عتف در نظام رتبهبندي و شاخصهاي آن تجديدنظر و شاخصهاي در رابطه با گزينش و جذب دانشجو و استاد و حتي كارمند از هر جايي از ايران را تعريف كند. بايد شاخصهايي تعريف شود كه هر دانشگاه با دانشگاهها و ساير نهادها در سطح كشور مشغول مراوده علمي و فني باشند. به نظر در رتبهبنديهاي اعم از رتبهبندي موسسه استنادي در بخشهاي مرجعيت علمي صرفا به بينالملل توجه نشود. اگر نتوان چراغ خانه را ولو در بخش ديگري از ايران روشن كرد، تلاش در راستاي روشن كردن چراغي در بينالملل نيز شايعهاي بيش نيست. ضرورت دارد كه از فرصت رتبهبندي خاصه در بخشهاي مرجعيت علمي و فرهنگي- اجتماعي با پيشبرد اهداف توسعه و پيشرفت ايراني و جذب درست دانشجو و استاد از نقطه نقطه ايران توجه بيشتر شود و بهطور دقيق و شفاف شاخصهايي در راستاهاي تعريف شده تعيين شود.
عضو هيات علمي دانشگاه