اردو و تبادل دانشآموز و دانشجو در ايران
محسن هوشمند
در رابطه به پيشبرد اهداف ملي و توسعه و پيشرفت ايران قوانين و فرآيندهايي تعريف شده است كه به خوبي پيش نرفتهاند. مثالهايي ميآوريم. دروسي جهت پيشبرد پايهها و علائق دانشآموزان تعريف شده است ولي به اهداف معين دست پيدا نكردهاند. آموزش روشمند ورزش در درس ورزش مدارس كبريت احمر است يا بهتر بگوييم «ناممكن» و ابتر است. درس انشا قواعد نويسندگي ساده را در دانشآموزان بارور نكرده است. درس هنر موجب نشده هنر و هنرمندان شناخته و ياد گرفته شوند. تقريبا هيچ دانشآموختهاي از مدرسه و دانشگاه «بنان» را نميشناسد. درس زبان عربي، به ندرت موجب عربيداني دانشآموزي شده است. درس زبان انگليسي موجب صحبت نشده است. از همه اينها مهمتر درس زبان و ادب فارسي در بسياري موارد موجب علاقهمندي جهت مطالعه آثار ادبي و تاريخي ايراني نميشود. طبق اطلاع نگارنده حتي سيستم دانشافزايي در دانشگاه و مدارس جهت معلمان و مدرسان نارس است و تاثيري آنچناني در دروني كردن پيشبرد اهداف تعريف شده نميشود. بسياري از دروس آزمايشگاهي در مدرسه و دانشگاه يا ناقص است يا فوت شده است. حال ناقص گذاشتن يا ناديدهانگاري آزمايش را با جنبه تجربي دروسي مانند فيزيك و شيمي سنجيد موجب خطر موجود در زوال و حتي سقوط نهاد آموزشي در ايران است. از طرف ديگر در «شهر» نداي نابلدي در كار گروهي بلند است. سخن كوتاه، سياههاي بلند از كاستيها در نهاد آموزشي موجود است كه نياز به بررسي و آسيبسنجي و آسيبزدايي هر يك است. يكي از آسيبهاي متوجه نهاد آموزش در ايران، عدم تعميق فهم از ايران براي فرزندان ايران است. به ديگر سخن، شناخت خودآگاه ايراني و همزيستي از چند طريق شامل خانواده، رسانه، سفر، مطالعه، و نهاد آموزش عملي ميشود. اما در بسياري از موارد مدرسه و دانشگاه در اين موارد خنثي است و بيتأثير است. اين بيتوجهي موجب چالشهاي فراواني ميشود. فرد درك درستي از ايران اعم از مسقطالرأس و ساير نواحي ايران ندارد و در بسياري موارد دچار محليگرايي افراطي، عدم توانايي ارتباطگيري با ساير ايرانيان خاصه از مناطق دور از محل او، چالشهاي بسيار در بوميگرايي كور و عدم بهكارگيري نيروي متخصص از ساير نواحي ايران، ايرانگريزي و ايرانستيزي و در يك كلام عدم امكان توسعه و پيشرفت پايدار ميشود.
چندين راهحل را ميتوان در مدرسه و دانشگاه پيش برد.
- برگزاري اردو در مدارس: اردو در مدرسه از قديمالايام مرسوم بوده است. اما در بسياري از موارد يكي از اهداف اصلي كه آشنايي و «همكاري» دانشآموزان با دانشآموزان ساير نقاط ايران باشد مغفول مانده است. از استثناهاي برگزاري اردوها در دوره رياست مرحوم محمد بهمنبيگي بر آموزش عشاير ايران در دورهاي سيساله است كه قسمتي از آن در خاطراتش آمده است. سخن كوتاه نياز است كه اردوهايي نه صرفا جهت مراجعه به اماكن مذهبي و تاريخي به صورت مجموعههاي از يك مدرسه برگزار شود. بلكه اردوهايي برگزار شود كه افراد استاني به استان ديگر مراجعه كنند و در كاري گروهي با دانشآموزاني از ناحيه يا نواحي ديگر همكاري كنند.
- برگزاري اردو و مدارس در دانشگاه و الزام دانشجويان به شركت در چنين اردوها و مدارسي در ساير نقاطي غير از شهر و منطقه فعلي. در بسياري از كالجها و دانشگاههاي دنيا برگزاري اردوها و نشستهاي چند روزه جهت آشنايي و همكاري افراد تشكيل ميشود. حتي سعي ميشود در بعضي از نشستها خاصه نشستهاي دوستانه گپ و گفت يا صرف وعده غذايي افراد ناآشنا عمدا كنار يكديگر قرار گيرند و اجبار به ارتباط بين آنها ميشود. نگارنده چنين راهكارهايي را در اردوها و معارفههاي دپارتمانهاي دانشگاه ميشيگان شاهد بود.
- برگزاري دورههاي موقت در ديگر دانشگاهها: اروپاي بعد از دو جنگ جهاني نياز ديد كه افراد خاصه نسل جوان از تعصبات قوميتي و نژادي دوري گزينند. يكي از چارهها برگزاري دورههايي در قالب اراسموس است. در دوره اراسموس دانشجو ملزم است كه چند ماه از تحصيلش را در كشوري ديگر از موطن اصلياش بگذراند. هدف آن نيز بيشتر يادگيري و آشنايي كار با ديگران و معتدل كردن افراد است. البته بر عكس اروپا، در ايران به صورت طبيعي نزاعهايي مانند آنچه در اروپا بوده و مفاهيمي مانند قوميت وجود ندارد. اما فعاليتهاي دشمنان ايران زمين و از آن مهمتر تقصير و قصورهاي نهادهاي تصميمگير و مغفول ماندن ايران در تصميمگيريهاي خرد و كلان ممكن است به اين پديده دامن بزند. از طرف ديگر جلوي ضرر احتمالي را حتما بايد گرفت. در نتيجه پيشنهاد ميشود كه وزارت علوم تمهيدي بينديشد كه دانشجو بخشي از تحصيل خود را در دانشگاهي در منطقهاي ديگر از محل تحصيل فعلياش بگذارند. نتيجه اين بخش در فهم از ايران، جلوگيري از چالشها، تصميمگيريهاي درست و كلانتر به جاي تصميمات خرده و ناقص، پيشرفت و توسعه پايدار، كمك فراوان خواهد كرد.