استفاده از آمار در شكل سرشماري از بدو پيدايش تمدنهاي باستاني (و ازجمله ايران باستان) ملازم با حكمراني موثر و اساس اداره حكومت بهويژه در امر لشگرداري و لشگركشي بوده است. در دوره ميانه، يكي از آشكارترين اشارات به اين مساله در شعر زير از اميرمعزي، شاعر قرن ششم است كه در مدح خواجه نظامالملك، بنيانگذار مدارس نظاميه و وزير دو تن از پادشاهان امپراتوري سلجوقي سروده شده است:
خانه ارزاق را مفتاح دارد بر يمين
دفتر آمار را فهرست دارد بر يسار
اين شعر نشانهاي است از اينكه «دفتر آمار» در اين زمان به هر شكلي، جزيي از ديوان حكومتي عريض و طويل دستگاه سلطنتي سلجوقيان بوده و بالطبع به همان شكل يا با تغييراتي در دورههاي بعد استمرار داشته است. نكته جالب اينكه گوتفريد لايبنيتس (1716- 1646) فيلسوف و رياضيدان نامي كه نقش بسزايي در سياست اروپاي زمان خود داشت، بنيادگذاري تشكيلاتي به اسم دفتر آماري را به امپراتور پروس توصيه كرد. او اين ايده دفتر مركزي آماري را در حدود سال 1685 ميلادي، چند سال پس از آنكه ويليام پتي (1687-1623) همان توصيه را در مورد كشور انگليس كرده بود، مدون كرد. لايبنيتس در اين باره ميگويد:«دولت بايد يك دفتر مركزي آماري داشته باشد تا از قدرت خود آگاهي يابد (كتاب تاريخ آمار، از انتشارات مبتكران). از اين به بعد، با بيشتر انسجام يافتن دولتهاي مركزي اروپا، دفاتر يا مراكز آماري بهتدريج در اين كشورها تاسيس شدند. در ايران، يك مصوبه هيات وزرا شامل 41 بند براي ثبت آمار حياتي (ثبتاحوال) در شهريورماه سال 1295 گذرانده شد و در سال 1297 اداره سجل احوال در تهران، وابسته به وزارت كشور، تاسيس و مقرر شد كه شعبههاي استاني بهتدريج در سراسر كشور ايجاد شود. در سال 1307 شمسي اين نهاد به اداره كل احصاييه و سجلاحوال تبديل شد كه تعيين عده نفوس مملكت يكي از وظايف آن بود. سرانجام مجلس، لايحه سرشماري متشكل از 7 بند را در 10 خرداد 1318 تصويب كرد. اين قانون، انجام سرشماري را به عنوان يكي از وظايف الزامي وزارت كشور درآورد كه قرار بود توسط اداره كل آمار و ثبت احوال (اداره كل آمار و سجلاحوال سابق) انجام شود. قانون جديد آمار و سرشماري در اسفند 1334 به تصويب مجلس رسيد و متعاقبا دولت مجاز به اجراي آن شد. شمارش در تاريخ 10 آبان 1335آغاز شد و در 25 آبان 1335 به پايان رسيد. نتايج مقدماتي به دست آمده در اطلاعيهاي از سوي اداره كل آمار عمومي در آذر 1335 منتشر شد. وظايف و كارمندان اداره آمار عمومي در سال 1344 با عنوان مركز آمار ايران با تصويب قانوني براي تاسيس آن، به سازمان برنامه منتقل شد. اما يكي از اقدامات موثر در ايران در دوره اخير، نامگذاري روز اول آبان ماه در تقويم كشور به عنوان روز ملي آمار و برنامهريزي است. در تقويم جهاني، روز آمار براي نخستينبار در ۲۰ اكتبر ۲۰۱۰ در سراسر جهان جشن گرفته شد. اين روز توسط كميسيون آمار سازمان ملل متحد تعيين و نامگذاري شد. اين نامگذاري بر اين موضوع تاكيد دارد كه اطلاعات آماري رسمي و با كيفيت بالا، در تحليل و تصميمگيري نقش مهمي دارند.
بايد افزود كه آمار رسمي كه دادههاي حاصل از انواع سرشماريها و تحليل آنها نقشي اساسي در آن دارند، بخشي مهم اما جزيي از علم آمار محسوب ميشود. علم آمار، علم جمعآوري و تفسير دادههاست و اين امر باعث مرتبط شدن آن تقريبا با هر نوع تحقيقات علمي ميشود. درعمل، بيشتر دادههاي علمي دربردارنده ميزاني از عدم دقت يا عدم حتميت هستند و يكي از پيامدهاي اين مطلب آن است كه دادههاي حاصل از آزمايشهاي گذشته نميتوانند نتيجه آزمايش آينده را دقيقا پيشگويي كنند. دستوپنجه نرم كردن با عدم حتميت، يكي از پايههاي روش آماري است و آن را از روش رياضي متمايز ميكند (كتاب آمار و روش علمي، از انتشارات دانشگاه شهيد بهشتي).
امروزه آمار به عنوان تنها روش استنباط نتايج علمي از دادههاي مشاهدهشده، از نقش ممتازي برخوردار است و در مقالههاي علمي پرارجاع، «اثباتشده به طريق علمي»، مترادف با «تاييدشده بر اساس يك شيوه آماري مناسب» محسوب ميشود (كتاب انديشيدن درباره آمار از انتشارات مبتكران). البته ممكن است آمار، مانند سوگند دروغ بهسهو يا بهعمد، مبناي مغالطه يا پذيراندن مطلبي، حتي با ظاهر درست قرار گيرد (كتاب چگونه با آمار دروغ بگوييم، از انتشارات شادن پژواك)، اما گذشته از اين، به دلايل مختلفي ازجمله بيتوجهي به شيوههاي درستِ ورزيدنِ آمار (ورزيدن به همان معنايي كه يك پزشك طبابت ميورزد يا طبابتورزي ميكند)، ممكن است نتايج يا تعبيرات نادرستي از كارِ آماري ارايه شود يا بدتر اينكه خانه از پايبست ويران بوده، دادهها نامناسب يا به روش غلطي جمعآوري شده باشند. همين موضوع سبب شده كه «كميته اخلاق حرفهاي انجمن آمار امريكا» به صدور «رهنمودهاي اخلاقي براي عملورزان آمار» اقدام كند (نسخه مورد استفاده در زير مربوط به اول فوريه 2022 است) . هدف از اين رهنمودهاي اخلاقي براي عملورزان آمار، آن است كه بهكاربرندگان آمار در تصميمگيريها بر اساس اخلاق عمل كنند. در اين رهنمودها، «عملورزي آماري» شامل فعاليتهايي مانند طرحريزي در جمعآوري، خلاصهسازي، پردازش، تحليل، تفسير يا ارائه دادهها و توسعه مدل يا الگوريتم و بهكارگيري بهينه آنهاست. در سراسر اين رهنمودها، اصطلاح «عملورز آماري » شامل همه كساني ميشود كه بدون توجه به عنوان شغلي، حرفه، سطح يا رشته تحصيلي، به فعاليتهاي آماري ميپردازند. رهنمودها براي افراد در نظر گرفته شدهاند، اما اين اصول به سازمانهايي نيز كه درگير عملورزي آماري هستند، مربوط ميشود. هدف از رهنمودهاي اخلاقي، ارتقاي مسووليتپذيري از طريق آگاهيرساني درباره استانداردهايي است كه انتظار ميرود آن دسته از اشخاص كه به هر جنبهاي از عملورزي آماري متكي هستند، به آنها پايبند باشند و ديگران را هم به انجام اين كار تشويق كنند. در برخي شرايط، اصول رهنمودها ممكن است مستلزم ايجاد تعادل بين منافع رقيبان باشد. اگر يك چالش اخلاقي غيرمنتظره پيش بيايد، فرد اخلاقمند به دنبال رهنمود ميرود و در پي يافتن استثنا در رهنمودها برنميآيد. توجيه رفتارهاي غيراخلاقي، يا بهرهبرداري از خلأهاي موجود در رهنمودها، غيرحرفهاي و مغاير با اين رهنمودهاست. اصول مربوط، به شرح زيرند:
اصل اول: صداقت و مسووليتپذيري
آماردان اخلاقمند از روشها و دادههايي استفاده ميكند كه مرتبط و مناسب باشند، بدون جانبداري يا پيشداوري و به شيوهاي كه مقصود آن، توليد نتايج معتبر، قابل تفسير و تكرارپذير است. آماردان اخلاقمند آگاهانه كاري را كه براي آن واجد شرايط كافي نيست، نميپذيرد؛ در مورد هرگونه محدوديت تخصصش با مشتري صادق است و در صورت لزوم يا ترديد با ساير آماردانان مشورت ميكند. امر ضروري آنكه با ديگران با احترام رفتار ميكند.
اصل دوم: بينقص بودن دادهها و روشها
آماردان اخلاقمند درصدد درك و كاستن از محدوديتها، نقصها يا سوگيريهاي شناخته شده يا محل ترديد در دادهها يا روشها برميآيد و درباره تاثيرات بالقوه بر تفسير، نتيجهگيري، توصيهها، تصميمگيريها يا ساير نتايج شيوههاي آماري اطلاعرساني ميكند.
اصل سوم: مسووليت در قبال ذينفعان
كساني كه در امر مرتبط با كار آماري سرمايهگذاري كرده يا در آن مشاركت دارند، از آن استفاده ميكنند يا تحت تاثير شيوههاي آماري مربوط قرار ميگيرند، ذينفع محسوب ميشوند. آماردان اخلاقمند ضمن رعايت اين رهنمودها، به منافع ذينفعان ارج ميگذارد.
اصل چهارم: مسووليتها در قبال آزمودنيهاي پژوهش، آزمودنيهاي دادهها يا كساني كه مستقيما تحت تاثير رويههاي آماري قرار دارند
آماردان اخلاقمند از دادهها سوءاستفاده يا در قبال سوءاستفاده از آنها اغماض نميكند. آنها از حقوق و منافع آزمودنيهاي انساني و حيواني حفاظت ميكنند و براي آنها ارزش قائلند. اين مسووليتها شامل كساني ميشود كه مستقيما تحت تاثير عملورزيهاي آماري قرار ميگيرند.
اصل پنجم: مسووليتها در قبال اعضاي تيمهاي چندرشتهاي
عملورزي آماري اغلب در تيمهايي متشكل از افراد حرفهاي با استانداردهاي حرفهاي مختلف انجام ميشود. عملورزان آمار بايد بدانند كه چگونه بهطور اخلاقمند در اين محيط كار كنند.
اصل ششم: مسووليت در قبال همكاران آماري و خودِ حرفه
عملورزي آماري در طيف وسيعي از زمينهها رخ مينمايد. صرفنظر از عنوان شغلي و آموزش حرفهاي، كساني كه به عملورزي آماري اشتغال دارند، اين مسووليت را دارند كه با عملورزان آمار و خود حرفه با احترام رفتار كنند. مسووليتهايي كه نسبت به ساير عملورزان و اين حرفه در زمره اولويتها قرار دارد، شامل ارتباط صادقانه و تعهد كاري است كه ميتواند به قدرتمندتر كردن تلاش ديگران و خود حرفه بينجامد.
اصل هفتم: مسووليتهاي راهبران، سرپرستان و رايزنان در عملورزي آماري
عملورزان آماري كه امر راهبري، سرپرستي و/يا رايزني با افراد را در عملورزي آماري به دوش دارند، الزامات خاصي را در پيروي و ترويج اين رهنمودهاي اخلاقي به عهده دارند. حمايت آنها و اصرارشان بر عملورزي آماري اخلاقمند به منظور صداقت در عملورزي و حرفه آمار و همچنين خود عملورزان، ضروري است.
اصل هشتم: مسووليتهاي مربوط به كژعملي بالقوه
عملورز آمار اخلاقمند ميداند كه ممكن است پرسشهايي در مورد كژعملي احتمالي مرتبط با عملورزي آماري، علمي يا حرفهاي پيش بيايد. يك عملورز ممكن است گاهي فردي را به كژعملي متهم كند يا خود توسط ديگران به اين كار متهم شود. در مواقع ديگر، يك عملورز ممكن است مامور بررسي نحوه عمل فرد ديگري شود. اتهامات كژعملي ممكن است در موسسات مختلف با استانداردهاي متفاوت و نتايجي بالقوه متفاوت مطرح باشد. در پايان، لازم به توضيح است كه در نسخه كامل «رهنمودهاي اخلاقي براي عملورزان آمار»، براي تبيين بيشتر هريك از ايناصلها مصاديقي ذكر شده كه براي رعايت اختصار، اين موارد در اينجا حذف شدهاند. بديهي است كه خواننده در صورت ضرورت ميتواند به نسخه كامل «رهنمودها» مراجعه كند.
استادتمام (بازنشسته) گروه آمار دانشگاه شهيد بهشتي و رييس اسبق انجمن آمار ايران